نقشه عجیب زن برای جلب محبت شوهر
چند روز قبل مرد رستورانداری به نام سهراب در خانهاش تنها بود که صدای باز شدن در را شنید.
روزنامه ایران: چند روز قبل مرد رستورانداری به نام سهراب در خانهاش تنها بود که صدای باز شدن در را شنید.
همسر و پسرش ۱۰ دقیقه قبل خانه را برای رفتن به مطب پزشکی در غرب تهران ترک کرده بودند. مرد جوان غرق در افکارش بود که ناگهان در اتاق باز شد و دو مرد نقابدار او را با تهدید چاقو به داخل یکی از اتاقها برده و چاقو را زیر گلویش قرار دادند.مردان ناشناس به زور پودری را در دهانش ریختند و بعد از آن با چاقو ضربهای هم به بازوی سهراب زده و خانه را ترک کردند.
ساعتی از رفتن آنها گذشته بود که همسر و فرزند سهراب به خانه برگشتند و با بدن نیمه جان او مواجه شدند. زن جوان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفت و سهراب که به گفته پزشکان در یک قدمی مرگ بود، نجات یافت. این درحالی بود که طبق اظهارات فرنوش- همسر سهراب- مردان نقاب دار انگشترهای برلیان و گردنبند او را که حدود ۵۰ میلیون تومان ارزش داشت نیز سرقت کرده بودند.
دوربینهای مداربسته
با شکایت مرد جوان، تحقیقات آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه سهراب پرداختند.
دوربینها نشان میداد که دو مرد نقاب دار سوار بر خودروی «ام وی ام» آنجا را ترک کردهاند. شماره پلاک خودرو استعلام شد و کارآگاهان موفق شدند صاحب خودرو به نام امیر را شناسایی کنند. اما امیر در تحقیقات گفت که خودرواش را دو سال قبل فروخته است و هنوز موفق نشده پلاک آن را تعویض کند.
با اطلاعاتی که امیر در اختیار تیم تحقیق قرار داد، کارآگاهان به مرد جوانی به نام هوشنگ رسیدند که خودرو را خریده بود. هوشنگ در تحقیقات منکر ماجرا شد و گفت: از زمانی که خودرو را خریده ام؛ در اختیار همسرم است. من فروشنده پوشاک هستم و تا به حال درعمرم سهراب و خانوادهاش را ندیده ام.
در ادامه بررسیها معلوم شد که فرنوش با همسر هوشنگ که در یک آرایشگاه مشغول به کار است، آشنایی دارد. از آنجایی که مردان ناشناس با کلید وارد خانه شاکی شده بودند دست داشتن فرنوش در این ماجرا پر رنگ شده و زن جوان بازداشت شد. فرنوش که خود را در برابر مدارک پلیسی میدید به جرم خود اعتراف کرد و مدعی شد که هوشنگ از طرف او برای این کار اجیر شده است.
با اعترافات فرنوش، تحقیقات از هوشنگ انجام شد و مرد میانسال این بار به نقشه خود اعتراف کرد. اما مدعی شد که سرقت و تهدید را به تنهایی انجام داده است. این درحالی بود که سهراب در تحقیقات مدعی بود که دومرد نقاب دار وارد خانهاش شدهاند و از سویی دوربینهای مداربسته هم فیلم دو مرد نقاب دار را ضبط کرده بودند. بدین ترتیب بازپرس احمدزاده دستور ادامه تحقیقات برای شناسایی دومین متهم این پرونده را صادر کرد.
گفتوگو با متهم
فرنوش، زن جوانی است که هوشنگ و مرد ناشناس را اجیر کرده تا به همسرش داروی مسموم بدهند. زن جوان در رابطه با انگیزهاش از این ماجرا گفت.
