۷۱۷۲۰۵
۲۱ نظر
۵۰۱۶
۲۱ نظر
۵۰۱۶
پ

قصاص برای مردی که مادرش را اشتباهی کشت!

مردی که به خاطر ارثیه پدری با برادرش درگیر شده و اشتباهی مادرش را به قتل رسانده ‌است، با درخواست خواهران و برادرش به قصاص و حبس محکوم شد.

روزنامه شرق: مردی که به خاطر ارثیه پدری با برادرش درگیر شده و اشتباهی مادرش را به قتل رسانده ‌است، با درخواست خواهران و برادرش به قصاص و حبس محکوم شد.

متهم که پیش از این در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده ‌بود، درحالی‌که به شدت گریه می‌کرد ادعا کرد قصدی برای کشتن مادرش نداشت و اصلا متوجه نشد چطور چاقو به مادرش برخورد کرد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و با توجه به شکایت اولیای ‌دم و سایر مدارک موجود در پرونده خواستار مجازات متهم شد. در ادامه اولیای ‌دم که خواهران و دو برادر متهم بودند، در جایگاه حاضر شدند. یکی از برادران متهم گفت شکایتی ندارد و رضایت بی‌قیدوشرط می‌دهد اما سایر اولیای ‌دم درخواست قصاص کردند. برادری که متهم با او درگیر شده‌ بود، وقتی در تریبون قرار گرفت، در توضیح روز حادثه گفت: برادرم با ما اختلاف داشت و فکر می‌کرد من ارثیه پدری را درست تقسیم نکرده‌ام. روز حادثه به خانه مادرم رفته و شیشه‌ها را شکسته‌ بود. وقتی متوجه این موضوع شدم، به خانه مادرم رفتم تا به مادرم کمک کنم.

وقتی رسیدم، برادرم به ‌سمت من حمله کرد و من هم با چوب ضربه‌ای به او زدم تا بتوانم جلوی حمله‌هایش را بگیرم اما در یک لحظه مادرم برای میانجیگری به ‌سمت ما آمد و وسط ما قرار گرفت. یکدفعه دیدم مادرم روی زمین افتاد. من و برادرم هر دو خیلی وحشت کرده‌ بودیم. برادرم بهت‌زده به مادرم نگاه می‌کرد و چاقوی خونی هم دستش بود. مادرم در جا جانش را از دست داد. برادرم اشتباهی چاقو را به مادرم زده ‌بود و اینکه شوکه و درمانده به چاقو و جسم بی‌جان مادرم نگاه می‌کرد، کاملا مشخص بود که اشتباه کرده ‌است. بااین‌حال من حاضر به گذشت نیستم و درخواست اجرای حکم قصاص دارم.

بعد از گفته‌های اولیای ‌دم متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل مادرش را قبول کرد و گفت: مدتی بود همسرم قهر کرده و از خانه رفته بود. من دو پسر نوجوان داشتم و به خاطر آنها خیلی در عذاب بودم؛ بی‌کار هم شده ‌بودم. وضع خوبی نداشتم. از طرفی ارثیه پدری داشتم که خواهران و برادرانم آن را درست تقسیم نکرده و بیشترش را برای خودشان برداشته بودند و کمی از آن را به من داده ‌بودند. من سر این موضوع با آنها درگیری داشتم. روز حادثه هم به همین موضوع اعتراض داشتم. وقتی برادرم وارد درگیری شد، به ‌سمت او چاقو کشیدم. اصلا نمی‌دانم چاقو چطور وارد پهلوی مادرم شد و او چطور کشته شد.

