دختر شایسته‌ای که فریب یک مغازه‌دار را خورد
سال‌های قبل از انقلاب در ایران هر سال برنامه‌ای با عنوان دختر شایسته در کشور برگزار می‌شد که طرفداران زیادی هم داشت و هر ساله دختران شرکت در این مراسم شانس خود را برای برگزیده شدن می‌آزمودند تا شاید به‌عنوان شایسته‌ترین دختر این سرزمین معرفی شوند.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم یک سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی نوشت: سال‌های قبل از انقلاب در ایران هر سال برنامه‌ای با عنوان دختر شایسته در کشور برگزار می‌شد که طرفداران زیادی هم داشت و هر ساله دختران شرکت در این مراسم شانس خود را برای برگزیده شدن می‌آزمودند تا شاید به‌عنوان شایسته‌ترین دختر این سرزمین معرفی شوند.
پرونده‌ای که برایتان نقل قول خواهم کرد مربوط به اتفاقی است که برای یکی از این دختران شایسته رخ داد.
پس از آنکه خبر و عکس‌های این دختر در رسانه‌ها منتشر شد مورد توجه بسیاری قرار گرفت و از وی در مراسم و مکان‌های مختلف دعوت می‌شد. اما دختر قصه ما یک مشکل و کمبود بزرگ داشت او به علت متارکه پدر و مادرش و اینکه مجبور بود با پدر زندگی کند از محبت مادری محروم بود و از آنجا که اغلب چنین دخترانی زودتر تحت تأثیر توجه و محبت دیگران قرار می‌گیرند، برخی افراد شیاد نیز با آگاهی از این موضوع آنها را بیشتر طعمه و هدف سوءاستفاده قرار می‌دهند.
این دختر جوان نیز که از این قاعده مستثنی نبود یک روز که برای خرید لباس به یکی از بوتیک‌های معروف شهر رفته بود فروشنده که مردی چرب زبان و عیاش بود با دیدن دختر جوان او را شناخت و به طمع سوءاستفاده از شهرت و جذابیت وی با وعده ازدواج او را به خود علاقه‌مند کرد. اما فقط چند هفته بعد نسرین که از سوی این مرد مورد تعرض قرار گرفته بود برای شکایت راهی کلانتری و دادسرا شد.
وقتی این دختر فریب خورده به کلانتری آمد سرخورده و مأیوس به فکر خودکشی بود. می‌گفت تنها سرمایه زندگی‌اش را به خاطر غفلت و اعتماد بی‌جا بر باد داده و نمی‌داند با این بی‌آبرویی چه کند.
در حالی که با صحبت و مشاوره تخصصی به دختر جوان وی را نسبت به پذیرش حادثه‌ای که برایش رخ داده بود آماده می‌کردیم از سوی دیگر نیز رسیدگی به پرونده را در دستور کار قرار داده و بلافاصله متهم دستگیر شد. سپس پرونده همراه متهم و شاکی به دادسرا ارسال شد و قاضی نیز دستور بازداشت وی را صادر کرد.
متهم که خود را در چنگ قانون گرفتار می‌دید و راهی برای فرار نداشت به قاضی و خانواده دختر گفت که حاضر است برای جبران خطایی که مرتکب شده با وی ازدواج کند.
دختر جوان که به این مرد علاقه داشت رضایت خود را با این امر اعلام کرد. قاضی نیز با گرفتن تعهد از متهم پرونده را مختومه کرد. اما دختر جوان پس از این ماجرا یکی از سوژه‌های برنامه رادیویی در گوشه و کنار شهر شد که در زمان خودش بسیار پر مخاطب بود.
بیان سرگذشت این دختر و حادثه‌ای که برایش رخ داده بود بسیار مورد توجه مخاطبان برنامه قرار گرفت و همین موضوع باعث شد دخترانی که به سرنوشتی مشابه دچار شده و چنین اتفاق شومی برایشان رخ داده بود اما جرأت بیانش را نداشتند جسارت پیدا کنند و ماجرا را به خانواده هایشان و پلیس اطلاع دهند.
نظر کاربران
خوب یعنی چی؟؟؟ از لابلای برگ های تاریخ !!!؟؟؟ شما خوبید!!!!
