جامعه ایران از گودال ناامیدی ویرانگر رها میشود؟
حسین سلیمی، استاد دانشگاه در روزنامه ایران نوشت: بهنظر میرسد که نگرش امروزین انتقادی در ایران نیازمند یافتن شاخصهای عملیاتی برای امید آیندهساز است؛ امیدی که جامعه را از گودال ناامیدی ویرانگر برهاند.
حسین سلیمی، استاد دانشگاه در روزنامه ایران نوشت: در جامعه ایران پس از چهل سال تحولات پیاپی و ظهور جریانهای فکری و اندیشگی مختلف و در بستر موفقیتها و در عین حال بحرانهای گوناگون، شاهد رشد تدریجی نگرش انتقادی هستیم. نگرشی که به نوعی در تار و پود تفکر اهل اندیشه و اهل سیاست نفوذ کرده است. نفوذ گرایش انتقادی به حدی است که همگان از مردمان کوچه و بازار گرفته تا مسئولان اجرایی برای مشروعیتیابی سخن خود تلاش میکنند در درون ساختار گفتمان انتقادی سخن گویند.
البته گسترش شبکههای مجازی سبب عامیانه شدن و گاه مبتذل شدن این گفتمان نیز شده اما نفوذ و مشروعیت آن را در گستره فضای عمومی تثبیت کرده است. به نحوی که سخنی که سبک و سیاق انتقادی نداشته باشد و حتی وضعیتهای موجود را به سخره نگیرد امکان شنیده شدن ندارد. این امر فی نفسه موجب رشد و تعالی خواهد شد و چنان مشکلات و نقاط ضعف را آشکار خواهد کرد که همگان میتوانند آنها را دیده و راه رفع آنها را بجویند. اما این جریان نقد همهجانبه اگر با امید و نگرش سازنده همراه نشود ممکن است ویرانگری محض در پی داشته باشد. آن هم در منطقهای که هر گونه ویرانگری به نوع خشنی از بنیادگرایی لجام گسیخته انجامیده است.
جامعه امروز ایران مشکلات و معضلات فراوانی دارد که نگرش انتقادی جاری در بستر فضای عمومی کوچکترین خلل و فرج آن را آشکار میسازد و راه را برای غلبه بر آنها میگشاید. اما در کنار این مشکلات باید دانست که جامعه کنونی ما قابلیتها و تواناییهای فراوانی نیز دارد که امیدی بینظیر را در دل میدواند.
جامعهای که توان مدیریتی خود را با غلبه بر بزرگترین بحرانهای تاریخی نشان داده است، این جامعه بیشترین تعداد تحصیلکردگان را حتی در مقایسه با پیشرفتهترین کشورها در خود جای داده و بیشترین منابع طبیعی در زیر پای آن نهفته است. بسیاری از زیرساختها در حوزههای مختلف زیست اجتماعی و اقتصادی ساخته شده و شناخت و آگاهی مردم و مسئولان نسبت به گذشته تکامل شگفتانگیزی یافته است.
این امر ممکن است نوعی امید یوتوپیایی باشد اما یوتوپیایی خیالی و فریبکارانه نیست بلکه اکسیر تداوم و بقای اجتماعی است. بهنظر میرسد که نگرش امروزین انتقادی در ایران نیازمند یافتن شاخصهای عملیاتی برای امید آیندهساز است؛ امیدی که جامعه را از گودال ناامیدی ویرانگر برهاند.
نظر کاربران
باز از ان شعارهای پوچ ودورغین نه تنها خارج نخواهد شد تا این اختلاصگران وبیکفایتها در منسب قدرت توان ود رایت ومدیریت کشور داری را بلد نیستند وخواسته ملت اهمیت نمیدهند وگرانی نجومی بالا میررود وفقر بیکاری هر روز ریشه؟میزند ومردم به چه کنم چه کنم افتاده اند هرگز رنگ ارامش ورفاه کامل ونسبی که هیچ کمترین را در نظر بگیرد نخواهد دید وهیچ امیدی نیست زیرا همه دورغ وشعار میدهند فقط در حد یک تتیر
تا سيستم دزدي و اختلاس و رانت خواري وجود داره همينه
تا این تفکرات خشک وبی مغز وجوددارد مملکت روی خوشبختی را نخواهد دید