پدیده جدید در فضای مجازی؛ غُر بزن تا دیده بشی!
اصلا نمیخواهیم از افرادی که با انواع و اشکال ژانگولر بازیها و حرکتهایی ساختار شکنانه و زرد به دنبال جذب مخاطب هستند صحبت کنیم؛ افرادی مثل وحید «خ» که با فحاشی و عکس گرفتن با زنانی با لباسهای نیمه برهنه شهرت پیدا کردند یا دختری به اسم «س» که با تلاش برای شبیه شدن به آنجلینا جولی بازیگرهالیوودی با انجام عملهای زیاد بر روی صورت خود و انجام حرکات عجیب به لایکهایش افتخار کند.
روزنامه آفتاب یزد: اصلا نمیخواهیم از افرادی که با انواع و اشکال ژانگولر بازیها و حرکتهایی ساختار شکنانه و زرد به دنبال جذب مخاطب هستند صحبت کنیم؛ افرادی مثل وحید «خ» که با فحاشی و عکس گرفتن با زنانی با لباسهای نیمه برهنه شهرت پیدا کردند یا دختری به اسم «س» که با تلاش برای شبیه شدن به آنجلینا جولی بازیگرهالیوودی با انجام عملهای زیاد بر روی صورت خود و انجام حرکات عجیب به لایکهایش افتخار کند.
یا شاخ دیگری به اسم بهادر که با میکس تخممرغ، خرچنگ، شیر و چند نوع سس سعی میکند دست به هر کاری برای دیده شدن بزند؛ نه، موضوع آنها نیستند! از افرادی صحبت میکنیم که به نحوی جزو طبقه نخبه و الیت جامعه محسوب میشوند و از بد یا خوش حادثه عدهای هم به حرفهای آنها استناد میکنند. افرادی که در چرخه باطل و نامتعارف دیده شده افتاده و با غز زدن سعی در دیده شدن دارند.
الیتها چگونه لایک جمع میکنند؟
تکلیف جامعه با آن بخش از کاربران شبکههای اجتماعی که با کارهای زرد به شهرت رسیده و لایک جمع میکنند روشن است، اما در این میان با پدیدهای روبهرو هستیم که بسیاری از نخبگان سیاسی و اجتماعی یا سلبرتیهایی که به واسطه هنرشان که مورد توجه جامعه هستند، با گرفتن نقشی اپوزیسیون گونه نسیت به همهی اتفاقهای جامعه واکنشهای مخالف نشان داده و سعی میکنند خود را با این موضع گیریها مطرح کنند.
کافی است که حادثهای، اشتباهی کوچک یا سهوی در بخشی از جامعه اتفاق بیفتد خیل عظیمی از غرها و انتقادها به سمت مسئولان یا فردی که مسئولیت داشته سرایز میشود! نکته جالب آنجاست که برخی از این نخبگان در مورد مسائلی صحبت میکنند که گاها هیچ ارتباطی به حوزه تخصصیشان ندارد و کمترین اطلاعات را در آن حوزه دارند، اما به دلیل اینکه ژست مخالف گرفتن به هر طریقی بر شهرت و گاها عزت طرف میانجامد،بنابراین ترجیح میدهند که حتی اگر صحبتهایشان چندان هم خردمندانه نباشد اما آن را منتشر کنند.
با توجه به اینکه کشور در مرحله و شرایط خاصی قرار دارد، بسیاری از افرادی که حتی خود زمانی در ارگانهای دولتی مسئولیت داشته و در سطوح بالا نیز نقش مدیریتی ایفا کردهاند به جای اینکه نسبت به عملکردشان پاسخگو باشند، با گرفتن ژستی مخالف و منتقد خود را تافتهای جدا بافته میپندارند و شرایط کنونی را به باد شدید ترین حملهها میسپارند.
یا سلبریتیهایی که نقش و جایگاه خودشان را در جامعه فراموش کرده و تنها به انتقادهایی تمسخر گونه میپردازند و سعی میکنند عدهای را با خود همراه و نیز بر شهرتشان بیفزایند، و بدون کمی فکر و پذیرفتن مسئولیت تاثیر حرفشان در جامعه صرفا برای گرفتن ژستی مردمی آن را مطرح میکنند.
