درسهای تیم فوتبال ایران برای جامعه
محمد سيد ميرزايي در روزنامه اعتماد نوشت: اين روزها روزهاي داغ بازيهاي فوتبال و واليبال است؛ موضوعاتي كه جامعه بهشدت نسبت به آن احساس نياز ميكند و ميتواند اثرات مثبت فراواني را به دنبال داشته باشد. اثراتي كه از جمله مهمترين آنها ميتوان به ايجاد زمينههاي شادي جمعي اشاره كرد كه خود ميتواند تا حدودي آسيبهاي اجتماعي را كاهش دهد.
روزنامه اعتماد: اين روزها روزهاي داغ بازيهاي فوتبال و واليبال است؛ موضوعاتي كه جامعه بهشدت نسبت به آن احساس نياز ميكند و ميتواند اثرات مثبت فراواني را به دنبال داشته باشد. اثراتي كه از جمله مهمترين آنها ميتوان به ايجاد زمينههاي شادي جمعي اشاره كرد كه خود ميتواند تا حدودي آسيبهاي اجتماعي را كاهش دهد. چرا؟ چون جامعهاي كه جوانان آن با فقدان شادي مواجهند ...
بيشتر به سمت آسيبهاي اجتماعي كشيده ميشوند. در چنين شرايطي كه با فقر شادي در كشور مواجهيم، شاديآفريني، اولين و مهمترين دستاوردي است كه حضور تيمهاي ملي ما براي كشورمان داشته و دارند. از سويي ما در تيمهاي ورزشي مانند تيم فوتبال يك تيم را در برابر يك ملت داريم. تيمي كه اعضاي آن احساس ميكنند بايد هرآنچه در توان دارند را عيان كنند تا بتوانند دل هموطنانشان را شاد كنند. به بياني اين ارتباط يك ارتباط دوطرفه است. در اين تيم، بازيكنان با نگرشهايي مختلف براي هدفي واحد كه همان برنده شدن در بازيها باشد، گرد هم آمدهاند و هم قسم شدهاند.
حتي يك مربي مانند كي روش، با وجود خارجي بودنش و شهرتي كه دارد، تمام سابقهاش را فراموش ميكند و همه را در خدمت تيم قرار ميدهد تا اين تيم به نتايج قابل قبولي دست پيدا كند و موفق شود. نتيجه اين تفكر نيز اين ميشود كه تيم ايران با هدايت اين مربي خارجي، موفق ميشود ٢ بار در جام جهاني حضور پيدا كند. به بيان سادهتر در اين تيم مربي در تيم و برعكس، تيم در مربي، ذوب شدهاند. اما اينها تنها دستاوردهاي تيم موفقي مانند ايران براي جامعه نيست.
در چنين عرصهاي شاهديم كه تيمي مانند ايران، با شجاعت در مقابل بزرگان فوتبال جهان حاضر ميشود و با تمام وجود پنجه در پنجه آنها مياندازد و اتفاقا نتيجه هم ميگيرند و حتي، تلاش ميكند از دانش و تكنيك آنها استفاده كند تا خودش را آبديده كند. اما اينها چه ارتباطي به «جامعه» دارد؟ در جامعه نيز هر قدر كه مديران آن، از طريق علمي و منطقي، براي پنجه در پنجه در افكندن با مشكلات و مديران ساير بخشهاي داخلي و حتي كشورهاي ديگر تلاش كنند، ميتوانند در پستي كه هستند براي كشور و مردمشان، مثمرثمرتر باشند.
ضمن آنكه بايد در مديريت جامعه نيز مانند يك تيم تقسيم كاري صورت گيرد و هر يك بتوانند به جاي تخريب يكديگر، به فكر اداره جامعه باشند و به دور از جار وجنجال، با يكديگر در جهت مثبت رقابت داشته باشند. در اين صورت است كه ميتوانيم اميدوار باشيم كه جامعه بهتري را داشته باشيم. اينها درسهايي است كه ميتوانيم از عملكرد تيمهاي موفق ورزشيمان بگيريم تا ضمن ايجاد نشاط در جامعه از دستاوردهاي آن براي اداره كشور و مديريت آن استفاده كنيم. اميدواريم از اين فرصتهاي به دست آمده و يكدلي تيم مليمان درس بگيريم و بتوانيم از آن به عنوان الگويي در مديريت جامعه بهره بريم.
ارسال نظر