ریشههای خیانت در افراد متاهل چیست
ریشههای اصلی خیانت در زوجین با مسأله رشد جنسی و هویت جنسی فرد و همچنین رشد سالم شخصیتی او در ارتباط مستقیم است و این رشد ناشی از حضور در بستر یک خانواده سالم است.
به عبارتی در خانواده سالم ضمن توجه به نیازهای عاطفی، جسمانی و... فرآیند رشد سالم جنسی فرد نیز بنا نهاده میشود. البته خیانت فقط به رشد جنسی بستگی ندارد و مسایلی که ممکن است بعد از ازدواج پیش بیاید نیز در این امر نقش مهمی دارد اما هیچکدام از این دلایل نمیتواند توجیهکننده مناسبی برای این نوع رفتار باشد. اگر نیازهای فرد در چارچوب نظام خانواده پاسخ داده نمیشود باید وضعیت قرارداد ازدواجی که فرد در آن است و تعهدی که داده مشخص شود و بعد او دوباره به سمت یک نفر دیگر برود.
اگر شخصی به جز این عمل کند در واقع فردی خودخواه و هوسخواه است. در یک زندگی و ازدواج سالم شاهد این هستیم که افراد در پی حل مشکلات ازدواجشان از مجاری قانونی و علمی هستند. فردی که شخصیت سالم دارد هر رفتاری را از سوی همسر قبول نمیکند. چنین شخصی از مواجهه با مشکلات ترسی ندارد. او میداند امکان دارد در انتخاب همسرش معیارهای درستی نداشته و حالا میپذیرد که اشتباه کرده و با شکست روبهرو شده، اگر این شکست را بتوان بهبود داد آن وقت به زندگی مشترک ادامه میدهد، اگر نشد راه منطقی در پیش میگیرد. البته نباید فراموش کرد در جامعه ما شرایط باورهایی وجود دارد که برخی زنان را وادار به ادامه زندگی مشترک میکند.
نداشتن حاشیه امن اقتصادی، ترس از آبروی خانواده و دلایلی نظیر آن سبب میشود زنان به ناچار به زندگی مشترک ادامه بدهند و هر شرایطی را تحمل کنند. در این صورت احتمال اینکه زن خیانت کند یا خیانت شوهرش را بپذیرد، بالا میرود. بنابراین باورهای غلط فرهنگی، شرایط اقتصادی و نداشتن رشد جنسی سالم فرد را به سمت خیانت پیش میبرد. متاسفانه رویکرد بسیاری از جوانان ما برای ازدواج رویکرد جنسی است. آنها قبل از اینکه صفات اخلاقی و روحی فردی را که انتخاب کردند ببیند به ازدواج از بعد جنسی فکر میکنند، در این صورت است که فرد بعد از برآورده شدن نیازهای جنسیاش دچار اختلافات شدیدی با همسرش میشود و به سمت خیانت میرود.
هرچند مسأله رابطه جنسی در ازدواج بسیار مهم است اما تنها دلیل یک ازدواج نیست و در زندگی مشترک مسایل مهمتری مطرح است، بنابراین تا زمانی که به جوانها آموزشهای لازم را ندهیم و جوانان به ازدواج به عنوان یک رابطه برای برطرف کردن نیاز جنسی فکر کنند این مشکل وجود خواهد داشت. اگر به این نتیجه رسیدیم که مسایل اقتصادی و فرهنگی را حل کنیم و آگاهی لازم را برای ازدواج به جوانان بدهیم در این صورت میتوانیم توقع داشتهباشیم که خیانت در روابط زوجین کم شود.