فرق نقد و غر چیست؟
در فرهنگ واژگان معین، نقد را معنی جدا کردن خوب و سره از بد و ناسره و تشخیص معایب و محاسن به کار رفته و در فرهنگ عمومی و عرف جامعه انتقاد کردن به این معنی است که اگر کسی نسبت به موضوعی ایرادی را وارد میداند با ارائه راهکار جایگزین سعی در راهگشایی برای حل آن میکند در حالی که غر زدن تنها اعتراض به شرایط است بدون هیچ هدف خاصی یا داشتن راهی برای حل مسئله؛ موضوعی که این روزها در شبکههای اجتماعی تبدیل به امری فراگیر شده، از این دست رفتارها است؛ غر زدن!
حال برگردیم به پاراگراف اول؛ گذشته از اینکه افرادی که جزو طبقه الیت جامعه هستند و به طور قطع در قبال مسائل ریز و درشت کشور مسئولیت اجتماعی دارند و نمیتوانند با گرفتن ژستی مخالف و نقشی اپوزیسیون گونه از زیر آن شانه خالی کنند، ما به عنوان عموم جامعه و افراد عادی چرا نقشی موثر را در جامعه ایفا نمیکنیم؟!
به نظر میرسد این سوال میتواند سرآغازی باشد برای پاسخی تاریخی. جامعه شناسان و رفتار شناسان باید به این موضوع خاص به شکلی ویژه بپردازند و این مسئله را که چرا در ایران کسی مسئولیت اجتماعی و عواقب کاری را که بر عهده میگیرد، نمیپذیرد را بررسی کنند. اینکه چه شده است که جامعه نقش خود را در اصلاح مسائل جزئی و کلان نادیده میانگارد و همواره سعی دارد یک نفر را به عنوان مقصر معرفی و خود را از داشتن هر گونه نقشی مبرا کند؟!
با وجود اینکه نمیتوان شرایط ویژه کشور را نادیده گرفت اما در جامعه میبینیم که برخی همیشه توسعه یافتگی کشورهای اروپایی را مثال میزنند و نسبت به پیشرفتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنها غبطه میخورند، اما هیچ گاه به نقش
مردم آن جامعه که قطعا موثر ترین عامل
شکل گیری آن ترقیها است اشاره نمیکنند همه از رشد اقتصادی کشور نروژ میگویند اما از اینکه مردم آن کشور هر کدام در چند انجیاو سیاسی و اجتماعی فعال هستند چیزی نمیگوید!
نمونه واضح این غر زدن را در باخت تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیا میتوان دید، در حالی که همه مردم در شادی بردهای تیم ملی فوتبال شریک بودند و به تحلیل چگونگی بردها میپرداختند، اما به محض اینکه همان تیم مقابل ژاپن شکست خورد همه تقصیرها را متوجه کیروش سرمربی تیم ملی کردند و با جو سازی سعی کردند او را مقصر اصلی جلوه دهند.
یا در یک مسئله سیاسی مثل برجام که برخی از عناصر سیاسی با وجود اینکه میدانند این معاهده تصمیم گیری کل نظام بوده و با یک خرد جمعی به نتیجه رسیده است، به مخالفت و ضربه زدن به آن کوشیدند و زمانی که آن بهرهای را که انتظار میرفت از آن کسب کنیم، به دست نیاوردیم همه، دولت و تیم مذاکره کننده را مقصر اصلی معرفی کردند.
نکته حائز اهمیت این است که این افراد غر غرو که با استفاده از شرایط فقط به فکر عرضاندام و مخالفت برای بیشتر دیده شدن هستند متوجه آسیبهایی که به اخلاق و وضعیت روانی و اجتماعی جامعه میزنند نیستند و حتی اگر هم اکنون از آنها بپرسید که راهکار جایگزینتان برای حل برخی مسائلی که نسبت به آنها اعتراض دارند، چیست هیچ پاسخی نخواهند داشت!
نظر کاربران
باید همه چی از نو FORMAT بشه..... تا از نو بسازیم.
تا اواسط این مقاله را خوندم ، همون جا که گفت کشور در شرایط خاصی هست ،
دیگه ارزش خوندن نداشت چون چهل ساله که با این بهانه سر مردم را شیره میمالن ، ناراحتی افرادی مثل نویسنده این مقاله قابل درک است ، چون مردم دیگه به حرفشون گوش نمیکنن و حرف حق سلبریتیها را میپذیرن
گمشین .الیت خودتون هستین
و.....