شباهت «حج» و «اعتکاف»
حج و اعتکاف از مناسکی هستند که در تزکیه نفس و خودسازی تاثیر بسزایی دارند و در دل خود اعمال عبادی مختلف اعم از نماز، روزه، وقوف، بیتوته، دعا، ذکر و خضوع در برابر معبود را گنجاندهاند.
خبرگزاری فارس: در آستانه فرارسیدن ایامالبیض ماه رجب ماه خودسازی، ضروری است به اهمیت اعمال این ایام و شباهت حج و اعتکاف پرداخت.
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ﴿بقره ۱۲۵﴾
و [به خاطر بیاورید] هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن برای مردم قرار دادیم، و برای تجدید خاطره از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید، و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: خانه مرا برای طوافکنندگان و معتکفان و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان پاک و پاکیزه کنید.
حج و اعتکاف از مناسکی هستند که در تزکیه نفس و خودسازی تاثیر بسزایی دارند و در دل خود اعمال عبادی مختلف اعم از نماز، روزه، وقوف، بیتوته و دعا و ذکر و خضوع در برابر معبود را جای دادهاند، از این رو آن دو عمل عبادی شباهتهای دیگری نیز با هم دارند که در این یاداشت به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
۱-عبادی بودن
حج و اعتکاف هر دو از اعمال عبادی هستند که هم جنبه فردی دارد هم جنبه اجتماعی و در تزکیه نفس بسیار موثرند هر دو برای خود هم مناسک و آداب خاص دارند و هم اسرار و رموزی، هر دو در ظاهر هجرت از خانه خویش به خانه خداست و هم سفری به دنیای درون، انسان تا به درون خود نگاه نکند معرفت به خود پیدا نمیکند. زمانی که شناخت پیدا کرد به فکر اصلاح نواقص برمیآید و درصدد تزکیه نفس برمیآید، مراسم حج و اعتکاف فرصتی برای محاسبه نفس و تزکیه و تطهیر روح و اعمال است.
۲-خدمت پیامبران و ائمه
معتکف و حاجی دارای مقام منزلت بالایی هستند و لذا خداوند پیامبران بزرگی همچون ابراهیم خلیل که شخصیت جهانی داشت و خدا او را برای تمام مردم عالم پیامبر و امام قرار داد و در شان او فرمود: اذ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً...(۱۲۴ بقره) هنگامی که خداوند، ابراهیم(ع) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم... و اسماعیل ذبیحالله را مامور به خدمتگذاری برای حجاج و معتکفین میکند و به آنها امر میکند وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَ... و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان و معتکفان و ... پاکیزه کنید.
علاوه بر اینکه دو پیامبر بزرگ مامور خدمتگزاری به حجاج و معتکفین شدند در سیره و رفتار عملی ائمه اطهار نیز این امر مهم مشهود است چنانچه از امام جعفر صادق (ع) نقل شده که فرمود: امام سجاد(ع) هر گاه برای مناسک حج و عمره عازم مکه میشد، بهترین توشه و زاد را با خود همراه میبرد: بادام و شکر و سویق ( آرد نرمی از گندم و جو) در دو نوع ترش و شیرین، تا با آن از حجّاج پذیرایی کند.
همچنین در هنگام سفر، به صورت ناشناس در میان همسفران میرفت و به آنها خدمت میکرد. در اعتکاف نیز همین است خادمان اعتکاف به تأسی از حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل(ع) بستر اعتکاف را مهیا کرده و با پذیرایی از آنها به بندگان خوب خدا خدمت میکنند و ثواب این خدمت کمتر از خود عمل نیست. همانطور که اسماعیل خثعمی به امام صادق(ع) عرض کرد: انا إذا قدمنا مکه ذهب أصحابنا یطوفون ویترکونی احفظ متاعهم قال: أنت أعظمهم أجرا. «وقتی به مکه رسیدیم همراهان ما برای طواف رفتند و مرا گذاشتند تا اسباب و وسایل آنها را نگهداری کنم و من به طواف با آنها در آن موقع نرفتم حضرت فرمودند: اجر و پاداش تو از آنها بیشتر است».
۳- مهمان خدا
معتکف و حاجی جزء ضیوف الرحمن و مهمانان الهی هستند. زمانی که خانه کعبه به دست پیامبران بزرگ الهی ابراهیم و اسماعیل تجدید بنا شد وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ(بقره ۱۲۷) «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را برافراشتند، پروردگار ما از ما قبول بفرما همانا تو شنوا و دانایی» بعد از عمران و آبادانی خانه کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل، خداوند به آنها دستور داد خانهاش را برای دعوت مردم مهیا و نظافت کنند و اذ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ(۲۶ حج) «و (به یادآور) آنگاه که مکان کعبه را براى ابراهیم آماده ساختیم (به او گفتیم:) هیچ گونه شرکى نسبت به من روا مدار و خانه مرا براى طوافکنندگان و قیامکنندگان و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان پاکیزه دار» سپس خداوند حضرت ابراهیم مامور کرد تا مردم را به مهمانی این خانه از راه دور و نزدیک برای عبادت و طواف خانهش دعوت کند. وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ(۲۷ حج) «و مردم را دعوت عمومی به حج کن؛ تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری بسوی تو بیایند».
اعتکاف هم نوعی مهمانی خداست و معتکف باید حداقل سه روز در خانه خدا حضور دائم داشته و به عبادت خدا مشغول و مهمان خدا شود البته در این مهمانی، خداوند با فضل و رحمت و مغفرتش از مهمان پذیرایی می کند.
