زن جوان: ۳۰ سال پای شوهرم نشستم، اما او...
اظهارات زن۴۵ ساله ایکه از نامهربانی های شوهرش به کلانتری مشهد مراجعه کرده گزارش داده است.
روزنامه خراسان اظهارات زن۴۵ ساله ای را که از نامهربانی های شوهرش به کلانتری مشهد مراجعه کرده گزارش داده است.
دسترنج ۳۰ ساله!
۳۰ سال تمام عاشقانه در کنار همسرم تلاش کردم تا وضعیت اقتصادی زندگی مان بهتر شود این درحالی بود که ۲۰ سال از ازدواج مان می گذشت اما فرزندی نداشتیم با وجود این روزی در جریان وجود یک هوو در زندگی مشترکم قرار گرفتم که دیگر ...
زن ۴۵ ساله گفت: ۱۴ ساله بودم که پای سفره عقد نشستم و بعد از یک سال دوران نامزدی پا به خانه بخت گذاشتم. مادرم به من آموخته بود که در مسیر زندگی باید همراه و شریک شوهرم باشم و غم ها و شادی هایمان را با هم تقسیم کنیم من هم با عشق و علاقه برای رسیدن به سعادت و خوشبختی دوشادوش او حرکت می کردم.
وقتی مراسم جهازکشان به پایان رسید همسرم از من خواست از جهیزیه ام استفاده نکنم او می گفت داشتن یک منزل نقلی از همه چیز مهم تر است به همین دلیل همه جهیزیه ام را فروخت و با پول آن قطعه زمینی در حاشیه شهر خرید.
چند روز بعد هم با کمک های خانواده ام شروع به ساخت آن زمین کردیم درحالی که من هم چادرم را به کمرم بستم و با سطل خاک ها را از چاه بیرون می کشیدم یا با فرغون مصالح ساختمانی حمل می کردم خلاصه با هر بدبختی بود در کنار یکدیگر و با عشق و علاقه سقفی برای زندگی مشترک مان ساختیم ولی طولی نکشید که همسرم آن خانه را به بهای خوبی فروخت و با سرمایه آن چند خانه دیگر خرید و فروش کرد تا این که اوضاع اقتصادی ما روبه راه شد.
در این سال ها از رفتن به بسیاری از مراسم خانوادگی و فامیلی خودداری می کردم تا در خرج و مخارج زندگی صرفه جویی کنم. با آن که معالجات پزشکی درباره همسرم نتیجه بخش نبود و ما با گذشت سال ها از زندگی مشترک صاحب فرزندی نشده بودیم اما این موضوع هیچ گاه علاقه من به او را کم نکرد تا این که بالاخره با گذشت ۲۰ سال از این ماجرا خداوند پسر زیبایی را به ما عنایت کرد ولی من رنگ شادی و خوشحالی را در چهره همسرم ندیدم.
ابتدا فکر می کردم همسرم در این سن و سال حال و حوصله نگهداری از یک فرزند خردسال را در خانه ندارد اما رفتار او به کلی تغییر کرده بود با هر بهانه ای منزل را ترک می کرد و به من هم اجازه رفت و آمد با خانواده ام را نمی داد. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که پسرم به سن پنج سالگی رسید. آن زمان بود که فهمیدم همسرم زن دیگری را به عقد موقت خودش درآورده است. آن جا بود که قلبم شکست و این گذشته پر فراز و نشیب مانند فیلمی از مقابل چشمانم عبور کرد.
همسرم قول داد به زودی مدت عقد موقت به پایان می رسد و او را طلاق می دهد اما نه تنها این گونه نشد بلکه او مرا از نظر نفقه و هزینه های زندگی در تنگنا قرار داد تا با بخشیدن حق و حقوقم از او طلاق بگیرم اکنون نیز نه تنها مرا مورد شکنجه های روحی و جسمی قرار می دهد تا با همسر صیغه ای اش به خارج از کشور برود بلکه مدام از شیوه های خودکشی نزد من سخن می گوید که متاسفانه من هم برای فرار از این شرایط سخت چند بار این اشتباه بزرگ را مرتکب شدم ولی به لطف خدا زنده ماندم تا این اشتباهات را جبران کنم.
از سوی دیگر هم همسرم برای ساکت کردن من مدعی است منزل مسکونی را به نام من سند می زند در حالی که می دانم دروغ می گوید و اسفند ۱۳۹۷ درحالی مهر طلاق بر شناسنامه ام می خورد که اسفند ۱۳۶۸ مهر ازدواج بر آن جا خوش کرد.