منبع: روزنامه شرق
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
شاید تا قسمتی از حرفای شما درست باشد به خصوص روزنامه شرق ولی با دیدی عمیقتر به موضوع بهتر است منظور از جوانان دخترها ودر کل زنان جامع هستند نه پسران ودر حالت کلی آقایان.با قوانین سختی که بعد از ازدواج هست وبه خصوص مهریه که در حال حاضر با بالا رفتن قیمیت آن در حال حاضر و مناسبت نداشتن دریافتی حقوق پسرها و آقایان فکر نمیکنم این خانمها هستند که به قول شمانداشتن حاشیه امن اقتصادی ودر این زمانه همه چیز برعکس شده چنانچه که خودم گریبانگر این موضوع هستم.و به دنبال راه نجاتی میگردم تا از این گرفتاری رهایی پیدا کنم. با تشکر
hamishe shabon yebaram ramzon! ;))
من 25 سالم و9سال که ازدواج کردم. از وقتی که شوهرم سفرهای خارج از کشورو به هر بهونه شروع کرده.تبدیل به یه ادم دیگه ای شده چندین بار به خواست خدا وبه طور کاملا اتفاقی پی به ارتباط تلفنی اون با دخترای دیگه وحتی 1بار هم یه زن شوهر دار شدم! البته خودش اعتراف کرده که در حد تلفن وپیامک بوده!اما من شک دارم که اینطور باشه! هر راهی رو امتحان کردم .دعوا قهر صحبت!هر بار هم بعد رسوایی گفته که نه من اشتباه نکردم !خطایی مرتکب نشدم!تو اشتباه می کنی!اونا فقط مزاحم تلفنی بودن...... من اعتمادمو نسبت بهش از دست داد م هر قدر هم بهم محبت کنه باورش ندارم.باهاش صحبت هم کردم گفتم اگه من عیب وایرادی دارم بهم بگو!اگه دوسم نداری واحساس خوبی از با من بود ن نداری بگو اما همش بهم می گه نه تو خوبی!منم به خاطر 2تا بچه هام وزندگی که به سختی صاحبش شدم نمی خوام طلاق بگیرم.اما واقعییت اینه که دیگه احساس خوبی به زندگیم ندارم! واقعا نمی دونم با این وضع ادامه بدم یا جدا شم!؟؟؟بچه هام چی می شن؟؟؟؟؟
پاسخ ها
eshala khoda khodesh be rahe rast hedayatesh kone.
با سلام
خانم 25ساله كه 9سال ازدواج كردي!!
خيلي عذر ميخوام قصد فضولي ندارم فقط بعنوان يك راهنمايا پيشنهاد خدمتون عرض ميكنم شما نبايد زياد به شوهرتون سخت بگيريدبعضي از مردها هستند كه شايد بشه گفت يك نوع مريضي هوسي يا يك نوع اشتباهي كه مرتكب ميشوندشما از بابت شوهرتون خيالت راحت باشه اگرقصد زندگي كردن با شما رو نداشت قطعا يهجوري بهانه گيري ميكرد يابي اعتنايي خودت بهتر ميدوني چي ميگم فقط وفقط بامحبت ميتواني شوهرت را بكشي به طرف خودت نه با دعوا يادادگاهي كردن آن مثلا اين شماره كيه كي بود زنگ زد باكي حرف زدي ميدونم نگران زندگيتون هستي احساس مسئوليت ميكني حق داري ولي اگرمحبت كني وشوهر رابطرف خودت بكشي بعد كم كم ميتوني هركاري رو ازش بخوايي انجامش ميده مطمئنم !!اگرنشدراه ديگه اي هم بلدم كه بگيد تا براتون بگم قطعا جواب ميده ولي اينراه از همش بهتره بايدخيلي بهش محبت كني وبگي كه دركش ميكني چون تو وبچهات رو دوست داره!!
خيلي عذر ميخوام
ببخشید من یه سؤالی از مشاور عزیز دارم
اینکه در صورت مشاهده ی چنین رفتاری شما گفتین نباید بگه این شماره ی کیه و چنین و چنان، میخوام بدونم پس چجوری باید برخورد کرد که بیاد سمتت، یعنی اگه شماره رو دیدیم چی بگیم؟
امیدوارم منظورمو متوجه شده باشین.
خانم 29 ساله
با سلام :
منم با نظر " مشاور بیطرف " موافقم .
خواهرم به حرفاش عمل کن حتما جواب میده شک ندارم .
انشاالله که زندگی خوب و خوشی رو در کنار بچه هاتون داشته باشین و همیشه خوشبخت ترین باشین .
موفق و پیروز باشین
خانم شب عزیز:میدونم که شرایطی که داری حقیقتا سخته .ریشه خیانت به خانواده طرف بر میگرده.والا کسی که با اصل و نصب باشه فکر خیانتم نمیتونه بکنه.خواهرم خودتو تباه نکن.روانتو داغون نکن.اگر میتونی باهاش بمونی و اون هم آدمی هست که لایق توئه بمون باهاش و اولا بهش بفهمون من از همه موضوعات تو در جریانم و همه چی و میدونم.حتی اگر میتونی خیانت هاش و با مدرک تنها برای خودش رو کن.بعد بهش حالی کن که اونو دوست داری و زندگی تو می خوای اگه به راه راست اومد که الحمدلله و اگرنه تکلیفتو سریعا مشخص کن.مثل شما و تو مشاورانم دارم.خودتو گول نزن .چون گول زدن بی منطق روانتو داغون میکنه. فکر خودت باش عزیزم.کسی دوبار به دنیا نمی یاد.تو این جور موضوعات حتما از یک روانشناس بالینی مجرب و متعهدکمک بگیر.معجزه میکنن.
سلام . در خصوص مطلبي كه درج كرده بودين چنانچه نياز به مشاوره داشته باشيد خوشحال مي شم بتونم كمكتون كنم . لطفا سوالاتتون رو براي من ايميل كنيد . موفق باشيد
بنظر من خیلی از خانوم ها بقول خودشون پلیس بازی در میارن و مچ همسرشان را میگیرن و زندگی رو به نقطه غیر قابل برگشت سوق میدن. اگر شما متوجه خیانت شدین بجای بستن شمشیر از رو با عشق بطرف همسرتان برید و فقط با محبت و تغییر در نحوه دلربا یی و رفتار و ظاهر خود اونو بسمت خودتون بکشید
تو رو بخدا اینقدر مثل مشاورا حرف نزنید زنی که می دونه شوهرش با یکی دیگه هست قبلش میشکنه تنش می لرزه نمی تونه پذیره کسی که همه زندگیش بوده به اون وفادار بوده یکدفعه در آغوش کسی دیگه جا گرفته تحمل یک زن خیلی زیاده ولی نمی تونه چنین چیز هایی رو بپذیره من خدارا شکر تجربه شخصی ندارم ولی هر گاه حس می کنم شاید الان شوهرم با کسی باشه قلبم به تپش می افته مطمئنا خیلی سخته این مشاوره هایی که شما میدین انجام بشه . زن اونقدر صبر کنه شوهر خوش خوشانش تموم بشه از حال بیفته تا یادش بیاد یه زن بدبخت هم داشته برگرده سر زندگیش ؟ اونوقت اون مرد به درد زندگی نمی خوره . من نظر شخصی ام را گفتم اگه شوهر من به من خیانت کنه یک لحظه نمی تونم تحملش کنم بچه ام رو می گیرم و میرم...
پاسخ ها
با عرض پوزش : قلبش میشکنه
سلام . به نظر شما راهي كه پيش پاي اين خانوم گذاشتين راه منطقيه . لطفا جواب رو به ايميلم ارسال كنيد . موفق باشيد
از همه دوستای خوبم که به من توجه کردن وبرای من کامنت گذاشتن متشکرم .مشاور بی طرف عزیز عین حرفهای شمارو مادر شوهر عزیزم که برام حکم یه دوست خوبو داره بهم گفته اما در عین حال همین طور کهqueenعزیز گفتن من قلبم شکسته!!بهش خیلی محبت می کنم اما احساس می کنم هر چه قد بیشتر محبت می کنم برای اون عادی تر می شم انگار که رفتار محبت امیز از طرف من وظیفه اس!!! نمی دونم منظورمو می فهمید یا نه؟؟وحق با خودم عزیز نمی شه که خیانت یا یه چیز شبیه اینو ببینی اما به روت نیاری!!!مثلا اتفاقی که اخیرا واسه من افتاد :گوشی شوهرم زنگ میزنه شوهرم حموم بود من گوشی رو برداشتم دیدم اسم یکی ازکارمنداشه!گفتم جواب بدم بگم 10دقیقه دیگه زنگ بزنه!اما یه دختر از اون ور صداش اومد که گفت الو عزیزم!!!منم گفتم شما ؟؟حل شد گفت اشتباه گرفتم من دوباره زنگ زدم گفت این خط اقامونه1!! گفتم تو با خط شوهرت زنگ زدی به شوهر من میگی عزیزم.بعد کلی هم بهش بد وبی راه گفتم حالا شما بگید جای من بودید چی کار می کردید؟؟؟من منتظر کامنتتون هستم برام کامنت بزارید تا من ادامشو براتون تعریف کنم!!!ومشاور بی طرف جان راه حل دوم رو برام بزار ممنون از همه شما عزیزان.
سلام
من قبل از هرچيزخيلي خوشحالم كه درجايي زندگي ميكنم كه براي كسي مشكلي پيش بيايدهمگي درحل آن بهم كمك ميكنند واقعا خوشحالم عزيزان بعديه چيزي يادم اومدجايي خوندم نوشته بوددقيقا يادم نيست عذر ميخوام صدسال عبادت كردن شب و روز نخوابيدن طواف كعبه كردن ارزشش به اندازه اي نيست كه بتوان يك گره اي از كار خلق رو حل بكني!!
خوب خواهرمحترم :من اگرحرفي ميزنم براساس تجربه اي كه كسب كردم ميزنم يعني به حرفم ايمان واعتقاد دارم خيلي عذر ميخوام شما خانومها هرمشكلي رو ميخوايين سريع حل كنيدنميشه زمان ميبره يك مثال ساده البته خيلي ببخشيد فقط مثاله بازم ببخشيد معذرت ميخوام يك حيوان رو وقتي ميخوان هركاري رو كه ميگي انجام بده بهش محبت ميكنن غذاش ميدن باهاش انس ميگيرن ولي زمان ميبره بعدا ميبيني كه بهش ميگن بشين ميشينه يا هركاري رو كه بگيد ميكنه همسر شما خيلي ببخشيد هرچقدر هم كه بد باشه يك انسانه البته من واقعا عذرميخوام مثال بدي زدم ميخوام كه بهتر متوجه بشي شرمنده خوب خواهرمن هركاري يه زحمتهايي هم داره تا به نتيجه برسي قرص خوردن هم تلخه ولي نتيجه ش شيرينه سلامتيه ديگه!ببين موقعي كه خودت رو جلو همسرت بي تفاوت نسبت به تلفن يا هرچيزي نشون ميدي يعني دعوا نميكني ولي گوشه گير بشوسعي كن مدام جلو چشمش باشي ولي غمگين لحن صحبتت باهاش اروم باشه مثلا گفت چته بگو هيچي به بدبختي خودم فكر ميكنم كه چرا بايدچنين بلايي به سرم بياد يا تقاص چه چيزي رو بايد بدم تويي كهتو قلب مني تويي كه من يك ساعت بدون تو برام مثل هزار ساله نميدونم چراپيش تومن اهميتي ندارم خلاصه يه جوري بهش بفهمون كه من از چشمت افتادم بايد چيكار كنم يا چيكار كردم يا بهش يه مثالي بزن يكي ازدوستام شوهرش با يه كسي دوست بوده بعدا دوستم فهميده وزندگيشون از هم پاشيده بچه ش از نظر روهي داغون شده ببخشيد من خيلياز چيزها هست كه بايد توضيح بدم اون دفعه ايملم رو گذاشتم براتون ظاهرن حذفش ميكنن نميدونم چرا يا بايد تلفني توضيح بدم آخه همينم كه نوشتم دستم درد گرفت بخداتوضيح زياد دارم نميشه نوشت درخدمت هستم ودلم ميخواد كه مسئله خانم ((شب)) به زودي حل بشه ايشالله
باز تشکر می کنم از شما مشاور بی طرف.فک کنم مدیران سایت مخالف اینجور کامنتها باشند.نمیدونم.به هر حال از این که نگران من هستید متشکرم.من به تازهگی با یه مشاور که به طور اتفاقی باهاشون اشنا شدم صحبت کردم.واوهم عین حرفهای شما رو زد. سعی می کنم قدم به قدم جلو بهرم وبه امیدیاون روزی که قلب شوهرم به من برگرده.ومن حتما در این سایت کامنت می زارم.امروز بعد از حرفهای شما واون مشاور حالم کمی بهتره.اما............
سلام مشکل بیشترزنای ایرانی خیانت نرداشونه.نمیدونم چرازناودخترابیشتر به طرف مردای متاهل میرن .ازوقتی ماهواره تو خونه جزو وسایله ضروری شده این ادمای بیظرفیتم فکر میکنن دنیای مجازی هم مته دنیای واقعیمونه.منم تازه فهمیدم که شوهرم با یه زن رابطه داره اولشش که چون انتظار نداشتم ازش رسوایی به بار اوردم وکارمون داشت به جدایی میکشید بعدیه روز به داستان مادرش تعریف واسم .واخرش گف وقتی همه شوهرتو میخوان تو چرا نمیخوای.حرفش واسم سنگین اومدولی باز برگشتم سر زندگی که به سختی بدست اورده بودم و حاضرنشدم کس دیگه بیاد سر زندگی حاضرواماده ام بشینه.عزیزم بشین سرزندگیت ازوجودبچه هات لذت ببر،کلاس های مختلف ثبت نام کن باشگاه برو سعی کن تو جمع باشی از جوونیت به نحو احسن استفاده. کن طوری که پیش خدات شرمنده نشی اگه اون با فساده خوشه تو ازچیزای خوب دنیا لذت ببر.فکرانتقام ازاونم به سرت نزنه ارزش نداره خودتو زیرسوال ببری.یه جورایی طلاق عاطفی بگیر ازش.خوشحال باش وسرشار از انرژی عزیزم.موفق باشی.
پاسخ ها
سلام . فكر نمي كنم طلاق عاطفي راه مناسبي باشه .
سعیده جان از کامنتت ممنونم.باید بگم الان حالم نسبت به ماه گذشته خیلی بهتر ودارم وابستگیامو بهش کم میکنم.اما قبول کنین که سخت!!
سلام. من هم همين مشكل رو دارم. 25 سالمه و شوهرم يك سال و نيم از خودم بزرگتره. مطمئن شدم كه با يكي از همكاراش كه دختر هم هست رابطه داره، بهش هم گفتم ولي همش ميگه نه و اينكه من اشتباه مي كنم. الان ديگه فهميدم چاره اي ندارم. دارم واسه خودم زندگي مي كنم. كاري كه سعيده گفت. به اين نتيجه رسيدم كه بايد خودم رو ارتقا بدم.اون بيافته دنبال من و نگران من باشه. چرا همش ما زن ها بايد نگران باشيم؟؟؟
پاسخ ها
سلام . فكر مي كني با اين روشي كه انتخاب كردي اون بيفته دنبال شما ؟
من با این که مرد هستم زنم تنها یک روز بعد از ازدواجمون بهم خیانت کرد. و بعد متوجه شدم در زمان نامزدی و عقد هم بارها بهم خیانت میکرده الان داریم از هم جدا میشیم ولی من ته سینم یک فشاری و حس میکنم که هیچ کس هیچ کس نمیتونه ذره ای از اونو احساس کنه.روحم و روانم داغونه و یه روزی هر جا ببینمش انتقاممو ازش میگیرم به هر قیمتی.خیانت از خانواده حروم و لقمه حروم بوجود میاد.اینو برحسب تجربم دارم میگم.کسی که خیانت کنه لحظه ای آرامش نداره.خودشو به هر دری میزنه تا فقط لحظه ای آرام باشه ولی نمیتونه.به این میگن عذاب خدا.و اینا به سبب آشفتگی حالشون میمیرن.
سلام من ١٥ ساله كه ازدواج كردم و يك پسر ١٣ ساله و دختر ٧ ساله دارم شوهرم مدتيه مغازه زده و ٢ تا دختر توي مغازه اش كار ميكنند خيلي ناراحتم و نميتونم تحمل كنم كه اون از صبح تا شب با اونا باشه ميترسم به اونا يا يكي از اون دخترها عادت كنه و بهم خيانت كنه خودش ميگه من يه تار موي تو رو با هيچ كس عوض نميكنم و مرتب قرون صدقه ام خيره چون ميدانه عيلرغم ميل من أوهنا رو اورده ولي من حرفا شو باور نميكنم و فكر ميكنم اون بهم دروغ ميگه وقتي در مورد اونا ميپرسم سرش پايينه و جواب ميده همين كه توچشمام نگاه نميكنه بيتر مطمئن ميشم كه بهم دروغ ميگه من خودم شاغلم و كارمندام همه مرد هستن و هيچ قت به شوهرم خيانت نكردم شغل اون تا حالا طوري بوده كه با زنها ارتباطي نداشته و حالا كه اين دخترها توي محيط كوچكي مثل او نجا از صبح تا شب هستن من خيلي اعصابم خورده و نميتونم خوشحال باشم و يه زندگي عادي داشته
سلام عزیزان هفت ساله ازدواج کردم شب عروسیم دوست دختر اقا خودکشی کرده بود تو این هفت سال مثل یه زن بیوه زندگی کردهام همیشه با این وانه تصمیم گرفتم منم مثل خودش باشم یکی رو پیدا کنم خوش باشم رفتم تو چت با یکی حرف زدم همش از سکس اینجور چیزا حرف زد حالم ازش بهم خورد نمیدونم چه کنم یه خلائ تو زندگیمه منو عذاب میده ولی خیانت کردنم بلد نیستم
اگر فرق بین زن و مرد رو میفهمیدیم خیلی از مسایل حل میشد
سلام من یه مرد متاهل هستم که خیلی از خیانت بدم میاد دو ماه قبل دختره ای با من تماس گرفت و تقاضای دوست شدن کرد من با نصیحت از خودم روندمش ولی دباره چند روز پیش مجددا تماس گرفت بازم همون کارو کردم حالا شیطان رفته تو جلدم که باهاش دوست بشم در ضمن من با خانمم از نظر جنسی خیلی مشکل داریم از طرف دیگه نمیخام خودمو توجیه کنم ممنون میشم راهنماییم کنیم
نمی دامنم چرا خانمها وقتی با چنین مشکلی روبرو می شوند . این رفتار را خیانت می نامند . و حق و حقوق یک مرد را که می تواند داشته باشد . خیانت می نامند .
ودر یک جمله : توجه نمی کنند در یک دوره زندگی که می توانستند یک زندگی سالم را مدیریت کنند . تیدیل به یک محل فرار برای شوهرشان نمایند .
به قول سعدی علیه الرحمه :
زن خوب فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشاه
شريك ماليت بهت خيانت مي كنه به هم مي ريزي چه برسه به شريكه زندگيت حقيقتا خيانت يه ظلم أشكاره، كسايي كه بهشون خيانت مي شه هيچ وقت نتونستند به چرخه عادي زندگي برگردند اگر زن بودند كه بدتر با وجود اين جامعه زن ستيز محكوم به لألي و بي زباني شدند خواندن اين كامنت ها و تشويق زنان قرباني به صبوري و تحمل از نظر من به نوعي ظالم پروريه تا زمانيكه براي و روح و روان خيانت ديده ها ارزش قائل نباشيم همينه كه هست غذا مسموم و بايد ريخت دور نه اينكه به خاطر حالت تهوعي كه بهت حادث مي شه هر ماه بري زير سرم و قرص بگيري ادماي خيانتكار روح و روان جامعه اي را مسموم مي كنن بايد عمل غير اخلاقيشون جرم انگاري بشه چندهمسري چرا نبايد در كشور ما جرم باشه چرا مگه زنان كشور ما چند بار به دنيا بيان كه توسط يه مرد خودخواه هوس باز تا اخر عمر درگير حالت هاي پارانوئيدي و رواني بشن!!!اقلا كسايي كه بهتون خيانت شده به جاي باشگاه و مسكن هاي مقطعي براي جسم و وقت تون ارزش قائل شيد و بدونيد حقوق ابتدائي تون چيه ؟به عنوان يك انسان چقدر به كرامتتون دست اندازي شده ؟ چرا صبوري؟ تا كي صبوري اخه؟
سلام ،با عرض معذرت خیلی ببخشید ، من مردی هستم۹ساله ازدواج کردم توی مدت طولانی خانمم یکروز به من میگه دوستت دارم بعد ۸ساعت پشیمون میشه از گفتن این جمله ! حتی پیش مشاوره و...رفتم . اون هم نفهمید که این خانمم مشکلاتی که با من داره سر چه موضوعیه . تا اینکه این اوخر متوجه شدم زمانیکه من از اینترنت خونه برای کسب معلوماتم بابت این موضوعات استفاده میکنم ایشان از گوشی و اینترنت من را منع میکند وبعد که بنده میرفتم سر کار ،خانمم وای فای اینترنت خونه را روشن و ...استفاده میکرده ،بعد شب هنگام ازش میپرسم میگه من اصلا تا به حال از اینترنت استفاده نکردم . فهمیدم کلأ دروغ میگوید و من بیرون از منزل میرفتم از طریق گوشیم و نام کاربری و گذر واژه وای فای پی به مصرف آن ،متوجه شدم در نبود بنده خانمم از اینترنت استفاده ميکرده ، به نظرم همانطور که مرد به زنش دروغ میگه و خانمها می فهمند ، مردها هم حس ششم دارند و دروغ طرف مقابلشان را متوجه میشوند. و چند روز پیش اوايل شب ساعت ۸هنگام خانمم گفت برویم پارک و پسر ۳ساله ام را بردیم تا از تاب وسرسره استفاده کند خانمم به بنده گفت تو برو پسرمان را ببر تاب بازی من توی ماشین می نشینم چون خسته ام، چند دقیقه بعد رفتم دیدم توی ماشین نیست وکليد ماشین رو با خودش توی پارک برده ولی ماشین بنده جلوی درب اصلی پارک هست . هر باربه خانمم زنگ زدم گوشی رو بر میداشت وميگفت که من داخل پارک هستم بگرد تا من را پيدام کنی و خیلی گشتم تا حدود ۳۵ ،۴۰ دقيقه ? حالا من یک پسری بودم باهيچ دختری نگشتم وقليون و سیگار ...تابه حال لب نزدم اینه تاوان من ? شاید هم از سادگی بیش از اندازه و اعتماد بنده به ایشان بوده است حس میکنم با روحیات بنده بازی کرده است ...