۴-شباهت در ارکان
مناسک حج مرکب است از برخی اعمال واجب و مستحب، برخی از واجبات حج رکن است ز جمله آنها وقوف در عرفات، وقوف در مشعر، طواف خانه کعبه، نماز-در وقوف نفس حضور عبادت است. در حج واجب است از ظهر روز نهم ذیالحجه تا غروب همان روز حجاج در صحرای عرفات حضور داشته باشند البته اعمال مستحبی هم دارد مثل قرائت دعای سیدا الشهداء در عرفات، عرفات محل بخشش گناه حجاج حاضر در عرفات است چنانچه امیرالمومنین ع از رسول خدا(ص) پرسیدند: چه کسی از اهل عرفات، گناهش از همه بزرگتر است؟ حضرت فرمود: «کسی که عرفات را درک کرده باشد و گمان کند خداوند او را نیامرزیده است. یا در مشعر الحرام یا مزدلفه نفس وقوف در آن واجب و رکن حج است هر چند ذکر خدا در آن از فضیلت بالایی برخوردار است چنانچه قرآن کریم میفرماید:
فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ
و هنگامی که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعَر الحرام» یاد کنید! و او را یاد کنید از آن روى که شما را با آنکه پیش از آن از گمراهان بودید، هدایت کرد.
در اعتکاف نیز وقوف و حضور مستمر در مسجد جامع واجب و رکن است آنهم در مساجد جامع که محل حضور عموم مردم است اگر معتکف به غیر موارد ضروری از مسجد بیرون برود رکن اعتکاف را ترک کرده و عملش باطل است.
۵-بیتوته
در عمل حج واجب است حاجی از غروب آفتاب تا نیمه شب، یازدهم و دوازدهم ذیالحجه و برای برخی افراد نیز شب سیزدهم در منی بیتوته کنند یعنی سکونت کنند و حق ندارند از منی بیرون بیایند این عمل عبادت است در اعتکاف نیز واجب است دو شب در مسجد جامع ساکن شوند و معتکف نمی تواند از مسجد بیرون رود.
۶- محرمات حج و اعتکاف
خداوند برای پاک کردن بندگان خاص خود و دل بریدن آنها از تعلقات دنیا یک سری امور حلال که بیشتر جنبه زرق و برق دنیا دارند را بر محرم به احرام حج و عمره و معتکف حرام کرده تا آنها را به مقام بالایی ارتقاع دهد. برخی فقها تاکید دارند جهت احتیاط معتکف، محرمات احرام را در حین اعتکاف به طور کامل رعایت کند ولی برخی از محرمات را به طور اجماع برای معتکف و محرم به طور مشترک حرام میدانند از جمله جدال، استفاده از بوی خوش و هر گونه اعمال جنسی، البته برخی محرمات مختص به اعتکاف است مثل معامله در حین اعتکاف و برخی مختص به محرم مثل کوتاه کردن موی سر و ناخن، شکار کردن، حمل سلاح و...
خداوند بر محرم به احرام حج یا عمره عمل زناشویی که از لذایذ دنیوی است را حرام کرده. الحَجُّ أَشهُرٌ مَعلوماتٌ فَمَن فَرَضَ فیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ وَلا فُسوقَ وَلا جِدالَ فِی الحَجِّ... (۱۹۷ بقره) «حج، در ماههای معینی است! و کسانی که (با بستن احرام، و شروع به مناسک حج،) حج را بر خود فرض کردهاند، (باید بدانند که) در حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست!» و چنانچه شخصی که لباس احرام پوشیده و برای حج یا عمره محرم شده مرتکب آن عمل شود علاوه بر عقاب اخروی در این دنیا ، باید یک شتر کفاره به عنوان جریمه تمرد از دستور الهی را بدهد، در اعتکاف نیز عمل زناشویی در مدت زمانی که فرد معتکف است بر وی حرام است. و لا تباشروهن وانتم عاکفون فی المساجد (۱۸۷ بقره) در حال اعتکاف با همسران خود مباشرت نکنید.
محرمات اعتکاف انسان را به یاد حج میاندازد که معتکف همانند حاجی و معتمر باید یک سلسلهمباحثی که قبلاً حلال بود ترک کند تا حالت فرشته پیدا کند. از مهمترین آداب اعتکاف دل کندن از دنیاست. چنانچه در آیه بالا جدال را برای حاجی در حال احرام حرام دانسته است؛ «لا جدال» یعنی با دیگران گستاخی نکردن و برای اثبات و یا رد چیزی قسم نخوردن؛ نه قسم دروغ که خود حرام است و از مصادیق فسق و نه قسم راست، «بلی والله ولا والله»؛ زیرا چه دروغ باشد و چه راست، برای حجگزار در حال احرام، حرام است با این تفاوت که در صورت دروغ بودن در همان مرحله اول موجب کفاره شده و در صورت راست بودن پس از تکرار در مرحله سوم موجب کفاره میشود.
البته «جدال» تنها در انحصار «لا و الله و بلی و الله» نیست و بنابراین تفسیر «جدال» به سوگند در شکل خاص «و لا و الله و بلی و الله»، شاید از باب بیان مصداق است والا اطلاق آیة شریفه، شامل تمام انواع نزاع و مجادله است و از همین رو در برخی از روایات در زمینه تفسیر جدال، ناسزاگویی را نیز به عنوان یکی از مصادیق جدال آورده است. بر معتکف نیز جدال حرام است، ضمن اینکه بوی خوش که نشان زیباییها و لذایذ دنیوی است بر محرم و معتکف حرام شده است.
ارسال نظر