ماجرای پیچیده قتل زن جوان در مشهد
شب جمعه گذشته، راننده کامیونی که بار روغن موتور داشت، وارد شهرک شهید رجایی مشهد شد. قرار بود بار کامیون صبح روز بعد در منطقه جاده سیمان تخلیه شود به همین دلیل راننده کامیون از خودرو پیاده شد و آن را به شاگرد ۵۰ ساله اش سپرد.
روزنامه خراسان نوشت: شب جمعه گذشته، راننده کامیونی که بار روغن موتور داشت، وارد شهرک شهید رجایی مشهد شد. قرار بود بار کامیون صبح روز بعد در منطقه جاده سیمان تخلیه شود به همین دلیل راننده کامیون از خودرو پیاده شد و آن را به شاگرد ۵۰ ساله اش سپرد.
او خطاب به شاگرد کامیون گفت: کامیون را به منطقه جاده سیمان ببر و در همان جا بمان تا صبح بار روغن موتور را تخلیه کنند! اما با رفتن راننده، شاگرد کامیون که پشت فرمان خودرو قرار گرفته بود تصمیم دیگری گرفت و به سوی بولوار فرودگاه مشهد حرکت کرد. او از زیرگذر تقاطع غیرهمسطح الغدیر عبور کرد و بعد از دوربرگردان دوم در حاشیه بولوار ایستاد.
هنوز دقایقی بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که ناگهان مردی قمه به دست شیشه کامیون را خرد کرد و در حالی که تیغه قمه را به سمت مرد ۵۰ ساله (شاگرد کامیون) نشانه رفته بود، فریاد زد، حرکت کن! زود باش! مرد ۵۰ ساله که از دیدن چهره خشن آن مرد وحشت کرده بود به ناچار سوئیچ را چرخاند و دوباره به سمت پل الغدیر به راه افتاد.
«مرد قمه به دست» فریاد کشید به طرف لاین شهرک عسگریه برو! اما راننده که به دلیل سرعت زیاد نمی توانست کامیون را کنترل کند دوباره فرمان خودرو را به سمت جاده فرعی فرودگاه چرخاند هنوز بیشتر از ۵۰۰ متر در این جاده حرکت نکرده بود که ناگهان راننده خودروی گشت یگان امداد را در تاریکی شب مشاهده کرد.
او با دیدن نیروهای انتظامی و در یک فرصت مناسب در کامیون را باز کرد و خود را بیرون انداخت. در این هنگام بود که مرد خشن پشت فرمان کامیون قرار گرفت و به فرار ادامه داد. شاگرد ۵۰ ساله که خود را در کنار پلیس می دید فریاد زد کامیونم را سرقت کرد!
با فریادهای مرد ۵۰ ساله بلافاصله خودروی یگان امداد به تعقیب کامیون پرداخت در حالی که کامیون به سمت جاده فرعی و خاکی در حرکت بود. دقایقی بعد از تعقیب و گریز و در حالی که کامیون داخل چاله ای خاکی فرو رفته بود، مرد قمه به دست با استفاده از تاریکی شب کامیون را رها کرد و از محل گریخت.
زمانی که ماموران به محل رسیدند، شاگرد ۵۰ ساله دوباره پشت فرمان خودرو قرار گرفت و آن را از میان چاله بیرون کشید اما وقتی کامیون در مسیر بازگشت از همان مکان قرار گرفت ناگهان پیکر خون آلود زن جوانی در حاشیه خیابان نمایان شد.
خون های تازه ریخته شده از سر زن جوان حکایت از آن داشت که جسد او نیز دقایقی قبل در همین محل رها شده است. این درحالی بود که کیف دستی کهنه پول به همراه یک بسته ناس در نزدیکی جسد پیدا شد.
به دستور مقام قضایی جسد این زن به پزشکی قانونی انتقال یافت و شاگرد ۵۰ ساله خودرو نیز که دستگیر شده بود به تشریح ماجرای مذکور پرداخت.
وقتی راننده کامیون ادعا کرد بسته ناس کشف شده در اطراف جسد به وی تعلق دارد، روند رسیدگی به این پرونده تغییر کرد و احتمال جنایت قوت گرفت. پزشکان قانونی نیز ایجاد شکاف عمیق در سر زن جوان را در حالی تایید کردند که احتمال می رود جمجمه وی با ضربه سنگینی شکسته باشد. این درحالی است که هنوز هویت این زن که بین ۳۵ تا ۴۰ سال دارد و پالتوی زمستانی، شلوار لی آبی و مانتوی مشکی پوشیده بود، مشخص نشده است . بررسی های مقدماتی بیانگر آن است که زن لاغراندام به مواد مخدر نیز اعتیاد داشت و در همان محل جان خود را از دست داده است.