پاسخ ها
کاربر مهرداد، فقط میخواست بگه دخترها کم دارند و همین کم داشتن اگر دختر شایسته هم بشن، یه گاف بزرگ میدن که نگو و نپرس، همین، تمام،
کاربر مهرداد، فقط میخواست بگه دخترها کم دارند و همین کم داشتن اگر دختر شایسته هم بشن، یه گاف بزرگ میدن که نگو و نپرس، همین، تمام،
شما خوبین زمان پهلوی همه بد بودند خجالت بکش بابا
پاسخ ها
کاربر گرامی 8/13لطفا بفرما که مخاطب شما کیه ممنون
کاربر گرامی 8/13لطفا بفرما که مخاطب شما کیه ممنون
کاربر گرامی و ارجمند و محترم و معزز 8/13کی گفته اون آدم بدها همه مربوط به اون دوره بوده، به شما بگم که من خودم در سال 1355پسر شایسته بودم با اینکه گهگاهی دختران شیطنت میکردند و میخواستند جهت نزدیک شدن با پسر شایسته که من بودم سر به سرم بگذارند اما بخدا هرگز دچار اشتباه و خود بزرگ بینی نشدم، حتی بعضی اوقات دوستان با همون پسر شایسته صدایم میکنند، در هر زمانه ای بد و خوب هست، این مختص به یک دوره نیست،
این جناب سرهنگه شایدمنظورش زمان شاه نبوده بدو خو ب درهرزمانی وجودداره
خانم محترم، عزیز، بانو ،چرا زرتی میری تو خیابون عاشق میشی بعدم .... و بعدم اظهار پشیمونی میکنی و بعد هم رسانه ایی میکنی و بعد هم یه سری بیان هی اعدام اعدام را بزارن خوب حالا یه سری هی میگن مردای هوسران مردای.....
پاسخ ها
فراداپسره میگه من علاقه ای به تو ندارم ولت کنه چه خاکی تو سرت میکنی چشیده گفته همین خوبه خاک برسردخترشایسته
برو بیرون گند بزن بیا تو فضای مجازی با یه عده دیگه به مردا فوش بده خودتون هم خوب
چه مسخره ...
منظور ؟ شما که قصه بلدیدبگید یکی هم از قصه هایی بذارید که قبل از انقلاب بعضی خوانین به دختران و زنان مردم تجاوز می کردند . خوانینی داشتیم که مردان را مجبور می کردند شب اول عروسی شان حتما باید زنشان را به خانه ی خان بفرستند !!!
الان ک خیلی بدتره
وای وای چقدر عبرت اموز وای وای
داشتم هنوباهیجان میخوندمش چه زودتموم شد
بلاخره اون دخترباپسره مغازه دارازدواج کردیاطلاقش داد
پاسخ ها
تو قسمت ۵۵ دقه ۳۶ به ماجرا به صورت ملیح یه اشاره ای میشه.
نمی دونم والا با این گند کاری هاش فکر مبکنم عاسق یه چیز دیگه مرده بوده.
خب که چی ؟؟؟ با کمبود مطلب مواجهین ؟؟؟؟
وقت مردمو بااین داستانهای به درد نخور نگیرید
تو یه کشور اسلامی به این دختر میگین شایسته.!!!
پاسخ ها
برو بابااااااااا
واقعا گه چقدر مطالب بی جا و حال بهم زن میگذارین در بیشتر زمینه ها هم نظراتی که مگذارین جالب نیست هم برخی از خبر هاتون
خیلی جایگاهتان رو پایین میارین براتون متاسفم
پاسخ ها
ودخترساده فکرنمیکنم باهم زندگی کنند پسره بعد که آب در آسیا ب افتادولش میکنه دختره بدبخت اشتباه کردی رضایت دادی چشیدی دیدی خوبه خیال کردی زندگی باهم چه افرادی ادامه میدهی خوب که ازت کام گرفت می فرستد دنبال نخودسیاه
لال اول
وای ملیکا جون قشنگ نبود تو قشنگ ترش کن
این دفعه متاسف نباش ملیکا خانم به بزرگواری خودت ببخش خخخخخخ
این دفعه متاسف نباش ملیکا خانم به بزرگواری خودت ببخش خخخخخخ
خخخخخخخ
پاسخ ها
جیه میخند
این خاطره قبل انقلاب هست الان اینقدر مغازه دار و دختر وپسران که والدین طلاق گرفتن .......این خاطره مال بیست و پنج میلیون بوده خاطرات از هشتاد میلیون بنویسید تا متوجه امار بشید باتشکر از سرهنگ بازنشسته
ازدواج میسر شد مبارکا باشه
پاسخ ها
جینگ جینگ ساز میادو از بالای شیراز میاد یار مبارک بادا شالله مبارک بادا خخخخخخخ
یه سرهنگ بشه نویسنده بهتر از این نمی شه
باید رک بگم که سایتتون واقعا مسخره و پر از مطالب بی ارزش و چرت و پرت شده
عقل و شعور دختران کم است واقعیته مدام باید راهنمایی و تذکر داده شوند و اگر اینچنین اتفاقی می افتد دلیلش پدر مادر نادان و ناشایست هست
عقل تو از همه کمتر بی تربیت معلوم نیست کجا بزرگ شدی
عجب داستاني .