نعیمی پور: تشکیل مجلس دوم یعنی قوز بالاقوز!
روزنامه اعتماد با محمد نعیمی پور، فعال سیاسی اصلاحطلب در مورد ساختار نظام پارلمانی ایران گفتگو کرده است.
روزنامه اعتماد با محمد نعيمي پور، فعال سياسي اصلاحطلب در مورد ساختار نظام پارلماني ايران گفتگو کرده است.
بخشی از گفتگو با وی را بخوانید:
انتقاداتي به ساختار نظام پارلماني ايران مبني بر وجود برخي كاستيها در اين ساختار مطرح ميشود. به نظر شما ساختار مجلس با چه ايراداتي روبهرو است؟
مجلس جمهوري اسلامي ايران يك نظام شبهدموكراسي است. در نظام شبهدموكراسي همه موضوعات به نحوي مندرآوردي است و اصولي ندارد. نظام پارلماني، نظامي است كه در آن احزاب جايگاه داشته و در برابر تصميمات خود پاسخگو هستند. در اين نظام افراد نيز به حزب متعهد هستند به همين دليل اشخاص در مجلس قرار نميگيرند بلكه اين افراد نماينده يك تفكر محسوب ميشوند.
در كشور ما پارلمان متشكل از افرادي است كه ايدهها، ذهنيت و علايق مختلف دارند اما اين اختلاف سليقه منجر به تصميمگيري و برنامهريزي درست نميشود و ميتوان گفت كه استرتژي نمايندههاي مجلس ضرب المثل معروف هرچه پيش آيد خوش آيد است. بنابراين مشكل اوليه و اساسي ما نظام شبه دموكراسي است كه از آن انتظار يك نظام دموكرات داريم. درآغاز به كار مجلس شوراي اسلامي مردم انتخابهاي بيشتري نسبت به امروز داشتند و به همين دليل شاهد حضور پرشور مردم در انتخاباتها بوديم اما پس از گذشت سه دوره از مجلس، برخي فكر كردند كه اين رويه ميتواند براي بخشي از بدنه مشكل آفريني كند. به همين دليل نظارت استصوابي مطرح و اعمال شد. طرحي كه سبب شد مردم در حوزه رايگيري به جاي راي دادن به منتخب خود، به منتخب شوراي نگهبان راي دهند.
در اين موضوع دو مشكل اساسي وجود دارد. نخست آنكه پارلمان از نيروهاي فكري موثر كم بهره ميشود. دوم آنكه همين دموكراسي نيمبندي كه وجود دارد را تحتالشعاع قرار ميدهد يعني نمايندگان، تاييد صلاحيت شدن خود را مديون حاكميت ميدانند. آفت اين اتفاق آن است كه نمايندگان به جاي رسيدگي به خواستههاي مردم، به خواستههاي حاكميت توجه ميكنند بنابراين نماينده، ديگر صداي مردم نيست. البته اين موضوع همه گير نيست اما اين واقعيت تلخ در پارلمان وجود دارد.
برخي معتقدند تعداد نمايندههاي مجلس پاسخگوي نيازهاي مردم و كشور نيست از همين رو پيشنهاد افزايش تعداد نمايندگان را ميدهند. به نظر شما افزايش نمايندگان مشكلي را حل خواهد كرد؟
من درباره اصل موضوع صحبت ميكنم. اضافه شدن نماينده به مجلس موضوع فرعي است. اين پارلمان به دليل مشكلاتي كه وجود دارد خروجي لازم را ندارد. درست است كه براي اعضاي پارلمان انتخاب محلي صورت ميگيرد، درست است كه نمايندگان بايد بازتابدهنده مشكلات حوزههاي انتخابي باشند اما قبل از همه اين موضوعات مجلس، يك مجلس ملي است. بايد قوانين ملي در مجلس تصويب شود.
زماني كه مجلس از حيز انتفاع خارج ميشود، مشكلي حل نخواهد شد. برخي متصور هستند كه مجلس و نماينده مجلس يعني كسي كه در شهرهاي كوچك فرودگاه و بيمارستان ميسازد. اين آفت است. زيرا اين افراد پس از پايان دوران نمايندگي با استناد به اين سازهها خروجي كار خود را به نمايش درميآورند و تلاش ميكنند تا دوران نمايندگي خود را تمديد كنند. در صورتي كه بسياري از درخواستهاي محلي به صواب آن منطقه نيست. مجلسي كه ملي نباشد نميتواند دستاورد مناسبي براي حوزه انتخابيه داشته باشد.
برخي اعتقاد به تشكيل مجلس دوم دارند. آيا شما موافق تشكيل مجلس دوم هستيد؟
مجلس دوم در اين شرايط يك شوخي بامزه است. كشورهايي وجود دارند كه يك مجلس به نام مجلس عوام دارند. نمايندگان اين مجلس با راي مردم و از حوزههاي انتخابيه ميآيند. سطح كار اين نمايندگان مشخص و احزاب نيز پشتيبان اين نمايندگان هستند. براي آنكه دقت كار اين مجلس عوام افزايش پيدا كند يك مجلس خواص يا سنا ايجاد ميكنند تا اگر در مجلس عوام مشكلات استراتژيك به وجود آمد، مجلس سنا اين مشكلات را رفع و رجوع كرده و يك قانون قويتري را مصوب كند. ما اكنون اندرخم يك كوچه هستيم و مطرح كردن طرح مجلس دوم معنايي ندارد.
بنابراين از نظر شما ضرورتي در تشكيل مجلس دوم وجود ندارد.
تشكيل مجلس دوم با شرايط فعلي اصلا ضرورتي ندارد. برخي ميخواهند با تشكيل مجلس دوم استصواب از انتخاب نماينده را به استصواب بر طرحها و لوايح بسط دهند كه اين منجر به بدتر شدن شرايط يا به عبارتي قوز بالا قوز شدن شرايط ميشود. اين اتفاق نه تنها مشكلي را حل نميكند بلكه به نفع رانتخواران است. مضرات مجلس دوم براي كشور و مردم به مراتب بيشتر از نفع آن است.
ارسال نظر