نمودار دیوانه ترقی بهای مستغلات در تهران
یادداشت ابراهیم افشار درباره سرگذشت افزايش تصاعدي قيمت منزل و آپارتمان از ۱۳۰۵ تاكنون در تهران که به گفته او مانند رقص زامبای مستغلات است، آمارهايي نشاطآور و غيرقابلباور!
روزآروز: یادداشت ابراهیم افشار درباره سرگذشت بامزه افزایش تصاعدی قیمت منزل و آپارتمان از ۱۳۰۵ تاكنون در تهران، نشانگر رقص زامبای مستغلات است، آمارهایی نشاطآور و غیرقابلباور!
۱- دردشان را می فهمم. درد تمام آن بینواهایی كه اشك چشم و آب دماغ شان را جمع كرده بودند كه در شش ماه گذشته آلونكی برای خود بخرند اما با مخ خوردند به جدول. برای همین است كه پیشنهاد میكنم عین خودم، سوار قایقهای كاغذی شوند و طی سفری در زمان، به هشتادسال پیش برگردند و با پول خرد توی جیبشان هرچقدر كه دلشان می خواهد مستغلات بخرند و در لاله زار و تجریش و فردوسی، روی هم انباشت كنند! خانههای سه هزار متری هفت اتاق خوابه كه از وسط حیاط شان آب زلال می گذرد. فقط خرجش ساختن یك طیاره كاغذی و سفر در زمان است. آنگاه من شما را به روزنامههای سال ۱۳۱۵ برمیگردانم و اعلانهایی نشانتان میدهم كه توی شان نوشته شده:"اجاره یك عمارت نوساز ۷ اتاق خوابه دارای حمام و یك اتاق برای نوكر كه در وسط یك قطعه سه هزارمتری دارای آب جاری واقع شده باشد هشتاد تومان".(۸۰۰ ریال) حتی خانههای اعیانی كه با پول یك كف دست نان بربری و یك قاچ قارپوز می توانند ابتیاع كنید! "با ده هزار تومان (۱۰۰۰۰۰ ریال) دو عمارت ششدانگ در خیابان فردوسی بخرید"." با ده هزارتومان (۱۰۰۰۰۰ ریال) باغ ششدانگی در تجریش به فروش میرسد". "با سی هزار تومان (۳۰۰۰۰۰ ریال) خانه و عمارتی در لالهزار بخرید".( همگی از آگهیهای روزنامههای سال ۱۳۱۵ برداشته شده است)
۲- باورتان می شود كه تهران هفتاد سال پیش فقط ۷۴۰۰ دستگاه آپارتمان داشته است؟ آمارهای مستغلات تهران در سال ۱۳۲۶ چنان است كه دلت می خواهد به قاعده ۸۰ سال عقبگرد كنی. انگار تنها راه خانهدار شدن ما بینوایان همین است! سفری به گذشتهها با طیارههای كاغذی. به همین سال ۲۶ كه بلدیه پایتخت برای اولین بار به فكر تشكیل هیاتهای ممیزی مستغلات تهران افتاد و شمارش منازل شهروندان را آغاز كرد. این هیاتها كه اعضایشان گروهی از كارمندان تحصیل كرده لیسانسیه و مامورین قدیمی وزارت دارایی بودند در اریبهشت ۱۳۲۶ شروع به كار كردند. آنها تهران فسقلی آن سالها را به ده بخش تقسیم و سپس شمارهگذاری و ممیزی مستغلات را آغاز كردند. در این سال بود كه برای اولین بار بعد از شمارش منازل و خانهها وزارت دارایی آمار مستغلات در تمام بخشهای دهگانه تهران را به قرار زیر در اختیار اربابجراید گذاشت: " ۱۱۶۶۶۷ باب منزل، ۷۴۵۲ دستگاه آپارتمان، ۳۶۰۳۴ باب مغازه ، ۲۹۸۹۵۱ اتاق، ۲۰۴۹ قطعه اراضی محصور و ۹۲۶ باب گاراژ."
