وقتی سیگار، در جهت سلامت قدم بر می دارد
از سویی میگوییم سیگار برای سلامتی مضر است پس صنعت و شرکت دخانیات را تعطیل کنیم تا شخصی سیگار استعمال نکند، اما از سوی دیگر ۳۰۰ میلیارد تومان در بودجه گذاشته شده است و گفته میشود که این رقم باید از بخش دخانیات درآمدزایی شود که این درآمدزایی با «تولید» یا با «واردات» است.
همچنین گفته میشود، طبق قانون خصوصیسازی باید توسعه اقتصادی را مدنظر قرار داد اما سوی دیگر ماجرا، چوب خوردن سر موضوع عدم توسعه صنعت دخانی است.
این پارادوکسها اگر در سطوح بالا حل نشود، به مدیران مربوطه صدمه خواهند زد و ذهن مردم هم بهدنبال آن مشوش خواهد شد. اگر ما بگوییم مدیرانی که در دخانیات مشغول به کار هستند قاچاق را از بین ببرند یک گام ارزنده برای بهسازی فضای اقتصادی و بهسازی فضای سلامتی ایجاد خواهد شد.
قاعدتا تصوری که وجود دارد، این است که شرکت دخانیات دشمن سلامتی است اما بهلحاظ اقتصادی یک بنگاهی هستید که کاملا توجیه اقتصادی دارد. حاکمیتها جدا از این، مشکلات دیگری همچون مواد مخدر و برنامههای اجتماعی و... دارد که برای مدیریت هرکدام از این واقعیتهای اجتماعی، سازوکار مخصوصی را ایجاد کرده است.
برای موضوع دخانی هم سازوکاری که چیده شده و بر این حساب است که هم بهترین منفعت از آن برده شود و هم آن را مدیریت کنند. پس به این شکل افرادی که در دخانیات مشغول به فعالیت هستند با این نگاه به فعالیتهای خود ادامه میدهند که سیگار مضر است- اما قاچاق سیگار بهلحاظ اینکه نمیدانیم چه چیزی دارد، تولید میشود و اینکه چه چیزهایی آمیخته آن میشود- سلامتی را بیش از حد به خطر میاندازد. در این شرایط باید با آن مبارزه کرد یعنی این نگاه قطعا درجهت سلامتی گام برداشته است. به عبارت دیگر مقداری به نیتها و مقداری هم به عملکرد بازمیگردد.
بهطور مثال در سال ۸۸، ۲۵ هزار تن توتون مصرف کردیم. اگر در این ۲۵ هزار تن توتونی که مصرف شده است با نگاه منفعتطلبانه فرض بگیرید که دو هزار تن توتون بیکیفیت ریخته شود و به دست مصرفکننده برسانند، سلامت مردم بیشتر به خطر خواهد افتاد یا خیر؟ حالا اگر شرکتی به نام شرکت دخانیات که یک شرکت حاکمیتی است، آمد و جلوی آن را گرفت و بررسی کرد که سیگارهایی که به دست مصرفکننده میرسد، ضرر دارد اما حداقل استاندارد لازم را باید داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت دخانیات، شرکت لازمی است. پس شرکت دخانیات با این نگاه که این واقعیت اجتماعی را دارد مدیریت میکند، سازمانی میشود که پشتیبان سلامت است و نه در مقابل سلامت.
البته ما هم با این موضوع که «سیگار بد و مضر است» موافقیم و نهتنها من بلکه تمامی بدنه سازمان دخانیات حاضر نیستند فرزندانشان سیگار بکشند و آنچه را برای خود نمیخواهند برای فرزندان این مرزوبوم هم نمیخواهند اما باید از این فضای ایدهآلیستی فاصله بگیریم و به داخل فضای واقعبینانه برویم. برای این کار قانون در قدم نخست، تبلیغات را برای حل این مشکل سوءاجتماعی ممنوع کرد و جلوی تبلیغات هم گرفته شد و شما دیگر جایی تبلیغ سیگار مشاهده نمیکنید.
در گام بعدی برای استعمال نکردن سیگار باید فرهنگسازی شود. این وظیفهاش با چه کسی است؟ بهطور حتم شرکت دخانیات نمیتواند این اقدام را انجام دهد. پس باید درآمد بازار دخانی را در اختیار سازمانهایی که در زمینه سلامتی فعالیت میکنند، قرار داد تا بر این اساس وزارت بهداشت و... کاهش استعمال را هدف بگیرد. همانطور که در حوزه عملیاتی، شرکت دخانیات خودش را به عدم تبلیغ پایبند کرد و پذیرفت جهت کاهش مصرف و عواقب سوءمصرف سیگار روی پاکتهای شرکت بهصورت تصویری مضرات سیگار را نشان دهد. اینکه عکس نصب شده روی پاکت سیگارها مناسب بود یا خیر بحث دیگری است.
منبع: خبرآنلاین
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر