نیکول کیدمن: ذهن خلاق و دیوانهایی دارم
این روزها نیکول کیدمن از همیشه پرکارتر است. این بازیگر استرالیایی برنده اسکار که تا کنون جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف دریافت کرده است، امسال با دو فیلم کاملا متفاوت در رقابت اسکار حضور دارد.
دنیای تصویرآنلاین: این روزها نیکول کیدمن از همیشه پرکارتر است. این بازیگر استرالیایی برنده اسکار که تا کنون جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف دریافت کرده است، امسال با دو فیلم کاملا متفاوت در رقابت اسکار حضور دارد. او در گفتوگو با اسکریندیلی درباره نقش متفاوتش در فیلم «ویرانگر» و پیچیدگیهای نقشش در فیلم «پسر پاک شده» صحبت کرده است.
چه چیزی شما را مجذوب نقش ارین بل در فیلم «ویرانگر» کرد؟
شخصیت این زن که خشمگین، گناهکار و پشیمان است. به ندرت پیش میآید که از شما به عنوان بازیگر بخواهند در فیلمی دو مقطع جوانی و پیری یک شخصیت را بازی کنید. خیلی خوب شد که این مسیر را طی کردم و توانستم هر دو را انجام بدهم.
چه طور درباره این نقش تحقیق کردید؟
این نقش از من خیلی دور بود. نمیدانستم چهطور باید تیراندازی کنم، بنابراین برای انجام این کار باید سخت تمرین میکردم و در نهایت یاد گرفتم از هر چیزی چه طور استفاده کنم. زمانی که به دنیای پیرامونتان نگاه میکنید و میدانید ممکن است چیزی شما را تهدید کند، شیوه راه رفتن، نشستن، ورود و خروج و نگاهکردنتان به اطراف، کاملا متفاوت است و این بخش جداییناپذیری از شخصیت ارین است.
زمانی که در این فیلم بازی میکردید، میتوانستید در پایان روز نقشتان را فراموش کنید و کمی استراحت کنید؟
در مورد این نقش، نه. نقش سختی بود و در این مدت از نظر جسمی واقعا مریض شدم، بنابراین مدام با این نقش درگیر بودم.
برای ارین سخت است که به فرزندش بگوید متاسف است، اما نانسی در «پسر پاک شده» برای این کار معطل نمیکند.
نانسی خیلی گمراه شده است. جرد تنها فرزندش است و فکر میکند کاری که انجام میدهد درست است. او طی پروسه درمان متوجه میشود کارش کاملا اشتباه است و میبیند که پسرش به لحاظ عاطفی نابود شده، چون نمیتواند خودش باشد. این موضوع او را به شدت غمگین میکند و باعث میشود عذرخواهی کند. او میگوید: «من اشتباه میکردم. تو به من نگاه کردی و خواستی ازت محافظت کنم، اما من این کار را نکردم و هرگز خودم را نمیبخشم، اما بقیه عمرم سعی میکنم جبران کنم.»
چه چیزی باعث میشود همیشه در انتخاب نقشهایتان ریسک کنید؟
نمیدانم که ریسک کردن است یا نه. ذهن خلاق و دیوانهای دارم که احتمالا نمیداند چه طور یک مسیر حرفهای معمولی را طی کند. همیشه بچه گیج و بیهوش و حواسِ خانواده بودم. همیشه کمی خُل و چل بودم. من چپدستم، که خیلی به آن افتخار میکنم … من با پدر و مادری روشنفکر بزرگ شدم که نسبت به جامعه به شدت احساس مسئولیت میکردند، بنابراین احتمالا مجذوب شخصیتهای آسیبدیده و مسئلهدار میشوم و میتوانم درکشان کنم.
ارسال نظر