۳- تازه دوسال بعد از اولین سرشماری مستغلات تهران بود كه قیمت زمین و منزل در پایتخت طوری بالا كشید كه روزنامهها گُرگیجه گرفته و تیتر زدند" قیمت زمین در تهران، بیشتر از پایتختهای مهم كشورهای جهان است". روزنامه اطلاعات در شماره ششم تیرماه ۱۳۲۸ نوشت:"یكی از كارهای ضروری دولت توجه به مسئله خرید و فروش و احتكار زمین است كه این كار دامنه وسیعی پیدا كرده و امور كسبی و تجارتی كشور را دچار اختلال نموده است. میگویند نزول پول به شكل سرسامآوری ترقی نموده، بانك ها اعتبارات را محدود ساخته، معاملات نقدی راكد شده، ورشكستگی بین بعضی تجار ظاهر گردیده و خلاصه اینكه وضع نامناسبی در دادوستدها پیدا شده است. اما با تمام این احوال، معاملات زمین های بایر در تهران هنوز رواج دارد و تپهماهورهای خارج از شهر هر روز مورد خرید و فروش واقع می شود. یكی از مشكلاتی كه هم اكنون تهران دچارش شده، گرانی كرایه خانه و نبودن مسكن به حد كافی و فشار فوقالعادهای ست كه از این راه به طبقه مستخدم و كارمندان حقوقبگیر دولتی و ملی وارد میآید و كسی در فكر اصلاح این وضع رقتبار نیست.
حال آنكه راههای جلوگیری از ترقی فاحش كرایه خانه، افزایش خانه های مسكونی ست. و این افزایش وقتی حاصل خواهد شد كه احتكار و خرید و فروش اراضی در شهر و اطراف شهر به منظور سودپرستی موقوف گردد. این كار بسیار ساده است ولی تا كنون اعمالنفوذ متنفذین و سرمایه داران و صاحبان زمین های بایر، مانع انجام و اجرای آن گردیده است. دولت با وضع مالیات سنگین روی زمینهای بایر داخل وخارج شهر، می تواند به خوبی جلوی این وضع نامطلوب را بگیرد و نگذارد بیش از این بر مردم ناتوان فشار وارد آید. برای اینكه جمعی سرمایهدار میخواهند روی احتكار زمین، خون مردم را بمكند. قیمتی كه این روزها زمین در همین معاملات مصنوعی پیدا كرده قابل مقایسه با قیمت زمین در كشورهای مترقی جهان نیست. اكنون ارزش زمین و خانه در تهران بیش از پایتختهای مهم دنیاست. و علت عمدهاش معاملات تصنعی ست كه برای پر كردن جیب سرمایهداران جریان دارد و قسمتی از امور اقتصادی كشور را مختل و فلج ساخته است. واقعا باعث تاسف است كه میلیونها تومان برای خرید و فروش تپه ماهورهای اطراف تهران هر روز رد و بدل میشود. اما برای ایجاد یك كارخانه و آباد كردن یك مزرعه، دایر نمودن یك باغ میوه، احداث یك قنات، دست نیاز مردم جلوی بانك ها دراز است و دیناری به آنها داده نمیشود یا اگر بدهند با نزول سنگین میدهند. دولت باید در اولین فرصت جلوی معاملات تصنعی زمین را به نفع اقتصاد كشور و طبقات متوسط مردم بگیرد و با وضع مالیات سنگین به این جریان خاتمه دهد تا صاحبان اراضی بایر مجبور شوند در آنها خانه بسازند و در دسترس مردم قرار دهند تا بدینوسیله مشكل مسكن و كرایه خانه حل شود و میلیونها تومان ثروت كشور از این داد و ستد مضر خارج شده و به جریان كارهای مفید تولیدی بیافتد".
۴- سال ۱۳۳۸ كارشناسان مسكن بانك ملی ایران طی مطالعات میدانی از شاخصهای جدید هزینه زندگی پرده برداشته و یافته های خود درباره بررسی اقتصاد و وضع مسكن در پایتخت را به شكل زیر در اختیار افكارعمومی قرار دادند:"معدل اجارهبهای ماهیانه در تهران و حومه در اسفند ۱۳۳۷ حدود ۱۲۷۶ ریال بوده است. این میانگین برای مساكن یكاتاقی ماهی ۳۳۴ ریال ،برای مساكن دواتاقی ماهی ۹۲۹ ریال. سه اتاقی و چهاراتاقی به طور متوسطه ۲۷۱۲ ریال و برای منازل ۵ اتاقه و بیشتر، ۵۴۴۵ ریال بوده است. به موجب همین بررسی تقریبا نیمی از منازل (واحدهای مسكونی) اجارهای تهران و حومه را واحدهای یكاتاقه تشكیل میدهند. واحدهای یكاتاقه كه دارای برق میباشند به طور متوسط هر ماه ۴۶۵ ریال و بدون برق، ۲۵۴ ریال اجاره داده شده است. واحدهای یك اتاقه كه دارای برق و آب جاری (لولهكشی) بوده ماهی ۵۵۴ ریال و بدون آنها فقط ۲۴۸ ریال به اجاره رفته است. حدوسط ماهیانه اجارهبها برای كارگران صنایع خصوصی ۹۲۱ ریال، برای مغازهداران و كسبه ۱۳۳۴ ریال و برای كارمندان دولت ۱۶۰۴ ریال بوده است."
۵- وضعیت نگران كننده مسكن در تهرانِ سال ۱۳۵۰ در پی مهاجرت بی رویه تودههای بی شكل به پایتخت، چنان مغشوش شد كه كارشناسان و افكار عمومی را نگران كرد. روزنامه اطلاعات ۲۶ دی ماه ۱۳۵۰ با تهیه یك گزارش میدانی از وضعیت مالكین و مستاجران در پایتخت سه میلیون نفری كشور نوشت كه "۶۰۰ نفر موجر نمیگذارند تهرانیها صاحبخانه شوند!" و اضافه كرد كه" ۲۴۱ هزارنفر مستاجر تهرانی به ۱۲ هزار نفر مالك، باج می دهند!" این نوشته یكی از بهترین گزارش میدانی های ژورنالیستی دهه پنجاه است كه پشت پردههای اوضاع مسكن در پایتخت را عریان كرد. اطلاعات نوشت:"تهران التهاب مسكن دارد. دولت و مردم از دوسو نگران مسكن هستند. وقتی بدانیم جمعیت تهران با نرخ ۶ درصد فزونی سالانه، رو به ازدیاد دارد كمبودهای آینده در مسكن خطرناك جلوه میكند. در ده سال دیگر ما ۴۴۵ هزار واحدمسكونی كسر خواهیم داشت." آن روزها بانك رهنی بهای یك خانه صدمتری را ۲۵ هزارتومان قیمت گذاشته بود كه بخش اعظم كارگران و كارمندان چیزی حدود پانصد تومان درآمد ماهانه داشتند. اطلاعات نوشت:"بهای فزاینده زمین و بورسبازیهای صرافانه، صاحبخانه شدن را برای تهرانیها به صورت غیرقابلدسترس درآورده است. گویا آن ۵ درصد موجرین (ششصد نفر) كه از این طریق به ثروتی هنگفت دست یافتهاند میدانند كه بهای زمین نباید به اندازه طبیعی پایین بیاید.
زیرا سودای بزرگشان تعطیل خواهد شد." آمارهای اطلاعات در این سال حاكی از این است كه:" انبوه مستاجرین تهرانی سالیانه ۵ هزارتومان درآمد دارند كه ۲۰ درصد آن را به موجرین میدهند. آنها اگر ۴۰ سال عمر كارایی داشته باشند حاصل ۸ سال كاركرد خود را برای یك اتاق اجارهای میپردازند. كارمندان عالیرتبه، مهندسان و پزشكان در طول ۴۰ سال كارآیی، درآمد ۱۲ سال آن را برای اجاره مسكن میپردازند و بقیه ۲۸ سال را برای خورد و خوراك و پوشاك، مخارج بیماری و تحصیل فرزندان اختصاص می دهند. انبوه خانوادههای اجارهنشین تهرانی مشتمل بر ۲۴۱ هزار خانوار می شوند كه ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی هستند و جمعا نزدیك به یك میلیونودویست هزارنفر را شامل میشوند. آمارها نشان میدهد كه ۴۰ درصد خانوارهای مستاجر تهرانی(۹۶۴۰۰ خانوار) دارای یك اتاق، ۲۸ درصدشان (۶۸۶۸۵ خانوار) دارای دو اتاق، و ۳۱ درصد از آنها (۷۵۹۱۵ خانوار) دارای سه اتاق و بیشتر هستند كه همه این مبلغ اجارهها عاید آن ۱۲ هزار نفر موجرین تهرانی می شود". اطلاعات نوشت" هم اكنون در تهران، موجران بزرگی به وجود آمده اند كه تعداد مستغلاتشان به ۱۲۰ و ۵۴۰ دستگاه و گاه به ۷۲۴ مستغلات میرسد یا به عبارتی دیگر ۶۵ درصد كل اجاره های تهران را فقط ۵ درصد موجران دریافت میكنند."