من تا مدت‌ها نتوانستم مرگ مادرم را قبول کنم و همچنان فکر می‌کردم اشتباهی شده ‌است. متهم در پاسخ به این سؤال که آیا اعتیاد یا سابقه کیفری دارد، گفت: من نه اعتیاد داشتم و نه سابقه کیفری. چون بی‌کار بودم و اختلافاتی هم از مدت‌ها قبل به‌خاطر بعضی مسائل با همسرم داشتم، او من را ترک کرد. من از دوران نوجوانی تشنج می‌کردم و چون داروی تشنجم تمام شده‌ و چند روز بود که نخورده ‌بودم، به شدت عصبی و مضطرب بودم؛ به همین خاطر هم کارهایی که می‌کردم دست خودم نبود. من خودم را مستحق مرگ می‌دانم و درخواست دارم حکم قصاص را درباره من اجرا کنید، با اینکه اصلا متوجه نشدم چطور چاقو را به مادرم زدم اما مقصرم و درخواست دارم من را قصاص کنید. به‌شدت عذاب وجدان دارم و می‌خواهم هرچه زودتر این زندگی تمام شود و امیدوارم مادرم من را ببخشد. متهم در ادامه گفته‌هایش درباره اینکه درحال‌حاضر فرزندانش کجا هستند، گفت: همسرم بعد از اینکه قهر و خانه را ترک کرد، به خانه پدرش رفت و حالا هم دو پسرم را پیش خودش برده‌ است. تنها نگرانی من این است که بچه‌هایم آینده‌ای تلخ داشته ‌باشند. خیلی برایشان دلواپس هستم.

به‌جز آنها هیچ نگرانی‌اي ندارم؛ اگر مطمئن شوم که آینده خوبی دارند و کسی آنها را اذیت نمی‌کند، خودم را آماده مرگ می‌کنم و از خواهران و برادرانم درخواست دارم که حکم قصاص را درباره‌ام اجرا کنند. بعد از گفته‌های متهم وکیل مدافع او در جایگاه حاضر شد و براي دفاع از متهم صحبت کرد و گفت: با توجه به اینکه متهم اشتباه کرده و اولیای ‌دم هم می‌دانند که او به اشتباه چاقو را بر بدن مادرش وارد کرده و با توجه به اینکه قتلی که اتفاق افتاده خانوادگی است و متهم دو فرزند دارد که برادرزاده‌های اولیای ‌دم محسوب می‌شوند، درخواست دارم موکلم مورد عفو قرار گیرد. سپس متهم یک بار دیگر در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول کرد و درحالی‌که به شدت گریه می‌کرد گفت: من نمی‌خواستم مادرم را بکشم و اصلا هم متوجه نشدم چطور چاقو وارد بدنش شد؛ درخواست دارم هرچه زودتر حکم را درباره من اجرا کنید.

در پایان هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به مدارک موجود در پرونده به خاطر قتل مادرش به قصاص و به خاطر تخریب خانه به پرداخت خسارت و یک ‌سال حبس محکوم کردند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    ای لعنتی.

    پاسخ ها

    • م خسروی

      فقط اعدام

  • رضا

    من خواهش میکنم برادران وخواهرهای این فردازقصاص ایشون گذشت کنن.مطمئناروح مادرایشان هم به مرگ پسرشون راضی نیست.خداوندهم به این خانواده صبروگذشت مرحمت فرماید

    پاسخ ها

    • م خسروی

      ...قصاص حقشون هست

  • بدون نام

    چقدر ناراحت كننده. اميدوارم به زندگي برش گردونند مطمئننا هدف برادران و خواهران تأديب ايشونه و در نهايت ميبخشنش.

    پاسخ ها

    • بدون نام

      احتمالا بخشیده میشه و میاد بیرون و کارناتمام خودش یعنی کشتن برادر رو تمام می کنه

  • اعظم

    عجب خواهر و برادرایی خودشونم دیدن که اشتباهی چاقو زده پس چرا رضایت نمیدهند شما که مادرتونو از دست دادین چطور حاضر میشین بچه های برادرتون بی پدر بشن بعد آینده میخوایین به بچه هاش چی بگین بگین ما رضایت ندیدیم بعد اعدامش کردن خیلی سخت اشتباه میکنید

