بازار کاغذ بحرانی است
براي چرخيدن چرخ هر روزنامهاي اگر هزار درد باشد و هزار درمان، يک درد هست که برايش درماني نيست: کاغذ! کاغذ روزنامه که نباشد، روزنامه نيست و همين درد است که باعث شده اين روزها مسئولان چاپ روزنامهها، دربهدر در بازار تهران به دنبال کاغذ روزنامه باشند تا اخبار و گزارشهاا کلمه شوند و روي دکه بيايند.
روزنامه شرق نوشت: براي چرخيدن چرخ هر روزنامهاي اگر هزار درد باشد و هزار درمان، يک درد هست که برايش درماني نيست: کاغذ! کاغذ روزنامه که نباشد، روزنامه نيست و همين درد است که باعث شده اين روزها مسئولان چاپ روزنامهها، دربهدر در بازار تهران به دنبال کاغذ روزنامه باشند تا اخبار و گزارشهاا کلمه شوند و روي دکه بيايند.
در اين بين اما قيمت کاغذ روزنامه در يک سال اخير دو برابر شده و همين افزايش دوبرابري قيمتش، چراغ چند تحريريه را خاموش و از صفحات روزنامههاي ديگر کم کرده؛ اما گرانبودن کاغذ را اگر بشود تحمل کرد، نبودن آن را نميتوان و به همين دليل است که تلفنِ خاموش فروشندگان بزرگ بازار کاغذ و البته قيمتهاي پيشنهادي ديگر فروشندگان، زنگ خطر جدي حيات روزنامهها را به صدا درآورده و البته، هنوز چرت مسئولان امر را پاره نکرده است.
ريشه بحران کجاست؟
درحاليکه واردکنندگان کاغذ سلسله دلايلي مانند تعطيلشدن کارخانههاي کاغذسازي چين و هند به دليل آلايندگي، افزايش قيمت جهاني خمير کاغذ و مانند آن را در افزايش قيمت کاغذ دخيل ميدانند، نگاهي به وضعيت واردات کاغذ روزنامه نشان ميدهد اين دلايل به تنهايي براي ايجاد مشکل در بازار کاغذ روزنامه کافي نيستند. با وجود وعده وزارت ارشاد درباره ارائه راهکارهايي براي توانمندسازي توليدکنندگان کاغذ در ايران، ابوالفضل روغنيگلپايگاني، رئيس سنديکاي توليدکنندگان کاغذ و مقواي ايران، سه ماه قبل در گفتوگو با ايسنا از «صفر»شدن توليد کاغذ روزنامه در ايران خبر داده و اضافه کرده بود: در حال حاضر (اسفند ۹۶) ۷۰ درصد کاهش ظرفيت توليد در بخش کاغذ تحرير داريم و در بخش کاغذ روزنامه نيز تقريبا با کاهش ظرفيت صددرصدي توليد مواجه شدهايم و هيچگونه توليد کاغذ روزنامهاي صورت نميگيرد. طبق آمارهاي رسمي گمرک در سال گذشته مجموعا نزديک به ۲۴ هزار تن کاغذ روزنامه از روسيه، کرهجنوبي، نروژ، اتريش، چين، سوئد، آلمان، مجارستان، فنلاند، فرانسه و امارات متحده عربي وارد کشور شده که ارزش دلاري آن ۱۳۸ ميليون دلار بوده است.
عمده سفارشهاي کاغذ روزنامه از کشورهاي شرق اروپا و روسيه از بندر نوشهر وارد کشور ميشوند و سفارشهايي که از ديگر کشورها انجام ميشوند، از بندر شهيد رجايي به ايران ميرسند. نکته اينکه همه اين واردات در سال گذشته تنها در چهار ماه ابتدايي سال صورت گرفته که عمده آن در ماه ارديبهشت بوده است و پس از آن، در هشت ماه ديگر، واردات کاغذ روزنامه انجام نشده است. نکته جالب ديگر اينکه ثبت سفارش واردات کاغذ تا تحويل آن در تهران دو تا شش ماه زمان ميبرد و اگر دستگاههاي متولي مانند وزارت فرهنگ و ارشاد در همان زمان آغاز بحران کاغذ (آذر ۹۶) نسبت به سفارش آن اقدام ميکردند ميتوانستند در همان زمستان ۹۶ يا بهار ۹۷ مشکل کاغذ روزنامهها در ايران را حل کنند.