۶- داستان ترقی بهای مستغلات در تهران از دهه پنجاه تا كنون- سال به سال - چنان نمودار دیوانهواری پیدا كرده است كه دیگر در فرهنگ شفاهی مردم و باورهای افكارعمومی از آلونك اختصاصی به عنوان ارزشمندترین دارایی هر زندگی یاد میشود. گذشت آن زمان كه كورشكبیر عزیزترین و واجب ترین دارایی هر شهروندی را یك خانه معرفی میكرد و پرفتوتترین امیران كشور هرگاه كه میخواستند بخششی به نورچشمان خود و رعیت ها بكنند خانه و باغ و ملك میبخشیدند. چنین است كه در تلقی افكار عمومی و فرهنگ اقتصادی مردم هیچ چیز غیرقابلاتكاتر از یك ملك نیست. گاهی ترقی پلكانی و غیرقابل وصف مستغلات در این مملكت چنان به آشفتگی بالا رفته كه به قول ما تُرك ها قیمت ملك روی شانههای آهو نشسته است و اجارهنشینها هرسال بیشتر زحلهترك شدهاند. بگذارید به عنوان یك نمونه مصداقی، یك گزارش ژورنالیستی شفاف از روزنامه های ۲۳ دی ماه ۱۳۵۵ مثال بیاورم كه با اشاره به ترقی قیمت منزل جرالدفورد رئیسجمهور امریكا در ایالت جورجیا نوشته بود اگر او در تهران دست به چنین سرمایه گذاری می زد خانه اش ۶ هزاردرصد سود می برد! فورد آن روزها خانه ۳۷ هزاردلاری اش را كه ۲۲ سال پیش خریده بود در این سال با سودی حدود ۷۲۰ هزارتومانی (معادل صدهزاردلار) و به قیمت ۱۳۷ هزار دلار به یك ایرانی فروخته بود. اطلاعات در این مقاله محاسبه كرده بود كه اگر بر فرض مثال، آقای فورد بیست سال پیش، این سرمایهگذاری برای خرید یك باب خانه ۳۲۸ متری در خیابان سوادكوه تهران كرده بود اكنون نزدیك به سه میلیون دلار (معادل ۲۰ میلیون تومان) سود برده بود!
۷- دیگر باید به گور ببریم خانه های قدیمی را. قرینهء اندرونی و بیرونی را. طَنبی را. هشتی را. مهمانخانه را. سفرهخانه و دیوانخانه و تالارآیینه را. شیروانی ها را كه وقتی باران به آن می خورد موسیقای سكرآورش دردها را تكسین می داد. آن آجرهای قزاقی. آن نقاشی گل و مرغی. آن مقرنسكاریها و گچبریها. آن حوض آبیزنگالی. آن آبنماها. آن پیرنشینها. بهارخوابها. خانههای درونگرا. كتیبهنگاری وگرهچینی. آن اُرسیها و سایهاندازها. آن پریهای دریایی و تاجهای گچی. آخ طرح گلپونهها. منزلهایی كه منزلت داشتند. اما اكنون دیگر باید گداگشنهی این چهاردیواریهای قوطیكبریتی باشیم كه لاشهمان را شبها بیاندازیم تویش و دراز به دراز بیفتیم تا صبح. آن معماری تنآسای قدیمی را باید در خوابهامان ببینیم.