چه شد که چنین تصمیمی گرفتی؟ سهراب در غرب تهران رستوران دارد. خودش را غرق کارهایش کرده بود و اصلاً من و پسرم را نمیدید. خانه ما در شرق تهران است. برای همین زمان زیادی طول میکشید تا خودش را به خانه برساند و من و فرزندم خیلی کم او را میدیدیم. همیشه از این موضوع شکایت میکردم و از او میخواستم که خانهای در نزدیکی رستورانش برای ما بگیرد اما او مدام بهانه میآورد. برای همین تصمیم گرفتم کاری کنم تا علاقه او را به خودم بیشتر کنم تا شاید این علاقه وابستگی بیشتری بیاورد.
نقشه ات برای وابستگی چه بود؟ من به خاطر بیمهریهای سهراب چند باری قرص خورده و خودکشی کرده بودم اما چون زود مرا به بیمارستان رسانده بودند نجات یافتم. میدانستم که اگر به سهراب هم قرص بدهند و او را زود به بیمارستان برسانند برایش اتفاقی نمیافتد. برای همین تصمیم گرفتم که کسی را اجیر کنم تا قرص را به سهراب بدهد و او را زخمی کند. بعد از آن سهراب در بستر بیماری میافتاد و من از او پرستاری میکردم و بدین ترتیب علاقه او به من بیشتر میشد.
چطوری این نقشه به ذهنت رسید؟ من به آرایشگاهی در غرب تهران میرفتم و در رفت و آمدهایم با خانم آرایشگر دوست شدم. سفره دلم را برای او باز کردم به من پیشنهاد داد که چنین کاری انجام دهم. خانم آرایشگر گفت با این تیر دو نشان میزنم هم علاقه همسرم را بیشتر میکنم هم او را میترسانم و او تصور میکند که محل زندگی مان نا امن است و خانه را جا به جا میکند.
برای این کار چقدر پول دادی؟ دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. هوشنگ، همسرزن آرایشگر بود. البته آنها به من گفتند شخص دیگری این کار را انجام میدهد اما بعداً متوجه شدم که هوشنگ به همراه شخص دیگری این کار را انجام داده است.
نظر کاربران
چه نقشه مسخره ای چه کم عقل
پاسخ ها
من فکر کنم می خواسته مرده را بکشه.....نشده شروع کرده شر و ور گفتن....
این همه برای محبت راههای بهتری بود دخترم
به حق چیزهای نشنیده یکی شوهرش ولگرد وبی کار وبی عار ومعتاده زندگیش تباه میشه یکی هم که شوهرش کار میکنه وپول در می آره اینجور خوب مرد حسابی زنتو میبردی رستوران بخشی از کار را به عهده او میذاشتی با هم کار میکردیدباهم مسا فرت وگردشو تفریح میرفتید زندگی خوش وخرمی داشتید خانمتم بیکار نبود که بفکر جلب توجه شما باشه ممکن بود بمیری توی این قضیه درست زندگی کردن هنره
یعنی تو زن ابله ساکن پایتختی و این همه بیشعور !!!؟
با توجه به شغل شوهرت کم درآمد هم نبودین می تونستی از مشاوران خوب کمک بگیری و برای خودسازی و ارتقاء شخصیت خودت و رهایی از این جهل عمیق هزینه کنی
انواع امکانات در دسترست بود برای رشد فردی .
پاسخ ها
بهتره خود تو هم فکری برای رهایی از جهل عمیقت بکنی و کمی هزینه کنی.
آخه ای نابخردِ نادان نژادپرست، پایتخت نشین باشعوره دیگران بی شعور؟
زین پس آن دهان گشادت راببند و کم گوی و گزیده گوی.
فکر کنم منظور از ساکن پایتخت بودن وجود تعداد بسیار زیاد
مشاوران در تهران است نه نژاد پرستی
چه ربطی به پایتخت داشت؟اگه منظورت وجود امکانات و مشاور بوده منطقیه ولی اگه منظورت اینه که شعور مساویه با ساکن پایتخت بودن بهتره اول فکر کنی بعد نظر بدی
گویا فقط دوست 14:03 متوجه منظورم شدند
آقا بهزاد عزیز شما هم در پاسخ قدری تامل می کردی شاید متوجه منظور بنده میشدی
معمولا" در جمله ی اول چیزی میگیم و در جملات بعدی اونو تشریح می کنیم و مطلب رو بسط میدیم
با سپاس
کادبر واقع بین اگه منظوری دیگه ای نداشتی یه معذرت طلایی ازت میخوام.
