مرد شیشهای: دوستم را حیوان دیدم و او را کشتم
مردی که دوستش را به دنبال توهم شیشهای به قتل رسانده است، در زندان در انتظار جلسه دادگاه به سر میبرد.
روزنامه شرق: مردی که دوستش را به دنبال توهم شیشهای به قتل رسانده است، در زندان در انتظار جلسه دادگاه به سر میبرد.
این پرونده زمانی به جریان افتاد که کارآگاهان جنایی استان فارس مطلع شدند در یک واحد آپارتمانی قتلی رخ داده است. آنها وقتی به محل موردنظر رفتند جسد پسری جوان را که صاحب آن خانه بود، مشاهده کردند و فهمیدند این جوان به نام امین با ضربات چاقو از پا درآمده است. این در حالی بود که هیچ نشانهای از سرقت در خانه وجود نداشت.
کارآگاهان در ادامه به پرسوجو از مردی پرداختند که پلیس را از وقوع این جنایت مطلع کرده بود. او گفت: شب قبل صدای درگیری و داد و فریاد شنیدم اما وقتی برای سرکشی از خانهام بیرون آمدم، صدا قطع شده بود و مردی را دیدم که در حال دویدن بود و بیرون میرفت. آن زمان موضوع را جدی نگرفتم و پیش خودم فکر کردم شاید دعوای مختصری پیش آمده و ماجرا تمام شده است اما صبح روز بعد برای پیگیری مسئله به در خانه همسایهام رفتم. هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد. این در حالی بود که در باز بود و یک جفت کفش هم پشت آن وجود داشت که نشان میداد کسی در خانه است. مشکوک شدم و حدس زدم اتفاق بدی رخ داده است. به همین دلیل داخل خانه رفتم و رد خون را دیدم. وقتی وارد یکی از اتاقها شدم، دیدم پتویی گوشه اتاق مچاله شده است. هنگامی که پتو را کنار زدم جسد را مشاهده و بعد هم پلیس را باخبر کردم.
افسران جنایی در جریان تحقیقات پی بردند امین دوستی صمیمی به نام ناصر داشت که زیاد به خانه او رفتوآمد میکرد. همچنین معلوم شد شب حادثه ناصر در منزل مقتول بود به همین دلیل این جوان بهعنوان مظنون اصلی قتل شناخته شد و تحت تعقیب قرار گرفت.
ناصر بعد از دستگیری به کشتن دوستش اعتراف کرد و گفت در پی توهم شیشهای مرتکب این جنایت شده است. او توضیح داد: من و امین رابطه خوبی با هم داشتیم و هیچ اختلافی نیز در میان نبود. شب حادثه به خانه او رفتم و شیشه کشیدم. بعد از چند دقیقه دچار توهم شدم. امین را به شکل حیوانی عجیب و خطرناک میدیدم که قصد دارد به من حمله کند. در همان احوال بهشدت از امین ترسیدم. به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و با آن چند ضربه به دوستم زدم.
در آن شرایط اصلا متوجه رفتارم نبودم اما بعد از مدتی که به خودم آمدم فهمیدم چه کار کردهام. جسد را به داخل یکی از اتاقها بردم و رویش پتو انداختم و بعد هم فرار کردم. متهم ادامه داد: من هیچ قصدی برای کشتن دوستم نداشتم و حالا از کاری که کردهام بهشدت پشیمان هستم. ناصر در ادامه صحنه قتل را نیز بازسازی کرد و سپس روانه زندان شد. در حال حاضر کیفرخواست علیه این جوان صادر شده و او بهزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
نظر کاربران
این که هم سایز هرکول هستش !
اعدامش کنید تا شر مملکت از اینها رها شود
دروغ میگه.این راهی است که خود این روزنامه ها به اینها یاد دادند .هر کس هر غلطی میکند بعد هم میگوید توهم زدم .شیشه مصرف کردم .واز این راه خود را بیگناه میداند.همه دروغ است.جنایت کردی باید تاوان بدهی .تمام.
پاسخ ها
مستي و بي ارادگي حاصل از مصرف اختياري مسكرات، مواد مخدر و روانگردان و نظاير آنها، مانع مجازات نيست
قانون مجازات اسلامی مصوب 92
دروغ میگند این بی شرفها ی کفتار صفت هر غلطی دلشان میخواهد میکنند و میگویند توهم زدیم اینهم شده یه حربه که خلافهای کثیفشون را پشت آن مخفی کنند اون هم که توسط این به درک واصل شده مثل این کثیف بوده والا با همچین شخصی حتی حرف هم نمیزد نه اون تو خونش راه بده همه این کثافتها را بکشید تا مردم راحت بشند بخاطر مسئولین بی کفایتمونه که مردم به این روز افتادند اصلا اینها مردم را در حال بدبختی دوست دارند ببینند چون راحتر چپاول می کنند ملت معتاد که چیزی سرش نمیشه مواد هم که فراوان
خدا لعنت ونابود کنه که مواد وشیشه وارد میکنه تا مردم به این روز بیفتن..چرا منم یه روز یه خبری خوندم که زن شیشه کشیده و بچه ی شیری داشت مثل مرغ دیدیش کشتش کبابش کرد خوردش
پاسخ ها
...
شیشه رو وارد نمیکنن .
چراجلوی کراک وتونستین بگیرین ولی شیشه رونتونستین عجیبه
حالا اونیایی که مصرف میکنن بیان اظهارنظر کنن چون ماکه نمیدونیم راست میگه واقعا یا دروغ که شیشه اینطوری هست یا نه نزدیم که
والله بالله بخدا اینها همش حرفه ؟ که میگن شیشه کشیده بودم نفهمیدم همش دروغه ؟ یه عده کارشناس هم نشستن بی خود نظریه میدن ؛ کی گفته وقتی شخصی شیشه مصرف میکنه عقلشو ازدست میده ؟ اونایی که شیشه میکشن وروش قرص کلونازپام مصرف میکنند عقلشونوبمدت ۱۲ساعت ازدست میدن والا تنها کشیدن شیشه اصلا تومغزانسان تغریب منفی نمیزاره ؟ آقای کارشناس شماهم حقیقت را بفرما
لعنت بر دروغگو اینا همه توجیه کاریه که کردن.تا بگن مسئول اعمالمون نبودیم .
این چه توهمی است دوست را حیوان می بیند ولی جای چاقو را بلده.چرا خانه را صحرا ندیده .چرا خودش را غذای ان حیوان ندیده.
این چه توهمی است دوست را حیوان می بیند ولی جای چاقو را بلده.چرا خانه را صحرا ندیده .چرا خودش را غذای ان حیوان ندیده.