لاله اسکندری: ایران فقط تهران نیست
من و همسرم برای کاری به شیراز رفته بودیم. در ابتدا برایم رفت و آمد از تهران به شیراز سخت بود، اما بعد از مدتی متوجه خوبیهای این جابهجایی شدم و اینکه همه چیز به تهران خلاصه نمیشود. به هر حال گاهی در زندگی شخصی همه ما جا به جایی صورت میگیرد.
روزنامه جام جم: لاله اسکندری یک شروع خوب و غافلگیرکننده در تلویزیون داشت و با بازی در سریال «خاک سرخ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، نگاه مخاطبان عام و خاص را به خود جلب کرد. او اعتقاد دارد گاهی باید از زندگی شهرنشینی فاصله گرفت و فضاهای جدید غیر از تهران را تجربه کرد تا هم به آرامش رسید و هم اینکه به خودمان فرصت نگاه کردن دیگر جاهای زیبای ایران را داد.
مخاطبان تلویزیون در ایام نوروز شاهد بازی چند وجهی لاله اسکندری در سریال تلویزیونی تعطیلات رویایی بودند و حالا هم مشغول بازی در سریال خانواده دکتر ماهان هستید. با توجه به اینکه بینندگان عادت دارند شما را در کاراکترهای متفاوت ببینند، درباره نقشتان در مجموعه «دکتر ماهان» بگویید و اینکه چه ویژگیهایی شما را برای پذیرش نقش وسوسه کرد؟
چند موضوع باعث شد تا بازی در این سریال را بپذیرم و یکی از دلایلم، حضور راما قویدل کارگردان مجموعه بود. در گذشته چندین بار قرار بود با آقای قویدل کار کنیم، اما شرایط آن پیش نیامد. بنابراین وقتی پیشنهاد بازی در سریال خانواده دکتر ماهان به من شد، پذیرفتم. خوشحالم با بهروز خوشرزم تهیه کننده همکاری میکنم.
از سوی دیگر قصه هم برایم جذابیت زیادی داشت، زیرا به موضوعی پرداخته میشد که خیلی کم دستمایه ساخت آثار نمایشی در تلویزیون شده است. این مجموعه به محیطزیست نگاهی دارد و اینکه باید مراقب محیطزیستمان باشیم. این مساله شخصا دغدغه خودم است.
فکر میکنم تغییر نگاه نیلوفر به زندگی در قصه سریال خانواده دکتر ماهان برایتان جالب بود، زیرا شما را به چالش میانداخت؟
بله، این تغییر نگاه باعث میشد تا نقشم متفاوتتر شود. البته نه به این معنا که نیلوفر فرد دیگری میشود، بلکه نگاهش به زندگی متفاوت میشود. در مسیر قصه برای او و خانواده اش ماجراهای مختلفی پیش میآید و دریچه نگاه نیلوفر را عوض میکند. این نگاه برایم جذاب بود. همچنین دور شدن از فضای شهری هم برایم متفاوت بود. من و همسرم برای کاری به شیراز رفته بودیم. در ابتدا برایم رفت و آمد از تهران به شیراز سخت بود، اما بعد از مدتی متوجه خوبیهای این جابهجایی شدم و اینکه همه چیز به تهران خلاصه نمیشود. به هر حال گاهی در زندگی شخصی همه ما جا به جایی صورت میگیرد. وقتی دیدمان نسبت به تغییر باز باشد، بهتر میتوانیم تصمیم بگیریم.
شما اولین خانمی بودید که هنر خودتان را در فضای شهری تجربه کردید و بعد از آن هم خانمهای دیگر وارد این عرصه شدند. فکر میکنید چقدر این جسارتتان مسیر را برای فعالیت دیگر زنان باز کرد؟
نمیخواهم از خودم تعریف کنم، اما خوشحالم که سماجت و چانهزنیهایم جواب داد و اعتماد شکل گرفت. برای من کار نشد، وجود ندارد.
همیشه در زندگیام تلاش کردهام کاری را که دوست دارم انجام بدهم. به نظرم دنیای هنر، زن و مرد را نمیشناسد. آنچه اهمیت دارد این است که خودمان را بشناسیم و کارمان را انجام بدهیم.
وقتی از کنار کارهای شهریتان عبور کنید، حالتان را خوب میکند؟
مسلما حس خوب میگیرم. البته امیدوارم حافظ هنرهای شهریمان باشیم و اینطور نباشد که رها شود.
نظر کاربران
واقعا تازه فهمیده
شما که اصلا تهرانی نیستید، بماند! شیراز شهر به اون بزرگی پروازهای زیادی به تهران داره! مگه با شتر و اسب رفت و آمد می کردید که بهتون سخت گذشته؟