دختر شاعر قربانی توطئه خواهر
مرد جوان که به اتهام قتل یک دختر شاعر بازداشت شده درحالی منکر جنایت شد که دوربینهای مداربسته محل حادثه حضور وی را در خانه مقتول ثبت کردهاند.
روزنامه ایران: مرد جوان که به اتهام قتل یک دختر شاعر بازداشت شده درحالی منکر جنایت شد که دوربینهای مداربسته محل حادثه حضور وی را در خانه مقتول ثبت کردهاند.
این جنایت ساعت ۱۱:۲۳ دقیقه دوشنبه ۲۶ شهریور رخ داد و دقایقی بعد بازپرس محسن مدیر روستا و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه در محدوده چهارراه ابوسعید شدند. با ورود به خانه آنها با جسد دختر ۳۶ ساله درحالی مواجه شدند که شالی دور گردنش پیچیده شده بود.
گرههای روی شال آنقدر محکم بود که نشان میداد عامل جنایت مرد است. همچنین رد خون از آشپزخانه که آن طرف حیاط خانه قدیمی بود تا اتاق پذیرایی که در طرف دیگر حیاط بود دیده میشد. خون به خاطر بریدگی پای مقتول با تکههای لیوانی بود که در آشپزخانه شکسته شده بود. این مسأله نشان میداد که قربانی در آشپزخانه بوده و به پذیرایی کشانده شده است.
در تحقیقات اولیه برادر مقتول به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: لحظاتی قبل نسترن، خواهر بزرگم با من تماس گرفت و گفت هر چه زنگ خانه را به صدا درمی آورد کسی پاسخگو نیست. فوراً خودم را به خانه رساندم و با کلیدی که داشتم وارد خانه شده که با جسد خواهرم مواجه شدم.
حدود ۱۰ سال قبل پدرم در تصادف فوت کرد و مادرم نیز چند سال بعد از دنیا رفت. خواهرانم نسترن و نرگس باهم در خانه پدریام زندگی میکردند. نرگس- مقتول- شاعر است که کتاب شعری هم دارد و مقام هم در این رشته کسب کرده است.
بدنبال اظهارات مرد میانسال کارآگاهان به تحقیق از نسترن پرداخته و دختر ۴۳ ساله در تحقیقات گفت: خواهرم در مبل فروشی کار میکرد و یک ماه قبل بیکار شده بود. شب حادثه خانم جوانی به خانهمان آمد و خواهرم مرا از خانه بیرون کرد. یک ساعتی در خیابان ماندم اما خبری از خواهرم نشد به ناچار به خانه برگشتم اما او در را باز نکرد. با برادرم تماس گرفتم و او یک ربع بعد خودش را به خانه ما رساند وقتی وارد خانه شدیم با جسد خواهرم مواجه شدم.
دوربینهای مداربسته
در بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته محدوده جنایت، کارآگاهان موفق به شناسایی تصویر خواهر مقتول شدند که داخل کوچه با حالتی مضطرب در حال چرخیدن و پرسه زنی بود. بررسی دقیقتر تصاویر دوربینهای مداربسته نشان داد که حضور خواهر مقتول در کوچه محل سکونتشان حدود یک ساعت به طول انجامیده و پس از آن، در حالی که مردی میانسال با وی صحبت میکند از کوچه خارج شده و پس از گذشت نزدیک به ۱۵ دقیقه دوباره به داخل کوچه آمده است.
قاتل اجارهای
مدارک بهدست آمده حکایت از آن داشت که نسترن در این ماجرا دست دارد و بدین ترتیب به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران نسترن بازداشت شد. او که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفته بود به قتل خواهرش با همدستی مرد جوانی اعتراف کرد. او گفت: خواهرم میگرن داشت و به همین دلیل گاهی اوقات مواد مخدر مصرف میکرد.
