۷۵۹۱۷۹
۱۲ نظر
۵۰۰۷
۱۲ نظر
۵۰۰۷
پ

زن جوان: برای تامین خرج زندگی مواد فروش شدم

زن ۳۶ ساله که به اتهام حمل و نگهداری ۶۰۰ گرم تریاک توسط نیرو‌های انتظامی دستگیر شده است ماجرای زندگی خود را برای کارشناس اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد بازگو کرد.

خبرآنلاین: زن ۳۶ ساله که به اتهام حمل و نگهداری ۶۰۰ گرم تریاک توسط نیروهای انتظامی دستگیر شده است ماجرای زندگی خود را برای کارشناس اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد بازگو کرد.

وی گفت: پدرم در کوره های آجرپزی اطراف تهران کار می کرد و من در آن جا متولد شدم ولی پدر و مادرم از استان خراسان رضوی به تهران مهاجرت کرده بودند. خانواده ما ۱۴ نفر بود به همین خاطر من و دیگر خواهران و برادرانم همواره بعد از پایان تحصیل در دوره ابتدایی کار می کردیم تا هزینه های زندگی مان تامین شود.

۱۷ ساله بودم که «ساعد» به خواستگاری ام آمد. او ۲۰ سال از من بزرگ تر بود و از همسر قبلی اش دو فرزند داشت ولی من هیچ علاقه ای به او نداشتم با این وجود پدرم با دریافت مقداری پول به عنوان شیر بها مرا پای سفره عقد نشاند. اگر چه چند روز قبل از برگزاری مراسم عقدکنان پدر و مادرم را تهدید کردم دست به خودکشی می زنم اما آن ها توجهی نکردند و در نهایت من مجبور شدم زندگی مشترکم را با ساعد آغاز کنم.

بعد از این ماجرا پدر و مادرم کوله بار مهاجرت را بستند و دوباره به مشهد بازگشتند در این شرایط من در حالی به زندگی با ساعد در تهران ادامه می دادم که او اخلاق خوبی نداشت و مردی خسیس بود.

از سوی دیگر نیز اختلاف سنی ما در همه جوانب زندگی خودنمایی می کرد و من و او دچار اختلافات زیادی شده بودیم به طوری که بعد از گذشت ۱۴ سال از زندگی مشترک از ساعد طلاق گرفتم و با کوله باری از یاس و ناامیدی نزد خانواده ام در مشهد بازگشتم چرا که ساعد حاضر نشد حضانت فرزندانم را به من بسپارد.

پدرم خودروی وانتی خریده بود و با آن هزینه های زندگی را تامین می کرد. هنوز چند ماه بیشتر از ماجرای طلاقم نگذشته بود که روزی جوانی با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت که عاشقم شده است با آن که «اردشیر» ۷ سال از من کوچک تر بود به این ارتباط تلفنی در حالی ادامه دادم که قبلا به خاطر همین اختلاف سنی زندگی ام از هم پاشیده بود.

مدتی بعد چنان به اردشیر وابسته شده بودم که هر روز باید با او تماس می گرفتم در همین روزها بود که یکی از دوستان برادرم به منزل ما آمد وقتی صدای او را هنگام صحبت با برادرم شنیدم تازه فهمیدم این همان پسری است که با من ارتباط تلفنی دارد.

برادرم وقتی در جریان ارتباط من و اردشیر قرار گرفت با او درگیر شد و رفاقت آن ها به هم خورد با این وجود من دست بردار نبودم تا این که با اردشیر ازدواج کردم ولی هنوز یک سال بیشتر از این ماجرا نمی گذشت که رفتارهای اردشیر به طور کلی تغییر کرد با آن که صاحب فرزندی شده بودم اما دیگر از آن حرف های عاشقانه خبری نبود.

