علویتبار: اگر معضلات حل نشود، فاجعه رخ میدهد
علیرضا علویتبار در مورد شرایط امروز میگوید اگر بحران و معضلات موجود حل نشود به فاجعه تبدیل خواهد شد. او همچنین معتقد است پیامد وضعیت ذهنی و روانی امروز نوعی فلج شدن جمعی و صبر و انتظار منفعلانه است.
خبرآنلاین: علیرضا علویتبار در مورد شرایط امروز میگوید اگر بحران و معضلات موجود حل نشود به فاجعه تبدیل خواهد شد. او همچنین معتقد است پیامد وضعیت ذهنی و روانی امروز نوعی فلج شدن جمعی و صبر و انتظار منفعلانه است.
مهمترین بخش مصاحیه با وی را میخوانید:
*شرایط دولت از آغاز به کار دولت دوم چندان مناسب نبود، اما با خروج آمریکا از برجام و نوسانات شدید بازار ارز و سکه کار دولت سختتر شدهاست. همچنین اعتراضاتی که در سه ماهه پایانی سال ۹۶ و سه ماهه نخست سال ۹۷ صورت گرفت شرایط را پیچیدهتر کرد. تحلیل شما از شرایط امروز دولت روحانی که اتفاقا با رای بیشتری نسبت به دولت اول روی کار آمد چیست؟
برای درک بهتر وضعیت کنونی باید به چند واقعیت تاثیرگذار توجه کرد. این واقعیتها را میتوان به این شکل خلاصه کرد: اول- ایران با مجموعهای از مشکلات مواجه است که یکدیگر را تقویت و تشدید میکنند و، چون مدت طولانی از حل آنها اجتناب شده است، به صورت عمیق و ریشهدار درآمدهاند و به همین دلیل دیگر مساله و مشکل نیستند، بلکه «معضل» و «بحران» هستند. اگر باز هم از حل آنها خودداری شود به فاجعه تبدیل میشوند.
دوم- بخش فعال و تاثیرگذار و تعادلبخش در جامعه به شدت ضعیف شدهاند و انگیزه خود را از دست دادهاند. گویی به تعبیر آقای عبدی همگی نگران، ناامید و خستهاند. پیامد این وضعیت ذهنی و روانی نوعی فلج شدن جمعی و صبر و انتظار منفعلانه است.
سوم- اقتصاد زیرزمینی و غیررسمی ایران با تمام قوا به صحنه آمده است و دارد عدمالنفع سالهای گذشته خود را جبران میکند. رکود بخش ساختمان برای مدتی سرمایههای آنها را راکد کرده بود، حال دارند در بازار ارز و سکه جبران میکنند. این بخش در ضمن قدرتمندی خود را نیز به رخ میکشد.
چهارم- نوعی همسویی و هماهنگی میان تندروان و خشونتگرایان خارجی (اعم از دولتهایی، چون امریکا و اسراییل و عربستان و مخالفان برانداز) با بخشهای تندرو در ایران دیده میشود. به طوری که تندروان داخلی به طور مداوم سند و مدرک به نفع ادعاهای خارجیها فراهم میکنند. راستش را بخواهید اخیرا احساس میکنم باید از توطئه و نفوذ بیگانه برای فهم برخی از رفتارهای داخلی کمک گرفت.
*ترکیب دولت و چینش کابینه و البته عملکرد و خروجی آن چقدر در این نارضایتیها تاثیرگذار بودهاست؟
نکته دیگر همین است که ترکیب دولت به گونهای است که برآیند آن محافظهکاری، ناکارآمدی و تداوم اقتصاد خوشوبش است. ظاهرا دولت دیگر توجه چندانی به نظر کارشناسان اقتصادی ندارد و در سیاست خارجی و بهویژه سیاست منطقهای نیز کاملا منفعل شده است.
همچنی اقتصاد رانتی ایران، برخی را به گونهای آلوده کرده است، به طوری که ترجیح میدهند وضع تغییر نکند تا آنها از فرصتهای اقتصادی، جایگاه تصمیمگیری و شأن و منزلتی که از آن برخوردارند، برخوردار بمانند. ترس از دست دادن آنچه دارند مانع اقدام جدی برخی برای مقابله با فساد و رانت میشود.
از سویی فعالیت مافیای قدرت و ثروت در کشور و همچنین فشار و تهدید خارجی و دخالت و جنگ روانی آنها نیز به اوج رسیده. ظاهرا قدرتهای سلطهگر هزینه میکنند تا مساله بیافرینند و از اعلام آن هم ابایی ندارند. به گمانم با در نظر گرفتن همه این مشکلات میتوان علت وضعیت نابسامان کنونی را بهتر درک کرد.
ایران نیازمند اصلاحات ساختاری است. میتوان با راهحلهایی مشکلات را قابل تحمل کرد و یا بر آنها سرپوش گذاشت، اما تنها با اصلاحات ساختاری میتوان با مشکلات مقابله کرد. اصلاحات ساختاری نیز توسط قوه مجریه (دولت) به تنهایی قابل اجرا نیست. لازم است همه به ضرورت اصلاحات ساختاری پی ببرند. یک جنبش آگاهانه و سامان یافته اجتماعی نیز میتواند ضعفها و کمبودهای حکومت را در زمینه اقدام برای اصلاح جبران کند. باید تهدید موجود را به فرصت تبدیل کرد.
نظر کاربران
دیر بیدار شدی .فاجعه رخ داده.البته از سال۹۶
چرخ روزگار خیلی وقته چرخیده داداش