آیدین آغداشلو: اورهان پاموک را میستایم
«نام من سرخ» پیوندی شد میان من و او... میان من و روایتِ او از جهانی در معرض فراموشی که ترکیب شده بود از انسان و حیوان و منظر... و تعریف میشد از قول و روایت عناصری که در کنار هم کلّ پیوستهای را تکمیل میکردند؛ همانطور که در نگارگریهای چهارصد سال پیش، چشمانداز به یمن این تجمع بود که ملموس میشد.
فرارو نوشت: آیدین آغداشلو: با نام «اورهان پاموک» سالها پیش آشنا شدم؛ با شگفتی و تحسین و احترام، و وقتی دیدم نویسنده بزرگی از این سو متولد شده است و حرف زیاد و تازهای برای گفتن دارد. شاید هم در این تحسین و احترام...
همذاتپنداری با نویسندهای که نقاشی را دوست دارد بیدخالتی نبوده است: مهر نقاشی به نقاشی. مهر آدمی به نویسنده کارآمدی که نگارگریهای قدیمی را تماشا و ستایش میکند. انگار که در دوردست و در یک لحظه لذتی برابر تقسیم میشود.
تا اینکه کتاب «نام من سرخ» را در یک کتابفروشی در تورنتو پیدا کردم. با روی جلدی که نشان از نقاش نگارگری میداد که قرنها پیش از ما میزیست... و هنوز هم داشت میزیست!
«نام من سرخ» پیوندی شد میان من و او... میان من و روایتِ او از جهانی در معرض فراموشی که ترکیب شده بود از انسان و حیوان و منظر... و تعریف میشد از قول و روایت عناصری که در کنار هم کلّ پیوستهای را تکمیل میکردند؛ همانطور که در نگارگریهای چهارصد سال پیش، چشمانداز به یمن این تجمع بود که ملموس میشد.
«نام من سرخ» مدتی کتاب بالینی من شد. لایهلایه بودنش، ارتباط و برخورد آدمها- مانند اصابت ظاهرا تصادفی گویهای بازی بیلیارد، آمد و شد میان خیال و واقعیت، میان حقیقت و وهم، لذتی بسیار به همراه داشت. چه درخشان و درست بود این همآوایی میان در و دیوار و سنگفرش کوچه و جهان ظریف و لطیف و رمزآلود نگارگریها و کار پیچیده نگارگری که کارش نهتنها اجرای فنی یک صنعت و هنر شریف، که مدخلی بود برای ورود به عالمی خیالانگیز و سختوصول- و چه با دقت و دانایی، دقایق اجرایی این هنر سپریشده توصیف میشد.
اورهان پاموک را میستایم و میدانم که کارش ابعاد متعدد و فراوانی دارد: همانقدر ریشه در این سوی جهان که در ساختار قصهنویسی پیشتاز سی سال گذشته جهان غرب... و همین نکته است که جایگاهش را برایم جذاب و خاص میکند و برای منی که همه عمر در آرزو و جستوجوی هنرمند و متفکر دوجهانه بودهام، اورهان پاموک را به صورت توفیق و مثالی شایسته درمیآورد و در میان این خیل انبوه، تصویر او را دلخواهتر و واضحتر و دوستداشتنیتر مییابم و آسوده میشوم.
متن سخنرانی آیدین آغداشلو در شب اورهان پاموک از «شبهای بخارا» که برگزار نشد.
ارسال نظر