او در این مدت دچار افسردگی شده بود و مدام مرا اذیت میکرد و گاهی اوقات نیز کتکم میزد. من مجبور بودم برایش مواد مخدر تهیه کنم و از یک ماه قبل هم که از کار بیکار شد مشکلات ما بیشتر شد. درنهایت تصمیم به قتل خواهرم گرفتم.او ادامه داد:از مردی بهنام شاپور برای خواهرم مواد میخریدم به او گفتم پول میدهم تا خواهرم را بکشی.
شاپور برای این کار ۵ میلیون تومان میخواست اما من چنین پولی نداشتم.درنهایت با سه میلیون تومان به توافق رسیدیم و من سه میلیون تومانی که نرگس در قرعه کشی محل کارش برنده شده بود را به شاپور دادم. آن شب در خانه را باز کردم و شاپور وارد خانه شد اما خودم سر کوچه به انتظار ایستادم خواهرم در حال مصرف مواد داخل آشپزخانه بود؛ شاپور وارد خانه شده و خواهرم را از آشپزخانه به داخل پذیرایی که سمت دیگر حیاط بود میکشاند و او را خفه میکند.
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، گفت: با اعتراف دختر جوان، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت پاتوقهای شاپور را زیر نظر گرفته و درنهایت سهشنبه گذشته مرد جوان را داخل پارکی در حوالی صحنه جنایت بازداشت کردند.
گفتوگو با متهم
قدی متوسط و پوست آفتاب سوختهای دارد، شاپور ۴۰ ساله باربر مبل است. او مدعی است در صحنه جنایت حضور داشته اما طناب را خواهر مقتول به گردن قربانی انداخته است. ۷ سال به جرم مواد مخدر زندان بوده است.
چه شد که تصمیم به قتل نرگس گرفتی؟
روز قبل از جنایت نسترن با من تماس گرفت و از من خواست ۲۰ هزار تومان برای خواهرش مواد بیاورم. آن روز برای او مواد بردم و فردایش باز زنگ زد و به من گفت که میخواهد خواهرش را به قتل برساند. اول قبول نکردم اما بعد از اینکه مواد مصرف کردم پیشنهادش را قبول کردم. قرار شد ۵ میلیون تومان به من پول بدهد تا این کار را انجام بدهم.
پول داد؟
نه، قرار بود از برادرش بگیرد که نداد.
قتل را چطور انجام دادی؟
من در صحنه جنایت بودم اما قتل را انجام ندادم. خواهرش این کار را کرد.
چطور؟
طبق نقشه نسترن من وارد خانه شدم. او در را باز کرد و من یواشکی وارد خانه شده و در اتاق به انتظار نشستم. نسترن گفت خواهرش در حال مصرف مواد در آشپزخانه است، او را به بهانهای به داخل اتاق میآورد و بعد من باید نقشه را اجرا کنم. همین اتفاق هم افتاد، من گوشهای از اتاق پنهان شدم که نرگس و خواهرش وارد شدند. از پشت سر دستان نرگس را گرفتم و نسترن طناب را دور گردنش انداخت و شروع به گره زدن کرد. من هم بلافاصله آنجا را ترک کردم.
بعد چه شد؟
۱۰ دقیقهای سر کوچه منتظر ماندم اما خبری نشد. دوباره به سمت خانه مقتول برگشتم که نسترن از خانه بیرون آمد. از او پول خواستم اما گفت نتوانسته پول را فراهم کند و بعد هم ازهم جدا شدیم.
نظر کاربران
پناه به خدا.داریم کجا میریم...
پاسخ ها
اونجا
خونه آقا شجاع.
نا کجا آباد
مجید جون یه جایی بلاخره میریم.
اونجاهم خوبه ها من که موافقم.
تا روزی که اعتیاد است این جنایت ها هم بیشتر خواهد شد و عادی تر متاسفانه ما ریشه ها را نمی بینیم بلکه نتایج ...............