نظر کاربران
بچه رو شوهر دادند انتظار خوشبحتی هم داشتند؟
پاسخ ها
کاربر گرامی 09/03ای دوست نادیده من، حاضرم قسم بخورم، سوگند یاد کنم که این ماجرا فقط تخیل نویسنده آن بوده که در جمله پایانی با شور و هیجانی که داشته خود را لو دادند،آیا به نظر شما همه دوستان خوب زنی که 30سال تمام این گونه مشقت و مرارت ها را تحمل میکند و هیچ نتیجه مثبتی از آن نگیرد و بیاید ضمن گزارش این همه فلاکت اینگونه جمله شاعرانه ای در پایان آن همه ستم و ظلمی را تحمل نموده چگونه این جمله لطیف بر زبانش جاری میشود، بیایید فقط یک کمی عاقلانه فکر کنیم و به نتیجه ای برسیم،!!!
اینم از مردای قدیم بی معرفتی تو خون مرداست
پاسخ ها
مرد قدیم چیه شوهرش حتما دهه پنجاهیه
زن مظلوم،اول که در بچگی شوهرش دادن وبعدشوهرش مرد بی چشم ورویی هس ،ان شاالله سر عزیزای مرد بیادش،اززنش به عنوان پُل استفاده کرده
باز هم مشهد...
باز هم ازدواج کودکان ...
باز هم چند همسری....
باز هم طلاق...
عجب شهریه این شهر مشهد...دقت کردین...؟؟!!
پاسخ ها
چه گیری دادین به مشهد. یعنی جاهای دیگه آرومه.
اوم...
مشهددیگ بدتر
مرداهمشون همينن يه زن ديگه ببينن دست وپاشون ميلرزه ديگه چه برسه پولدارم باشه زنه,برا,برطرف شدن عقده هاى نداريشون ولش نميکنن
پاسخ ها
یعنی بابات و داداشت هم همینجورین؟
مرد اینقدر پست
پاسخ ها
از چی انقد طلبکار بوده؟ مشکل بچه دار نشدن که از خودش بوده. سگ خونه هم که خودش بوده پاچه می گرفته. واقعا
فکر می کنه دومی به پاش می شینه؟
اونجا اینقدر وضعشون خوبه که سفر خارج م میرن .خرتوخری شده و پولداروگدا وفقیر مثل شهر پراز شل وکور معلول قلابی شده ........بچسبید به زندگی همه چی اروم......
مرد شکست خورده از دست زنم هستم . چنین زنانی بوده اند و هستند و من در دام زن قدر ناشناسی اسیر شده ام .همچون این زن اسیر. متاسفم
مرگ بر همچین شوهری گذشت و قناعت برای مردان سم
خدا لعنتش کنه مردها اصلا خوبی ندارن من نمیدونم خدا چرا مرد آفرید
خاک برسرهمچین مرد شهوترانی خداجای حق نشسته
نر همینه هیچ کاریشون نمیشه کرد یه زن رو به خاک سیاه مینشونن بعد میرن دنبال یکی دیگه.تف به این روزگار تف
ای بدبخت خودت میخواهی تو سری خور باشی چرا از اول خونه به اسم خودت نزدی مهر و وفا کجا بوده زندگی یه قرارداد تو میتونی زندگیتو یکبار دیگه برای خودت وبچه ات بسازی و او هم به یقین بدان چوب بی وفاییش را خواهد خورد روزگار انتقام سختی ازش خواهد گرفت
پاسخ ها
شوهرش اجازه میداده که به اسم خودش بزنه حرفهای عجیبی میزنی!!!!
خدایا هرکسی هرظلمی که می کند آن ظلم رابه خودش برگردان
من خودم مرد هستم ولی باید واقعیت رو بپذیریم که اکثرا کرم از مرد بوده
پاسخ ها
کاربر محترم 15/33منظور شما از کرم، کِرٌم بوده یا کِرْم یا کُرَمْ بوده ما که متوجه نشدیم!!!
منم دخترم موافقم مردا اکثرا تنوع طلبن اما اونور تنوع طلبی مردا زنان و دخترانی هستن که میدونن یه مرد متاهله ولی بازم باهاش دوست میشن و ...
اینطور مردا خیلي کثافت تشیف دارن .