روزنامه همدلی: مردم را از شاد بودن محروم نکنید
روزنامه همدلی نوشت: جامعه به عنوان موجودی حیاتمند به عناصری برای ادامه حیات خود نیازمند است. یکی از این عناصر که اتفاقا بیشتر جامعهشناسان و روانشناسان وجود آن را ضروری میدانند، شادی است؛ عنصری که امروزه بسیاری از تریبونهای رسمی و غیررسمی نبود آن را عملا و علنا در جامعه ایرانی کمرنگ یا گاهی بیرنگ میدانند.
روزنامه همدلی نوشت: جامعه به عنوان موجودی حیاتمند به عناصری برای ادامه حیات خود نیازمند است. یکی از این عناصر که اتفاقا بیشتر جامعهشناسان و روانشناسان وجود آن را ضروری میدانند، شادی است؛ عنصری که امروزه بسیاری از تریبونهای رسمی و غیررسمی نبود آن را عملا و علنا در جامعه ایرانی کمرنگ یا گاهی بیرنگ میدانند.
برخی معتقدند به دلیل آنکه سیستم، امکانی برای شادی مردم فراهم نمیکند یا گاهی جلوی برخی از فعالیتهای شادمانه را، که حتی مقبول عرف و اخلاق اجتماعی است، میگیرد، در آن سو، خود باعث میشود عصبیتهای رفتاری و کنشهای پرخاشگرانه افراد در جامعه افزایش یابد و خشونت، که عنصری ضد جامعه و از بین برنده توان روحی و روانی و حتی سرمایهای افراد است، هر لحظه متورم شود و مناسبات درست و سازوکارهای لازم زیست سالم شهری را خدشهدار سازد. اما عدهای اعتقاد دارند آدمهای شاد از امکانات کم محیطی یا مناسبتهای خاص قومی یا طبیعی میتوانند بدون آنکه کسی «فرموده» یا «نفرموده» باشد، خود زمینههای شاد بودن را فراهم کنند.
البته این دیدگاه میتواند مثالها و نمونههای زیادی در جامعه ایرانی ما داشته باشد. مثلا فصل بهار که زمان کاشت یا نشای بسیاری از محصولات کشاورزی در برخی از استانها است، - خاصه استانهای شمالی- فرهنگ آنها آمیخته با جشنها و مراسم گوناگون شادی است. اجرا و انجام این نوع مراسم شادمانه، که معمولا با استقبال فراوان اقشار مختلف جامعه بومی یا حتی غیر بومی روبهرو میشود، در حقیقت دریچهای است برای برونرفت فضای رخوت و سستی یا نگرانیهای روحی-روانی و از سوی دیگر کاهش پرخاشگری و خشونت.
در سرزمین ایران تاریخی، آیینهای فراوانی برای شادی وجود دارد، اما عجیب است که بسیاری از این آیینها نه گرامی داشته میشوند و نه آنکه به اجرا در میآیند. کافی است نام جشنهای مختلف ایرانی را ردیف کنیم تا دریابیم که جامعه ایرانی، از گذشتههای دور و تاکنون معمولا جامعهای شاد بود تا غمگین. شکی نیست هر چه جامعه از شادی تهی شود، به همان نسبت راه برای خشونت و دشمنی و کینه بازتر میشود و در عین حال آستانه تابآوری یا تحمل مردم پایین میآید؛ این وضعیت میتواند نتایج منفی فراوانی برای جامعه به همراه داشته باشد. وقتی از شادی حرف میزنیم، منظور شادیهای هنجارشکنانه با رفتارهای ضد اجتماعی نیست، بلکه شادیهایی است که مردم ما بر اساس عرف جامعه و محیط یا قوم و استان خود به آن باور دارند و انجام میدهند.
این روزها در برخی از پیامرسانهای اجتماعی تصاویری از شادی مردم در میان شالیزارها به هنگام نشای شالی دیده میشود که نمونهای از همان استفاده درست از امکان محیطی و بومی است. این تصاویر در بطن خود یک واقعیت دیگر را هم به تصویر میکشد و آن اینکه برخلاف نظر برخیها که مدام بر طبل بستن و محدود کردن فضای مجازی میکوبند، این ابزارها میتوانند باعث نشر شادی و القای آن به جامعه شوند. این افراد به جای آنکه جلوی پیامرسانها را بگیرند، بهتر است فضای جامعه را برای شادی مردم فراهم کنند. شادی کمتر از هوا نیست، وقتی امکان تنفس برای افراد سخت باشد، یقینا آنها دچار مصایبی میشوند که چه بسا افراد را از پای در آورد. اگر شادی در جامعه نباشد، شک نباید کرد که مصایب خاص آن دامن جامعه را میگیرد.
اگر برخی افراد از پیامرسانهای اجتماعی امروز به شکل نادرست استفاده میکنند، شاید بتوان برای آنها محدودیت ایجاد کرد، اما وقتی اکثریت کاربران از این فضا برای همزیستی بهتر بهره میگیرند، چرا باید آنها را از این امکان بینصیب گذاشت. قوانین بازدارنده برای خاطیان نوشته میشود، نه آنکه همه افراد را در بر بگیرد. اگر کسانی از فضاهای گاه شادمانه مردم سوءاستفاده میکنند، نمیشود همه مردم را از شاد بودن محروم کرد. شادی حق جامعه است، حقی که در ذات آنها نهفته است و باید تداوم داشته باشد.
نظر کاربران
شگفتا که حتی در چنین وضعیتی هم نشریه مزبور دست از گنده گوزی برنمیداره و از سوابق کهن تاریخی و این شعر و قصه ها برای توجیه نظر خودش استفاده میکنه. یکی هم نیست در برابر این گنده گوزیها پاسخ بده که شما اگه واقعا اون سوابق کهن تاریخی که ادعا میکنید را داشتید، امروز حال و روزتان این بود؟؟ سوابق کهن تاریخی؟؟ جمعش کنید کاسه و کوزتونو. جمعش کنید بند و بساطتونو.
من که شاد نیستم شادیم تو مردم ندیدم
پاسخ ها
بعد از چهل سال .خواهان شاد کردن مردم هستند.جل الخالق.!!!!!!
نگو تو را خدا فردا در روزنامه ات را تخته میکنند. ما باید همش عزاداری کنیم تا اینا خوششون بیاد
بالا۴۰ملیون نفربیکارزیرخط فقربدون درامدی میخواهی ملت وبچههاشون شادباشن ویه روزگشنه بمون خودت وبچههات ببینم بازم شادمیش بازم برین بودجه ومنابع .....شغلامون خرج حدود۲۰ملیون به اصطلاح برادران افغانی کنیدمفت خوراویزون مغول... کنیدونصف ایران وگرفتن وزیرکارگفته پارسال اگه اینهابرن مشکل بیکاری فقر...حل میش بدترازاینهادرپیش داریم
شاد بودن؟ با این همه تورم و گرانی و محدودیت؟ با این افرادی که کلا با شادی مشکل دارند؟ وقتی غم و غصه و گریه و ناله از سوی حکومت به عنوان ارزش محسوب می شود آیا می گذارند جامعه شاد باشد؟
گریه کنید مسلمونا ، صوابه !
شادی کیلیویی چنده کجا میفروشن .امروزه شادی مثل شکر شده اگر بخاطر شیرین بودنش استفاده کنی مرض قند میگیری والا آخر لطفا بگید شادی وخوشی واقعی چگونه است ممنونم
درست است بخدا مردم افسرده شده اند