او حتی چند روز مرا در منزل تنها می گذاشت تا این که روزی به طور اتفاقی صیغه نامه اردشیر و پریا را دیدم. عین دیوانه ها دور خودم می چرخیدم ولی اردشیر خیلی راحت از من خواست از زندگی اش بیرون بروم. او دیگر هیچ مخارجی به من نمی داد و تنها هفته ای یک بار برای دیدن پسرم به خانه می آمد و من مجبور بودم در خانه های مردم کار کنم.

از سوی دیگر نیز خواهرم به دلیل اعتیاد شوهرش از او طلاق گرفته و مثل من سرگردان بود در همین شرایط یکی از دوستان مشترک من و خواهرم پیشنهاد خرید و فروش مواد مخدر را داد اما هنگام خرید مواد مخدر در دام نیروهای انتظامی گرفتار شدم.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • پسر ایران زمین...

    ننگ و شرم بر شما مسولین بی کفایت که زن سرزمین من که مقدس ترین زنان جهان هست مجبور به چه کاری شده.. خداوند شما را لعنت کند

    پاسخ ها

    • بدون نام

      لعنت بر مسولین مملکت

    • بدون نام

      لعنت بر تو که به سادگی به همه انگ میچسبانی.خود زنه ذات ش خراب بود و میخواست تن به ازدواج و دوستی قبل از ازدواج ندهد این دیگر چه ربطی به مسئولین مملکت که خانه شان نشستند دارد؟!

  • بدون نام

    این زن شیر زن است مواد فروختن بهتر از تن فروختن است لعنت خدا بر مسعولان بی غیرت ودزد

  • بدون نام

    من حق بهش میدم امثالش زیادندچون مسولین بی لیاقت کاری کردن که اینهابه این روزبیفتندبازهم درودبه شرف چنین زنانی که باموادخرج زندگیشان رادرمیارن وتن فروشی نمیکنندولعنت بر مسولین بی لیاقت...

  • AMIR_KN4

    اوووو چ خبرہ یعنی ی کار بد موندہ ک انجامش ندادی تووو حالم بھم خورد از اون ھمہ ازدواج کردن

  • سعید۲۴۶۴

    بابا طرف میگه ۱۴ نفر بودیم خوب نمیتونی بچه بزرگ کنی چرا هی زرت زرت بجه میارید به مسئولین چه ربطی داره

  • گندم مجیدی .♡.♡پونک قزوین

    آهای مسئولین چشمو دلتون روشن . ببینین یه زن از همه همجنس های دیگه چه راحت دست به چه کارهایی که نمیزنه ...

  • بهار

    لعنت به مسئولین

  • م

    این زن کارنامه شلوغی داره و مسئول قطعا باید بدونه زن تنها رها شود؛ هم ازدواج ناموفق وهم....مدام از چاله در امدن وبه چاه افتادن در پی داره!!!! اما نکته اینجاست که اگر میدانستید مواد مخدر با خانواده ها و جوانان چه میکند هرگز فروشنده ان را با تن فروشی مقایسه..هردو برای رفع گرسنگی ولی مواد فروشی دست کمی نداره و خودمونو گول نزنیم با چند نوشته ...هر دوخطاست و مسئول مشهد بیاید پای کار تا انان که از پول و گرسنگی دین و شرع را نادیده گرفته رسیدگی و چنانچه سیر بود و تکرار کرد اشد مجازات...!! تن فروشی به خودش و اخرتش نوعی لجن ، فروشنده مواد هم نوع دیگر به لجن کشیدن و بریدن صدای جوان منجر میشود !!! نه غیرت برا دفاع از ناموسش ونه دفاع از وطنش ...هردو بر باد رفته..سربسته گفتم! اگه یه روز خبر از مشهد نباشد شک میکنیم نکنه سرپوش گذاشته شده مثل الان که هر روز فقط یک گزارش منتشر میشود..وخلاص! مشهد تا پانزده سال پیش اینجوری بود؟

  • بدون نام

    حتما باید اختلاس یا دزدی از دولت میکردی تا جزو بالاترین مقامهای دولتی قرارمیگرفتی

  • باران

    چه سرنوشت تلخی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج