انتقاد تند روزنامه اعتماد از محسن رفیقدوست
روزنامه اعتماد با اشاره به سخنان اخیر محسن رفیقدوست نوشته است: او میگوید به بهانه عبور از گردنه تحریمها، باید هر آنکه جز خود را از قطار انقلاب پیاده کنیم.
روزنامه اعتماد با اشاره به سخنان اخیر محسن رفیقدوست نوشته است: او میگوید به بهانه عبور از گردنه تحریمها، باید هر آنکه جز خود را از قطار انقلاب پیاده کنیم.
آیا قطار جمهوری اسلامی با حداکثر مسافر داخلی و خارجی میتواند از این بحران بگذرد یا نه، چنانکه آقای رفیقدوست میگوید، باید با حداقل مسافرهای گزینش شده بگذرد؟
این بحث مال امروز و دیروز نیست. ۴۰ سال است که دوستان در تلاش بیوقفهاند برای پیاده کردن- به زعم خودشان- غیرخودیها از قطار انقلاب... چیزی که آقای رفیقدوست میگوید نه قطار که کشتی بادبانشکستهای را تداعی میکند که مجبور است در توفان سهمگین تحریمها خود را سبک کند و بارها و مسافرهای اضافی را بیرون بریزد؟
البته اینجا باید بحث مبنایی کنیم و از جناحهای سیاسی بپرسیم که مسافر اضافی کیست و اصولا چه وقتی و با چه معیار و ملاکی و با تشخیص چه نهادی ما باید به این نتیجه برسیم که عمرو و زید لیاقت همراهی با انقلاب را ندارند و باید به بیرون پرتاب شوند؟ واقعبینانه به گذشته نگاه کنیم باید اعتراف کنیم که در طول این ۴۰ ساله - غالبا - ما شیپور را از سر گشادش زدهایم و در پیاده کردن مسافرهای قطار انقلاب به شکل مبالغهآمیزی دست و دلبازانه رفتار کردهایم.
ما با اینکه عوامل وحدتبخش کم نداریم اما عامدا، عالما سعی کردهایم وحدت را به جاهایی ببریم یا از آن تعریف ویژهای کنیم بلکه پیششرطهایی برایش تدارک ببینیم که تحقق عملیاش به تعویق بیفتد. لااقل در این ۴۰ سال، غالب آنهایی که در مسائل سیاسی و اجتماعی میانداری کردهاند، خواسته یا ناخواسته تحقق وحدت را به تعویق انداختهاند و موانع دستساز مزاحمی سرراهش قرار دادهاند. یکی از عوامل مهم وحدت، «ایران» است. خود ایران. موضوع و مفهوم ایران میتواند لزوما و در همه دورانها با انقلاب و جمهوری اسلامی گره نخورد و بالاستقلال موضوعیت داشته باشد.
حتی میتواند خیلی از ایراندوستان را در مواقع حساس به میدان آورد و باعث همافزایی شود. در طول جنگ ما بیشتر روی تبلیغات مذهبی حساب باز کردیم و عمده بار جنگ را روی دوش بچه حزباللهیها انداختیم. خیلی کم پیش آمد که دفاع از کیان ایران موضوعیت پیدا کند. اما در زمان مرصاد، یکباره تابوی تبلیغات ملی شکست و با پخش مکرر سرود ای ایران، دفاع از آب و خاک ایران هم اهمیت پیدا کرد و خیلیها که در طول جنگ نتوانسته بودند با بچه حزباللهیها زیر یک چتر بروند و دینشان را به کشور ادا کنند، زمان مرصاد مجال یافتند تا دست به دست ایرانیهای مذهبی بدهند.
این اتحاد البته که بیسابقه نبود. بعدها هم در برهههایی اتفاق افتاد. در همین انتخابات دولت یازدهم رهبر انقلاب صراحتا از گروههایی که احیانا با نظام مشکل دارند اما ایران را دوست دارند خواست تا در انتخابات مشارکت کنند. برخلاف نظر آقای رفیقدوست در عرصه انتخابات کسی از قطار انقلاب به بیرون پرت نشد بلکه زمینههایی فراهم آمد تا واگن ملیها هم به واگن مذهبیها متصل شود...
نظر کاربران
قطار بدبختی و فلاکت ملت بود
رفیق دوست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!رفیق دوست!!!!!!!!!!!!!!!!!!
رفیق گیت،حال داداشت آقا مرتضی چطوره؟!!
ای کاش میفهمیدید ایران ارث پدرتون نیست
اه فاضل خداداد رهایت نمیکند .....تا ده سال فلح فلج نشوی نمیمیری..
این قطار اگر غیر ازدوبست خانواده بقیه را بفرستند تو دره قبل از به مقصد رسیدن که نامعلومست کجاست همدیگر را میخورند
مگرایران ارث اباواجدادی شما تندرهههاست....دراین چهل سال هرکاری دلتان خواست بامردم کردید...ازاین به بعد دیگه نمیتوانید...چون الان مردم اگاه شده انددیگه گول چرندیات تورا نمیخورند...فقط ایران وایرانی تمام مشکلات بقیه کشورها به ماربطی نداره....