درحالی که تحقیقات درباره سناریوهای متفاوت این پرونده ادامه داشت، چند ساعت بعد جوان ۲۵ ساله ای وارد کلانتری شهید آستانه پرست مشهد شد و پرده از راز ماجرایی خون آلود برداشت. او به نیروهای انتظامی گفت: وقتی به مشهد آمدم با مردی آشنا شدم که مدعی بود با همسرش اختلاف دارد. آن مرد با من درد دل کرد و مشکلات خانوادگی اش را برایم شرح داد. من هم خیلی دلم به حالش سوخت و قول دادم که کمکش کنم به همین دلیل با یکدیگر منزلی را در اطراف بولوار وحدت اجاره کردیم اما هنوز ساعتی از نیمه شب نگذشته بود که آن مرد با پیراهن خونی به خانه آمد و گفت: من همسرم را کتک زدم و پیکر او را در بولوار فرودگاه انداختم.
با وجود این، جوان ۲۵ ساله در ادامه اظهاراتش به تناقض گویی پرداخت و ادامه داد: آن مرد گفت همسرم را کتک زدم ولی پیکر او را جایی نبردم! و در اظهارات متناقض دیگر گفت: پیکر همسرم را در خیابان کوشش مشهد انداختم!
در پی اظهارات این جوان کارآگاهان موفق شدند منزل محل سکونت مورد ادعای این جوان را پیدا کنند اما تحقیقات میدانی نشان می داد که آن ها دو نفر بودند و صاحبخانه نیز حضور دو نفر در منزل اجاره ای را تایید کرد.
درحالی تحقیقات در این پرونده ادامه دارد که سه سناریو در مثلث جنایی خودنمایی می کند. با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی ویژه قتل عمد، بررسی های کارآگاهان درباره سه سناریوی مذکور که از بولوار فرودگاه آغاز شد، همچنان ادامه دارد. در همین حال شاگرد ۵۰ ساله که یکی از مظنونان سناریوی این مثلث جنایی است درباره این که چرا آن شب به جاده سیمان نرفت نیز گفت: احساس کردم امنیت در بولوار فرودگاه بیشتر است به همین دلیل با وجود اصرار راننده کامیون، به سوی بولوار فرودگاه حرکت کردم تا شب را داخل کامیون سپری کنم! در همین حال قاضی از شهروندان خواست چنان چه درباره «هویت» زن جوان که مشخصات وی در متن این گزارش درج شده است، اطلاعاتی دارند با پلیس آگاهی خراسان رضوی در میان بگذارند.
نظر کاربران
داستان حسن کرد شبستری نوشتی .
مشهد.چی به روزت امده است.
مشهددیگه خنجروازروبسته .هی جرم وجنایت میکنن
اه اه
مرسی ازبرترین ها
فکر کنم خود نویسنده ماجرا هم ، جریان خوابی که دیده را تعریف کرده. پا شو آقاجون یه آبی به صورتت بزن، حالت جا بیاد. چاییت رو هم با نبات مشهدی بخور، برات خوبه...
اگه ناس پیشش بودافغانی بیگانس همشون اخراج کنید این هارو
پاسخ ها
خخخخخ استدلالت توحلقم
دوستان ببخشید ناس چیه؟
پاسخ ها
ناس حیوانیست نجیب که در جنگلهای آمازون میروید و مردم به آن احترام میگزارند
یک نوع ماده مخدردوست عزیز
این همون آناناسه که آناش مرده ...ناسش موده
نه ناس حیوانیست که با سوار شدن روی آن به فضا میرود و گردش دنیا در40روز را انجام میدهد
ممنونم لینداخانم
پاسخ ها
خواهش میکنم
دوستان عزیز، ببخشید، ماده مخدر چیست؟
پاسخ ها
یه نوع شیرینیست که با چای میخورن
فقط اعدام
درس بخونید
مدرسان شریف
کجا
مدرسان شریف
حالا اینم
قتل
مشهد
دزدی
مشهد
غارت
مشهد
اتش زدن
مشهد
حداقل حرمت امام رضا رو نگه دارید
بازم مشهد چه خبره بابا همش مشهد میخاستم برم راستش دیگه ترسیدم نمیرم دوست عزیز دستت دردنکنه که ناس رو گفتی چیه چون منم نمیدونستم چیه
اره واقعا ممنون منم نمیدونستم ناس چیه!!
ناس انقدر تلخ و اشغال هست که رفیقمون سرایدار افغان داره طرز تهیه شو گفت حالت تهوع گرفتم.فکرکنم دوستمون شوخی کرده شیرینی هست وباچایی میخورن!!! خخ
پاسخ ها
ماده مخدری است که عوارض است :ناس (پان )
خطرنوعی سرطان دهنی
بی خوابی
افزایش ضربان فلب بالارفتن فشارخون ودمای بدن تمایل شدیدبه خوردن اب نامنظم شدن قلب لرزش اندام تشنج تخریب تدریجی اعصاب مغز تخریب بافت بدن اسیب دیدن سیستم ایمنی .مسمومیت
مرسی ازبرترین های عزیز وخوب
پسراون مرد قمه بدست کی بود وچی شده؟