جمعهبازاری که نامش نمایشگاه کتاب است!
دومین جمعه نمایشگاه کتاب تهران همزمان با نزدیک شدن به شمارش معکوس پایان این رویداد، در حالی ادامه داشت که علاوه بر بازدیدکنندگانی که تاکنون موفق به بازدید از نمایشگاه نشده بودند، فروشندگان اقلام مختلف هم خودشان را به نمایشگاه رساندند.
خبرگزاری ایسنا: دومین جمعه نمایشگاه کتاب تهران همزمان با نزدیک شدن به شمارش معکوس پایان این رویداد، در حالی ادامه داشت که علاوه بر بازدیدکنندگانی که تاکنون موفق به بازدید از نمایشگاه نشده بودند، فروشندگان اقلام مختلف هم خودشان را به نمایشگاه رساندند.
تنها یک روز به پایان نمایشگاه کتاب باقی است و همین باعث شده تا کوچک و بزرگ امروز (۱۳ اردیبهشت ماه) خودشان را به نمایشگاه برسانند.
فروش کتاب که نه! اما فضای نمایشگاه از ازدحام جمعیت حسابی گرم بود. البته گاهاً ترافیکهایی که از انبوه جمعیت ایجاد میشد، دلیل مشخصی نداشت.
در مقابل محل استقرار رادیو نمایشگاه، صدای مسعود فروتن که باید شنیدنی باشد، دیدنی شده بود و شلوغی را بوجود آورد که سبب بسته شدن راه شد.
در میان غرفههای کودک و نوجوان هم حضور بچهها بیشتر از هر روز دیگری مشاهده میشد و بازار گریم کردن صورتهای کودکان هم همچنان داغ بود.
اما با وجود این استقبال، در حین ورود از درهای مختلف اثری از کتاب و نمایشگاهی با این موضوع دیده نمیشد. ورود از درهای مختلف مترو همراه با استقبال و خوشامدگویی یک پیکسلفروشی و از سمتی دیگر دستفروشان کیف و جوراب فروشان همراه بود.
حتی در محوطه نمایشگاه هم سبزیخردکن فروشی دیده میشد و البته اقلام دیگری هم بودند که چه در سالنها و چه در محوطه، توجه مراجعین را بیش از کتاب به خود جلب میکردند. حالا معلوم نیست که آخرین جمعه نمایشگاه کتاب است یا جمعه بازار؟!
هرچقدر ازدحام در گوشه و کنار ناشرین کوچک و غرفههای کوچکترشان بود، چند برابرش را میتوانستیم در غرفههای بزرگ ناشران شناخته شده، ببینیم.
یکی از ناشرین میگوید که نمایشگاه کتاب شبیه بازار است نه نمایشگاه! و همین باعث شده تا فقط بخشی از ناشرین در معرض دید باشند.
با وجود شلوغی فضای ناشران عمومی، هنوز هم بخش بینالملل آرام و ساکت است. حتی وقتی از بازدیدکنندگان دراینباره میپرسیم، بعضاً اصلاً نمیدانند که کشوری مثل افغانستان در نمایشگاه غرفه دارد.
در واپسین روزهای این «فروشگاه بزرگ کتاب تهران»، حالا حراجی هم به چشم میخورد. برخی تخفیفهایشان را بیشتر کردند و برخی دیگر هر ۵ کتاب را ۱۰ هزار تومان میفروختند تا فروش برود! البته یکی از ناشرها که هر ۵ کتاب را به قیمت ۱۰ هزار تومان عرضه میکرد، میگوید که قیمت عمده را به خریداران عام میدهد و ضرر نمیکند!
بازار پرفروشها هم داغ بود، هم یک جا و هم پراکنده! از یک طرف اغلب ناشران و خصوصاً ناشران مطرح حالا چند کتاب پرفروش در این روزها دارند که از آنها نام میبرند و از طرفی دیگر هم برخی غرفهها همه پرفروشهای بقیه را جمع کردهاند و بعضاً با قیمتی پایینتر به فروش میرساندند.
این در حالی است که پوسترهای «کتاب قاچاق نخریم» همچنان روی در و پنجره خودنمایی میکنند، چه بسا که ناشران میگویند اصلاً از این کمپین و پوسترهایش اطلاعی ندارند و پیش از انجام این کار، با آنها مشورت نشده است.
ذوالقدر از نمایندگان مجلس و سردار کارگر هم از مسئولین بازدیدکننده امروز جمعه ۱۳ اردیبهشت ماه نمایشگاه کتاب بودند.
در واپسین روزهای نمایشگاه، نشست رسانهای هم با قائم مقام نمایشگاه برگزار شد که در آن آمار فروش نمایشگاه تا روز گذشته (۱۲ اردیبهشت ماه) با ۳۷ درصد افزایش به نسبت سال گذشته و میزان تراکنشها با ۶ درصد افزایش اعلام شد.
قادر آشنا در این نشست گفت که میزان درآمد نمایشگاه نیز تا کنون هشت میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان بوده است.
اما نکتهای که امروز جمعه به چشم میآمد این بود که گویا برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب تنها روزهای خلوت را در نظر داشتهاند چون در جمعهای شلوغ همانند امروز، تمهیدی از قبل نداشتند و به همین دلیل بسیاری از بازدیدکنندگان که میتوانستند با قرار دادن صندلی و نیمکت جای بهتری برای نشستن داشته باشند (در کنار شبستان و محوطههای اطراف)؛ کودک، پیر و جوان ناهارشان را روی زمین خوردند، کتابهایشان را روی زمین خواندند و حتی برخی بازدیدکنندگان بعضاً روی زمین خوابشان برد و استراحت کردند.
نظر کاربران
کلا فقط نق بزنید!!
تو تیغ آفتاب باید 3 کیلومتر از مترو تا غرفه ها پیاده بری ک البته چیزی حدود 100 پله هم در مسیر هست. دریغ از تعداد کافی وسیله حمل و نقل، دریغ از ی تیکه سایه بان، دریغ از ی جرعه آب، دریغ از جایی برای نشستن و خستگی در کردن، دریغ از نظم. دریغ ...