    پاسخ ها

    • بدون نام

      یه وارث کم میشه براشون دیگه...
      پول چشم آدما رو کور میکنی

  • بدون نام

    لعنت به فقربیکاری لعنت به صابکاروپیمانکارخاین که کارگرایرانی وهم وطن به کارنمیگیرکارگرافغانی خارجی به کارمیگیرالان ۱نفرافغانی بیکارنداریم وبرعکس بیشترایرانیا بیکارن نمیدونیم اینجاایران ویاافغانستان وماتوکشورخودمون غریبیم همین ملت بودن انقلاب کردن و۸سال جنگ تحمیلی بانصف دنیاجنگیدن وبهترین مردم وجوانانشون از دست دادن دسته گلاشون باسختی فراوان کشیدیم والان بایداستفادش وببریم افغانی پررواومده داراستفادش ومیبره خوب میتواستین اینجوربش خوب جنگ نمیکردیم میزاشتیم کشوردست خارجیا بیفته لان همین شد جنگ واوردن توخانوتدخهامون ایران وایرانی دارنابودمیش به خاطرهمین افغانهای گشنه دولت زودتراخراجشون کنه تادیرنشده

  • نسیم بهاری

    بیچاره مادر
    هعییییی
    کاش حداقل اینا رضایت میدادن
    مثلا داداششونه

  • گندم مجیدی ...15ساله...پونک قزوین

    کثافت .

  • شاپور .م

    دلم کباب شد...خدا به همه مون رحم کنه..این اتفاق واسه هرکسی ممکنه بیافته ..اونم با این اوضاع نابسامان اقتصادی و بیکاری و عصبیت همه

  • شهریار

    حالا اشتباهی هدفش چاقوزدن به برادرش بوده اگه اشتباهی نزده بو.د به داداش زده بود همونم الان باید جوابگو خواهرو برادرهاش زن وبچه برادرش میشد

  • بدون نام

    بعضی وقتها که این خبر ها رو میخونم خدا رو شکر میکنم که جزء یک خونه اجارهای پدرم چیزی نداشت که ما بخواهیم تقسیم کنیم وگر نه برادرهایم کار ی میکردند که مادرم توکوچه ها اواره بشه

  • بدون نام

    اینایی که رضایت نمیدن میخان بقیه ارثشو بالا بکشن

    پاسخ ها

    • مدینه

      ارثش هر چی که باشه به بچه هاش میرسه چون زمان فوت پدر در قید حیات بوده و ارثیه تقسیم هم شده
      پس اونچه که بهش رسیده داراییش محسوب میشه و به پسرهاش میرسه

  • بدون نام

    متاسفانه تو ایران این ارث و میراث شده بلای جون یه عده
    پدری عمری زحمت میکشه تا یه اندوخته ای برای بچه هاش بذاره غافل از اینکه بچه ها سر همین اتدوخته میشن دشمن جون همدیگه
    اطراف خودم زیاد از این خواهر و برادر ها هستن دارم می بینم که به مرگ هم راضی هستن
    تو شادی و غم همدیگه هم شرکت نمیکنن فقط به خاطر یه ارثیه که گاهی حتی ارزش مادی زیادی هم نداره

    نمیدونم چرا ما کفتار صفت هستیم و منتظریم روی یه لاشه همدیگه رو بدریم
    من هیچ جای دیگه در این جنگ و نزاع بر سر ارث و میراث ندیدم

  • مسیحا بهاری

    به نظر من برای اینکه ارثیه رو ناحق بهش دادن دیگه نمیخان رضایت بدن بیاد بیرون دوباره واسشون درده سر درست کنه و اینجا انسانیت رو ب پول فروختن

  • بدون نام

    فقط قصاص اش کنید.بماند برادرش را حتمن
    خاهد کشت.

  • بدون نام

    فقط قصاص اش کنید.بماند برادرش را حتمن
    خاهد کشت.

  • باران

    وقتی پدرومادرا نباشن ارثیه به چه پردمیخوره اخه ولی متاسفانه تواین زمون ارثیه انگار از پدرومادرا مهم ترشده

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج