زنانِ با مدرک فوق و دکترا بیشتر بیکارند
براساس آماری که از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده است در سال ۱۳۸۷، سه میلیون و ۴۷۸ هزار زن فارغ التحصیل دانشگاهی وجود داشتند که از میان تنها حدود ۳۰ درصد دارای شغل بودند و ۶۰ درصد بقیه غیرفعال یا بیکار بودند.
هفت صبح: اشتغال زنان در ایران همواره محل بحثهای زیادی در جامعه ایران بوده. در ابتدا و اواسط دهه ۸۰ موجی فراگیر به استقبال حضور پر رنگ زنان در آموزش عالی رفت. زنان تواستند در این دهه بیش از مردان کرسیهای آموزش عالی در ایران را تسخیر کنند اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، افزایش قابل توجه سهم زنان بیکار اما با مدارک تحصیلی تکمیلی است.
هفت صبح: براساس آماری که از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده است در سال ۱۳۸۷، سه میلیون و ۴۷۸ هزار زن فارغ التحصیل دانشگاهی وجود داشتند که از میان تنها حدود ۳۰ درصد دارای شغل بودند و ۶۰ درصد بقیه غیرفعال یا بیکار بودند.
حالا براساس آماری که مرکز آمار ایران منتشر کرده است، طی ۹ سال از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵، جمعیت زنان دارای مدرک دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی از سه میلیون و ۴۷۸ هزار نفر در سال ۱۳۸۷ به ۵ میلیون و ۷۴۰ هزار نفر رسیده است. رشد قابل توجهی که همزمان با آن بیکاری زنان نیز رشد کرده است. به طوری که در سال ۱۳۸۷، تنها ۹۲۶ هزار نفر دارای شغل بودند و باقی ( حدود ۲ میلیون نفر) یا بیکار و یا غیرفعال بودند.
در سال ۹۵ اما تنها ۱ میلیون و ۷۲۴ هزار نفر دارای شغل بودند و باقی حدود ۴ میلیون نفر، بیکار یا غیر فعال بودند. به عبارت دیگر به همان میزانی که زنان تحصیلکرده در ایران طی یک دهه اخیر افزایش داشته است، همزمان بیکاری زنان نیز افزایش داشته است.
آمار عجیب بیکاری زنان
این آمار اما تنها یک روی ماجراست. چرا که براساس آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و بررسی و تحلیل آن در خبرآنلاین، نرخ بیکاری زنان دارای مدرک فوق لیسانس، دکترا و بالاتر بیشتر از نرخ کلی بیکاری در میان زنان است. براساس آمارهای سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر با سرعت زیادی از ۱۲ درصد به ۲۶ درصد طی ۹ سال افزایش داشته است.
نتایج نشان میدهد، که نرخ بیکاری زنان کل کشور در سال ۱۳۸۷ ۱۶.۶۸ بوده که بیش تر از نرخ بیکاری زنان فارغ التحصیل و در حال تحصیل فوق لیسانس و بالاتر بوده اما در سال ۱۳۹۰ و بعد از آن در سال ۱۳۹۵ این روند برعکس شده و نرخ بیکاری زنان به صورت کلی به ۲۰ درصد رسیده و در آن طرف نرخ بیکاری زنان دارای مدرک فوق لیسانس و دکترا به ۲۶ درصد رسیده است که نمودار زیر به روشنی این روند را نشان میدهد.
مدرک دغدغه است یا شغل؟
این آمار در شرایطی است که یکی از دغدغههای اجتماعی مطرح در جامعه، ناتوانی بازار کار در جذب فارغالتحصیلان آموزش عالی و عدم دستیابی به شغل مناسب توسط فارغالتحصیلان آموزش عالی است. این مساله در همه گروههای اجتماعی در ایران نمود دارد اما آمار ها نشان میدهد زنان در این میان بیشتر گرفتار بیکاری شده اند.
آنچه کارشناسان در این روند به آن اشاره میکنند این است که مهمترین دلیل این مسئله عدم تطابق کامل آموزشهای دانشگاهی با نیازهای بازار کار و رشد بیرویهی جذب دانشجوی تحصیلات عالی به خصوص زنان است که باعث شده بازار کار با سرعت کمتری افراد تحصیلکرده بهخصوص زنان را جذب کند.
از طرف دیگر با وجود سهم بالای غیر فعالان در ایران ، در سالهای اخیر شاهد کاهش آمار غیر فعالان هستیم و این روند کاهشی حتی در بین افراد دارای مدرک تحصیلات تکمیلی نیز قابل مشاهده است و به نظر میرسد جامعه ایران در مقطعی قرار گرفته که بین مدرک و شغل اینبار شغل را انتخاب کند.
نظر کاربران
حیف این زحمت کشیدم وقت گذاشتم چراسانسورش کردی مگه دروغ گفتم دموکراسی عدالت یعنی حرف حق وزدن
کی آخه یک پیرزن سی ساله را استخدام میکنه یا حتی باهاش ازدواج میکنه.
پاسخ ها
بیتربیت
سی ساله پیرزنه؟
خب معلومه در جامعه ای که عادت کرده زنان نیروی کار ارزان و زیردست باشند زنان با مدارک بالاتر بیکار میمانند
اینا شوهر گیرشون نیومده مجبور شدن برن و مدرک بگیرن
حالا مدرکو بگیرن در کوزه ابشو بخورن
پاسخ ها
الان دیگه با این وضعیت گرانی هیچکس دیگه نمی تونه ازدواج کنه
این سوال را نمی دانم چه کسی باید جواب دهد که چه ارتباطی بین اشتغال وکسب مدرک واشتغال دولتی وجود دارد مگر هر کسی که مدرک فوق ودکترا وکارشناسی گرفت حتما باید دولت برای او جا خالی کند واستخدام نماید تحصیل موضوعی دیگر واشتغال مقوله ای دیگر می باشد بیشتر جوانها فریب چنین توهمی خورده اند وتحصیل یک ضرورت است برای زندگی نه برای شغل بدست اوردن فرد وقتی هنر کار نداشته واهل زحمت وتلاش نباشد بیکار می ماند بیسواد باشد یا دکتر ومهندس در هیچ کشوری به اندازه ایران شغل ومنبع درامد وجود ندارد اما همه با ی مدرک در جستجوی کار دولتی هستند وآنقدر منتظر می مانند که بهترین فرصت های زندگی را هدر می دهند
اینا همش از بی برنامگیه که همه چی بی حساب کتابه رشته های تحصیلی داریم که تو کشور بازدهی نداره بازار کار نداره بعد اونوقت تو دانشگاه تدریس میشه و بعد از فارق التحصیلی خوب مشخصه فرد انتظار داره تو رشته خودش مشغول بشه تو زمینه ای که زحمت کشیده و متاسفانه همچین چیزی اتفاق نمی افته و ترجیح میده بیکار بمونه تا بره سر کاری که هیچ ربطی بهش نداره
بجای آمار دادن کار درست کنید.ای بیفکرها