وقتی میگن هر۴نفر۱نفرروانین توایران ازبیکارس وفقریعنی هیچکس امنیت نداره تومملکت
چه احمق بوده این خانم. محبتی که اینجوری به دست بیاد بخوره تو سر ترامپ انشااله
پاسخ ها
چرا چرت میگی بخوره تو سر خودت
این ادن عوضی به نام دونالد ترامپ کیه همیشه میاد نظرات چرت و پرت مینویسه؟!!!! از اسمت معلومه چقدر خبی
این داستان که خانم ميگه، به شعور انسان توهین میکنند، فکر نکنم آگاهی ایران باور داشته باشند، خانم زرنگ خودتی لطفا
پاسخ ها
با شما موافقم
زن دیوانه ...اخه اینم شد راه حل ..حالا بدتر طلاقت میده
بختت خوابیده زن
عجب نفهم بی مقز
پاسخ ها
مغز درسته
چقدر مردم ساده هستید کمی فکر کنید، این زن داره دروغ ميگه لطف کنید مطلب یکبار دیگر بخون تیتراژ مطلب نخون نظر نده، خواست مرد بکشه نشده آخر سر ترس و وحشت گرفته نجات داد فهمید یک جای نقشه ایراد پیدا کرده،
مقز درست نيست. مقظ درسته
خاک بر سرت بانقشت
پاسخ ها
خاک عالم برسر ادم نفهم همینکه عریبه هارابخانه کشاندی باید طلاق بگیری جرم بقیه ای کارت دیگه شوهرت میدونه خول.
من از خدامه که شوهرم اصلا خونه نیاد،بره زن بگیره،یا کلا از ایران مهاجرت کنه،ازم جدا شه، شما ماشااله پول و اسایش داری دیگه چی میخای؟مردم دارن از گرسنگی می میرن شما افکارت مثل 20/000/000سال پیشه،اخه محبت اجباری به چه دردی میخوره؟مردا از زنهایی که خودشونو به اونا می چسبونن تنفر دارن،خانم برو خدا رو شکر کن من اگه جای شما بودم درس میخوندم،کلاسهای مختلف،باشگاه،کتابخانه،حل جدول،شرکت در مسابقات مختلف،و.........؟ خدا شانس بده!!!!!!؛
پاسخ ها
ماهم از خدامونه پول بدیم بهتون برین قیافتونو نبینیم
ولی متاسفانه پول نیست
ولی متاسفانه پول نیست
روانی
عجب روزگاری
خدایی این اراجیفی که بافتی راسته یا کلا سرکاریم .....اگه اینی که میگی راست حضرت عباسی کل هم مردم ما بیمارن اسم خارجی ها الکی در رفته .....مگه میشه یه زن بره به یه زن بگه بیا شوهرمو با چاقو بزنیتون این فیلم نیوشا ضیغمیی و گودرزی رو دیدن باد شدن
پاسخ ها
کاملا مشخص دروغ میگه قصد کشتن داشته ترسیده پشیمون شده حالا این قصه راساخته
حالا با بازجویی از اون دوست آرایشگرش و شوهرش مشخص میشه
کوته فکر
این داستان توهین به افسران آگاهی است
پاسخ ها
نه نیست بعضیا انقدر بی عقلن واسه ابراز محبت احمقانه ترین کارها رو میکنن
ای خدا
توو این آرایشگاه های زنونه حتی امکان داره نقشه کودتای نظامی هم کشیده بشه!
پاسخ ها
وای کلی خندیدم
تف تو روحت
جناب سهراب این همسر شما نیست ایشون قاتل جون شماست حتما باید بمیرید تا بفهمید ؟
جون میده باهاش یه فیلم آبکی با حضور سحر قریشی و شاهرخ استخری بسازی!