چند سال قبل مقاله اي نوشتم در رابطه با جنايت و شكنجه يك بچه توسط پدر معتادش كه ما در حوزه اعتياد به يك خلخالي نياز داريم براي پاك كردن مجرمين ( چون از نظر من معتاد مجرمه اگر هم فعلا نباشه به سمت جرم كشيده ميشه ) گفتم اين برچسب معتاد بيمارست كه توسط يك عده داده شده تيشه به ريشه فرهنگ و بنيان خانواده ميزنه ! بيايد يك زمان سه ماهه تعيين كنيد بهترين انستيتوهاي رايگان ترك اعتياد رو بزنيد كه تمام معتادين شناسايي و ترك داده بشن بعد از اين تايم هر معتادي كه ديده شد رو دستگير كنن و مجازات
پاسخ ها
آخه خلخالی؟؟!
معتادین باید شناسنامه دار بشوند و دارای کد شناسایی و اثر انگشت و یا مردمک چشم باشند و توجیه شوند که تا 3 بار بیمار شناخته شده و میتوانند ترک کنند بعد از ان دیگر باید به مانند مجرم خطرناک و افساد فی الارض شناخته شده واعدام گردد ولا غیر . الان مد شده هر معتاد پر خطر ودزد را میگیرند فوری میگن اعتیاد یه نوع بیماریست با ما مدارا کنید و معلوم نیست چندین بار با این جمله هر روز این درد بی درمان را گسترش داده و از جرم ان هم میگریزند پس 3 بار فرصت درمان کافی بوده والا اگه درمان نشد باید اعدام شوند
نظرت را برای خودت نگه دار اونی که گفتی جانی بود
این نتیجه چهل سال دور شدن از اخلاق وادب وتربیت انسانی جامعه ماست وفقط به سنن وآداب داعشی نزدیک شده ایم.بُعد انسانی را کلا از زندگیمون حذف کردیم.مادیات وطمع به پول بیشتر و رفاه وجدانمان را محو کرده،اهل کار و تلاش برای کسب روزی حلال هم نیستیم و کلا جامعه ای عاری از اخلاق وارزشهای انسانی (همچون صبر وبخشش و مهربانی،همدلی ودرک و.....)
هستیم....مگر مولای متقیان علی علیه السلام نفرموده «فقر که از دری وارد شود ایمان از دری دیگر فرار خواهد کرد وشکم خالی ایمان ندارد»حالا هی برطبل افتخار بر فقر وامتحان الهی وافتخار شهادت برای مردم بکوبید وخود راحت طلب در عیش براین مردم بزرگوار وصبور ،روزگار بگذرانید،تا ببینیم این بار کج کجا به منزل خواهد رسید و کِی!!!!!
پاسخ ها
این چهل سالو از کجا آوردی؟ آخه چرا مد شده هر دردی داریم میخواین ربطش بدین به انقلاب؟ شما از کجا میدونی قدیم مشکلی نبوده. حافظه تاریخی ضعیفه متاسفانه. اون زمان که مث الان نبوده که کوچکترین اتفاقی زود منتشر بشه برا همین خیلی اتفاقا میوفتاده کسی هم نمیفهمیده. میشینین پای شبکه های منوتو و بی بی سی هر اراجیفی میگن باور میکننین. لابد هر بار هم آهنگ چهل سال گوگوشو میشنوین یه آهی میکشینو مثلا داغتون تازه میشه. ساده لوحای بازیچه دست رسانه های دشمن
ولی اون انگل جامعه بود مه شاعر تو خماری ونشگی یه چیز هایی میگفت
پاسخ ها
توهم انگلی۱۴.۲۰
واقعا متاسفم . چرا اینطوري شده ؟ . چقد هم بد ڪشته شده .
این خبرو دیشب ی جور دیگه گزاشتید امشب ی جور دیگه فقد میخای ی چیزی گفته باشید دیگه
تورابخدا این هم شد زندگی این هم شد کشورکه ما داریم