میراث کروبی در آستانه انشقاق است؟!
روز جمعه قرار بود دومین کنگره حزب اعتماد ملی برگزار شود. حزبی با ظرفیت نیروی انسانی بسیار بالا و رهبری معنوی که متاسفانه سالهاست در حصر به سر میبرد و گویا استراتژی حصرکنندگان کروبی این بار به نتیجه رسیده است و بدون حضور رهبر معنوی و با وجود استقبال خوب اعضا و شخصیتهای سیاسی، فرزندان او نتوانستند کنگرهای به شکوه کنگره اول برگزار کنند.
رویداد ۲۴ نوشت: روز جمعه قرار بود دومین کنگره حزب اعتماد ملی برگزار شود. حزبی با ظرفیت نیروی انسانی بسیار بالا و رهبری معنوی که متاسفانه سالهاست در حصر به سر میبرد و گویا استراتژی حصرکنندگان کروبی این بار به نتیجه رسیده است و بدون حضور رهبر معنوی و با وجود استقبال خوب اعضا و شخصیتهای سیاسی، فرزندان او نتوانستند کنگرهای به شکوه کنگره اول برگزار کنند.
اختلافات داخلی اعضا هر روز بیشتر و بیشتر میشد و البته مخالفان اعتماد ملی نیز از هر فرصتی برای افروختن آتش اختلاف استفاده میکردند. این شعلهها روز جمعه در کانون توحید ناگهان گر گرفت و آنچه ناظران سیاسی سالها شاهد آن بودند، به چشم مردم آشکار شد!
ریزش نیروها
حزب اعتماد ملی در سالهای گذشته و به خصوص از سال های ۸۸ تا ۹۲ که فعالیت آن با محدودیتهای فراوانی مواجه بود، از نظر ساختار تشکیلاتی با آسیبهای فراوانی مواجه شد. روزنامه اعتمادملی توقیف و یک سایت خبری بدل به ارگان خبری این حزب بزرگ شده بود که قسمت زیادی از اعضای شورای مرکزی مرجعیت آن را قبول نداشتند.
بعضی اعضای حزب اعتماد ملی با تشکیل احزاب جدید اصلاحطلب به شورای مرکزی آن احزاب رفتند. جواد اطاعت و ابوالفضل شکوری به انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه رفتند و البته جمع دیگری نیز در احزاب دیگر فعال شدند. از جمله ابوالفضل کزازی که حضور او در کنگره هم محل مناقشه شد.
طیفبندیها
اعضای اعتمادملی در دو دستهبندی مختلف قرار میگرفتند. دسته اول موافقان و دسته دوم مخالفان وضع موجود بودند. موافقان وضع موجود که مهمترین آنها رسول منتجبنیا بود، اصرار داشتند تا زمانی که دبیرکل حزب در حصر است، حزب با همین ترکیب فعلی به فعالیت خود ادامه دهد و ایشان همچنان قائم مقام مهدی کروبی باشد که روزگاری دومین چهره مشهور اصلاحطلبان بعد از سیدمحمد خاتمی بود. در حالی که برگزاری کنگره جدید میتوانست این طیفبندیها را تغییر دهد.
البته این اختلافات در سایر ارکان حزب هم دیده میشد. مهدی مازنی فرزند نماینده تهران در مجلس با حکم رسول منتجبنیا رئیس شاخه جوانان اعتماد ملی بود اما جمعی از نزدیکان به حجت نظری و فعالان ستاد کروبی در سال ۸۸ با حضور او موافق نبودند. اسماعیل گرامیمقدم نیز سخنگوی حزب بود و تاکید داشت بر اساس اساسنامه تنها دبیرکل و سخنگو اجازه اظهار نظر دارند. این مقامات حزبی، البته بر مسئولیت خود اصرار فراوان داشتند و به همین سبب، مخالف برگزاری کنگره و تغییر ساختار کمیتهها و تشکیلات حزب بودند.
در این میان بعضی اعضای حزب اعتمادملی به مسئولیتهای سنگینی مثل وکالت، سفارت، وزارت و شهرداری رسیده بودند و بعید بود حاضر باشند دوباره عضو شورای مرکزی این حزب باشند. اما برگزار نشدن کنگره، همچنان عنوان پر طمطراق «عضو شورای مرکزی اعتماد ملی» را برای آنان حفظ می کرد.
در مقابل مخالفان وضع موجود حضور داشتند که به دلایل متعدد (جلوگیری از ریزش نیروها، دموکراتیک شدن اعضای شورای مرکزی و پویا شدن بیشتر حزب) اصرار داشتند که کنگره حزب سریعتر برگزار شود. سرانجام مهدی کروبی زمستان سال قبل در نامهای از الیاس حضرتی درخواست کرد مقدمات این کنگره را برپا کند و سعی کرد از درون حصر، آرامش را بار دیگر به حزب خود بازگرداند.
فراکسیونبندیها
طیفهای ناپیدای موافقان و مخالفان کنگره، خیلی زود جای خود را به طیفهای پیدای طرفداران و مخالفان منتجبنیا داد. رسول منتجبنیا رکورددار سفر و سخنرانی در میان سیاستمداران ایران است و با بسیاری از اعضای اعتماد ملی در شهرستانها ارتباط نزدیکی دارد. از سویی دیگر در تهران بعضی اعضای اعتماد ملی تمایل به فعالیت زیر نظر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را داشتند و روش منتجب نیا را نمیپسندیدند. این مسائل باعث شد اعتماد ملی بدل به حزبی با دو فراکسیون حامیان منتجبنیا و حامیان حضرتی شود که البته هر دو فراکسیون، حامیانی از دو طیف موافقان و مخالفان کنگره داشتند. حامیان منتجبنیا از شهرهای دور و نزدیک و مخالفان او از مدیران شهری نزدیک به افشانی، امینی، حقشناس و حجت نظری!
نه محیط کانون توحید برای صحبت و لابی و آن جمعیت مناسب بود و نه عصر جمعه ماه رمضان برای جمعبندی اختلافات کافی! یک جرقه ناگهان آتش اختلافات را شعلهور کرد. جوانان پرشوری که با وجود همه تهدیدهای سیاسی، همچنان معتقد به آرمانهای حزب اعتماد ملی بودند، ناگهان در معرکهای قرار گرفتند که خوشایند هیچ کس نبود.
انشعاب؟
حالا حزب اعتماد ملی بیشتر از هر زمانی در آستانه انشعاب است و حداقل دو گروه تهرانیها (به محوریت حقشناس، امینی، و رهبری الیاس حضرتی و با استراتژی فعالیت سیاسی در کنار سایر احزاب اصلاحطلب) و شهرستانیها (به رهبری رسول منتجبنیا و استراتژی جدایی از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) صریحتر از همیشه رو در روی هم قرار گرفتهاند.
در صورت انشعاب، و نبود شیخ اصلاحات، احتمالا تعدادی از اعضای حزب از کار سیاسی کنار خواهند رفت و حتی ممکن است جمعی دیگر به احزاب دیگر بپیوندند. مجموعه اظهار نظرها و توئیتها، نشان از وجود اختلاف فراوان است. حالا تئوریسینهای حصر خواهند گفت مهدی کروبی آنقدر در حصر ماند تا حزب او دچار انشعاب شود. غروب جمعه دلگیر اصلاحطلبان، البته اصولگرایان را خوشحال و ذوق زده کرد و این مطلب هوشیاری بیشتر فرزندان معنوی شیخ مهدی کروبی را میطلبد.
نظر کاربران
خون شهدا دنیا واخرت شما را میگیرد