اقدامي که البته صورت نگرفت تا امروز شاهد آن باشيم كه نه تنها قيمت کاغذ، بلکه اصل وجود آن به دغدغه اصلي روزنامهها تبديل شود. با اين وجود شاهديم که در ماه فروردين سال جاري جمعا سه هزار تن (عمدتا از روسيه) وارد کشور شده که حتي کمتر از مدت مشابه در سال قبل است. نکته جالبتر اينکه اگر ادعاي واردکنندگان کاغذ مبني بر نقش مهم تعطيلي کارخانههاي کاغذسازي چين در اين بحران را بپذيريم، با توجه به سهم چهاردرصدي کاغذ چيني از واردات سال گذشته، اين مسئله تأثير مستقيم بر واردات کاغذ روزنامه در ايران نداشته و تنها ميتوانسته با افزايش واردات کاغذ توسط چين، تأثيري غيرمستقيم بر بازار ايران داشته باشد که با توجه به زمان رخدادن آن (نيمه اول سال ۹۶) مسئولان امر تقريبا يک سال زمان داشتهاند تا از ايجاد مشکل جلوگيري کنند.
البته اگر کمي توقع بيشتري از مسئولان امر داشتيم، ميگفتيم که با توجه به سياست روشن چين براي بازسازي صنايع کاغذسازي خود که از سال ۲۰۰۷ تاکنون دنبال شده، احتمال وقوع چنين رويدادي کاملا قابل پيشبيني و البته قابل مديريت بوده است، اما انتظار اين حد از آيندهنگري در مسئولان، خوشبينانه است.
طبق آمارهاي وزارت صنعت، معدن و تجارت در ارديبهشت ماه سال جاري ۲۷ هزار تن کاغذ روزنامه به ارزش ۲۳ ميليون دلار ثبت سفارش شده است که با توجه به اينکه معمولا تنها نيمي از ثبت سفارشها به واردات منجر ميشود، ميتوان حدس زد که ميزان واردات کاغذ روزنامه در سال جاري مشابه سال گذشته باشد. مسئلهاي که خود نشاندهنده احتمال فراوان ادامه وضعيت بحراني کاغذ روزنامههاست.
نکته ديگر در اين زمينه تغيير در سيکل واردات کاغذ روزنامه در ايران است. درحاليکه در سالهاي پيش از ۹۶ واردات کاغذ روزنامه در تمام طول سال صورت ميگرفته است، در سال گذشته و (به نظر ميرسد) سال جاري عمده واردات در همان ماههاي ابتدايي سال صورت گرفته و سپس وارداتي انجام نشده است. در نهايت نيز حجم واردات کاغذ روزنامه در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ از ۴۸ هزار تن به ۲۴ هزار تن کاهش يافته و نصف شده است. نصفشدني که همراه با افزايش دوبرابري قيمت آن بوده است. اين تغيير رفتار واردکنندگان نيز از آن نکاتي است که ميتواند محل بحث باشد و ورود وزارت فرهنگ و ارشاد و صنعت، معدن و تجارت به مسئله تأمين کاغذ روزنامهها را بيشتر از گذشته لازم کند.
نداريم
با فروشندگان مختلف بازار کاغذ که تماس بگيري، با شنيدن عبارت «کاغذ روزنامه» واميروند. جواب بیشتر آنها بسيار کوتاه است: «نداريم». بعضي از آنها يک «فعلا» به آن اضافه ميکنند تا به آينده اميدوارتان کنند و دسته معدودي که جوابشان به اين درخواست مثبت است، با احتياط حجم کاغذي را که ميخواهيد، ميپرسند و بعد قيمتهاي مختلفي ميدهند؛ از چهارهزارو ۳۷۵ تومان که کف بازار است تا چهارهزارو ۵۰۰ تومان و البته قيمتهاي پرت ديگری که مشخص است از حاشيه سود دلالي سرچشمه گرفته، نه انبارهايي که گفته ميشود حالا کمتر رنگ کاغذ روزنامه را به خود ميبينند.
ارز بدهند قيمت پايين ميآيد
محمدتقي خوشبين، واردکننده کاغذ، درهمينباره به «شرق» ميگويد: ما خوشبختانه با ذخيرهاي که داشتيم، تا امروز کمبودي براي عرضه نداشتهايم. با بانک مرکزي هم صحبت کردهايم و جلساتي در وزارت صنعت برگزار شده تا به ما ارز بدهند؛ اما تاکنون اين اتفاق نيفتاده و ما اين ارز را نديدهايم. خوشبين درباره قيمت کاغذ روزنامه ميگويد: درحالحاضر ما کاغذ روزنامه را در تهران کيلويي چهارهزارو ۳۷۵ تومان تحويل ميدهيم که کاملا با قيمت سابق ارز يعني دلار حدود پنجهزارو ۲۰۰ تومان تهيه شده است. اگر به ما ارز سوبسيددار بدهند، قيمت کاغذ قطعا کاهش خواهد يافت. خوشبين درباره علت افزايش قيمت کاغذ در يک سال گذشته نيز ميگويد: دلايل مختلفي در کنار باعث اين افزايش قيمت شدهاند.
از يک سو، قيمت خمير کاغذ در دنيا افزايش يافته و همين حالا هم هر روز شاهد افزايش قيمتش هستيم. مسئله دوم اين است که تعدادي از کارخانههاي توليد کاغذ کشور چين به دليل مباحث محيطزيستي تعطيل شدهاند و چين به مصرفکننده کاغذ تبديل شده است. همين اتفاق در هند نیز افتاده است و کارخانههايشان را به دليل آببربودن تعطيل کردهاند. در خود اروپا نیز مصرف کاغذ افزايش يافته و به نظر ميرسد مطبوعات کاغذي جان گرفتهاند و باعث افزايش مصرف آن در اروپا شدهاند. اين مجموعه دلايل در کنار یکدیگر باعث شده قيمت کاغذ نسبت به سال گذشته نزديک به دو برابر شود. او درباره مدت زمان بين ثبت سفارش و تحويل کاغذ نیز ميگويد: انجام سفارش تا دريافت کاغذ در ايران حدود شش ماه زمان ميبرد و اغلب اين کاغذها هم از روسيه تأمين ميشوند.
اعتصاب کاميونداران باعث کمبود کاغذ شد
خوشبين درباره مسئله کمبود کاغذ عرض ۸۶سانت ميگويد: مقداري کمبود وجود داشت که اميدواريم در اين روزها حل شود. اگر به فضل الهي اعتصاب رانندگان کاميون پايان يابد، مسئله کاغذ نیز حل ميشود. در اين چند روز، هيچ بار کاغذي به تهران نرسيده و همين کمبودهايي را ايجاد کرده است. حتي چند روز قبل يکي از کاميونهاي ما که از نوشهر کاغذ يک روزنامه را به مشهد ميبرد، در نيشابور از سوی کاميونداران متوقف شد و بالاخره با تلاش فراوان مصالحه انجام گرفت و خوشبختانه بلايي سر کاميون و بارش نيامد. در اين مدت نیز با دپويي که از قبل داشتيم، جوابگوي نيازهاي مشتريان بودهايم.
نظر کاربران
درد این مملکت یکی دو تا صدتا نیست که... بحال کدوم درد و بدبختی و گرفتاریمون گریه کنیم؟ این بود آرمان های ما؟ نمایندگان بجای اینکه جمع بشن و به لیست آقای کیروش اعتراض کنن، به دردهای اصلی مردم بپردازن. البته اگه زحمتی نیست واسشون و از مشاغل اصلی خودشون باز نمیمونن...
همه چیزشما قحطی میارین خب کاغذ بیارن پایین به قیکت جهانی باید باشه انگاری فقط روز نامه ازگوچک تا بزرگ همه رفته بالا ودر اینده قحطی میشه چه بخواد بشه خدا رحم کنه
تو همه چی مصرف کننده ایم ، بعد میگن خودکفا باشیم و تولید داخل ، تولیدی که وابسته بیرون باشه چه خودکفایی میاره
یه روز کاغذ , دوروز روغن , سه روز تاید , چهار روز نان..........دویست روز هوا.....365 روز گرانی ....به همین سادگی دهه ها گذشت ! کسی به فکر رشد و توسعه و پیشرفتی نیست .
پاسخ ها
راست میگی
همه بازارها بحرانی شده پارچه گیر نمیاد لباس گران شده چرم جهش قیمتی کرده کفش تولید نمیشه قیمت مسکن فضایی شده خوب حالا باید کاغذ گیر نیاد مهم اینه که دلار۴۲۰۰ برای دوستان جهانگیری هست که واردات کنن
بازار کاغذ افتضاحه خیلی.کپی کردن یه جزوه 20 تا 30 صفحه ای از پول یک کتاب 100 صفحه ای بیشتره!!!
خیلی خنده داره!
من متخصص واردات ویاتولیدکاغذ نیستم،ازمنظردیگری میخواهم به مشکل اهالی فرهنگ (روزنامه ها) نگاه کنم.چندروز پیش درخبرهامبلغ قراداد یک بازیکن سیاه چرده وارداتی تیم استقلال راخوندم، حساب کردم دیدم پولی برای بادهواازکیسه بیت المال فقط به بازیکن دست چندم افریقایی، آنهم برای یک فصل میدهندبین ۲تا۴میلیاردتومان است،وامروزآن رقم بربادرفته ازکیسه بیت المال رادرکنارپول موردنیازبرای تامین کاغذ گروهی ازاهالی فرهنگ این کشورقرارمیدهم وتاسف میخورم که چراسهم فرهنگ این جامعه ازمنابع ملی نباید به اندازه یک فوتبالیست سیاه چهره وارداتی وسگ دوزدن به دنبال بادهواباشد؟چه کسانی مقصرند؟بی شکیکی ازمقصران خوداصحاب جرایدندکه نه تنهاازکنار این ظلم بزرگ به جامعه به آسانی میگذرند، بلکه بااختصاص سهمی ازصفحات روزنامه هایشان به ورزش،این جریان فاسدوظالمانه راتقویت میکنند!ازماست که برماست.