۸- یادتان هست آن روزها كه ناصرالدینشاه رفته بود كربلا و نان گران شده بود؟ مردم رند طهرون پشت سرش لُغز میخواندند كه "شاه كج كُلا/ رفته كربلا/ نون شده گرون/ منی یه قرون"… اما این روزها كه ناگهان قیمت زمین و خانه، موشكطور كشیده بالا، طنازان جهان در قبرهاشان خفته اند و دیگر كك كسی هم نمیگزد كه حداقل یك دوبیتی زهرداری علیه مسببین قضیه بسرایند و ما كیف كنیم. حالا دیگر ما بینوایان فقط میتوانیم سوار بر موشكهای كاغذی و در سفری به اعماق زمان، نهایتش به آگهی های هشتاد سال پیش املاك در تهران پناه بیاوریم و بخندیم. شاید روزی رسید كه شانس و اقبال ما هم زد و خانههای قابلحمل و یكبارمصرفی مُد شد كه صبح ها گذاشتیمش توی زنبیل و بردیم محل كارمان و شب ها پهناش كردیم در دره ها و غارها. یا شاید جماعتی از مهندسین و آرشیتكتهای عشقی، دلشان به حال ما بی خانمان ها سوخت و یكهو دیدی كه رفته اند در زیراقیانوسها و سیارههای كشفنشده و كویرهای غیرقابلسكونت، خانههای نقلی بامزهای برای تكتكمان ساخته اند. از این شایدها در زندگی زیاد است. شایدها هم چیزی مثل دردهای ما هستند. مثل بیعرضگیهای ما. مثل بی وجدانیهای ما. مثل گرگصفتیها و بلاهتهای ما. شایدها امیددهندهترین واژههای جهاناند.
نظر کاربران
رقص زامبا باشه که خوبه، باز یه قشنگی داره.
مطمئن باشید به زودی زود قیمت مسکن چنان افت خواهد کرد که حتی تصورش نیز در باور کسی نمیگنجد .مثل قیمت خط تلفن همراه که یک روزی با دو میلیون معامله میشد انهم دو میلیون ده سال پیش.ولی الان شما امروزه میتوانید تنها با5000 تومان صاحب دوخط تلفن همراه شوید ان زمان به هر کس میگفتی اصلا به فکرش هم خطور نمیکرد که قیمت اینچنین افت کند.الان ما در شیراز در یک اپارتمانی زندگی میکنیم که از دوازده واحد ان هف تاش خالیه و صاحبانش هر کاری میکنند حتی زیر قیمت هم به فروش نمیرند.کم نیستند از این خانه های خالی چه در شیراز وچه در اقصی نقاط کشور و روز به روز وساعت به ساعت بر تعداد انها افزوده میشود.پس شک نکنید که چنین اتفاقی روی خواهد داد و زمانش هم چنان دور نخواهد بود.فقط خواهش میکنم نگید نویسنده این مطلب خیلی خوشبینه.صبر کنید بعد قضاوت کنید
مطمئن باشید به زودی زود قیمت مسکن چنان افت خواهد کرد که حتی تصورش نیز در باور کسی نمیگنجد .مثل قیمت خط تلفن همراه که یک روزی با دو میلیون معامله میشد انهم دو میلیون ده سال پیش.ولی الان شما امروزه میتوانید تنها با5000 تومان صاحب دوخط تلفن همراه شوید ان زمان به هر کس میگفتی اصلا به فکرش هم خطور نمیکرد که قیمت اینچنین افت کند.الان ما در شیراز در یک اپارتمانی زندگی میکنیم که از دوازده واحد ان هف تاش خالیه و صاحبانش هر کاری میکنند حتی زیر قیمت هم به فروش نمیرند.کم نیستند از این خانه های خالی چه در شیراز وچه در اقصی نقاط کشور و روز به روز وساعت به ساعت بر تعداد انها افزوده میشود.پس شک نکنید که چنین اتفاقی روی خواهد داد و زمانش هم چنان دور نخواهد بود.فقط خواهش میکنم نگید نویسنده این مطلب خیلی خوشبینه.صبر کنید بعد قضاوت کنید