مرد کشتیگیر اتهام آدمربایی را رد کرد
مرد کشتیگیری که متهم است بعد از جدایی از همسرش به درگیری با خانواده او ادامه داده و یکی از نزدیکان او را دزدیده است، در دادگاه ادعا کرد همه گفتهها دروغ است و برای او و برادرش تله گذاشتهاند.
روزنامه شرق: مرد کشتیگیری که متهم است بعد از جدایی از همسرش به درگیری با خانواده او ادامه داده و یکی از نزدیکان او را دزدیده است، در دادگاه ادعا کرد همه گفتهها دروغ است و برای او و برادرش تله گذاشتهاند.
مرد کشتیگیر و برادرش متهم هستند نوه داییشان را که برادرزاده همسر سابق مرد کشتیگیر است، ربودهاند و با چاقو مجروحش کردهاند. این پرونده در سال ۹۴ به جریان افتاد و مرد جوانی به نام کاوه با مراجعه به دادسرا مدعی شد دو برادر به نامهای شاهین و شاهرخ که هر دو از کشتیگیران بنام هستند، او را دزدیدهاند. وقتی دو برادر بازداشت شدند، ادعا کردند: آدمربایی دروغ است و آنها قصد کمک داشتند، اما کاوه با همکاری پدربزرگش علیه ما دسیسه چیده است. بااینحال، کیفرخواست علیه دو برادر کشتیگیر صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابائی و با حضور یک مستشار برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: شاهین و شاهرخ متهم هستند سال ۹۴ نوه داییشان به نام کاوه را ربودهاند تا او را مجبور کنند بهنفع آنها و علیه پدربزرگش در دادگاه شهادت بدهد. دو برادر شاکی را با چاقو زخمی کردند. اکنون با توجه به مدرکهای موجود در پرونده برای آنها به اتهام آدمربایی و ضربوجرح تقاضای اشد مجازات دارم.
سپس شاکی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: دو برادر با پدربزرگم اختلاف داشتند و پروندهشان در دادسرا تحت رسیدگی بود. دو برادر به من پیشنهاد داده بودند تا در ازای دریافت پول بهنفع آنها در دادگاه شهادت بدهم. من هم قبول کردم بااینحال، شاهین و شاهرخ بهزور من را سوار ماشین کردند و سپس من را با چاقو زدند. من از آنها شکایت و درخواست مجازاتشان را دارم.
سپس شاهین که با قرار وثیقه آزاد شده، روبهروی قضات دادگاه ایستاد و گفت: چند سال پیش با دخترداییام ازدواج کردم اما با همسرم اختلاف داشتم بههمین دلیل او را طلاق دادم. بعد از آن داییام کینه من را به دل گرفت و چند نفر را اجیر کرد تا از من انتقام بگیرند. مردان غریبه شبانه در خیابان به من حمله کردند و من را بهشدت کتک زدند. من از داییام شکایت کردم. پرونده ما در جریان بود تا اینکه یکی از بستگانم به نام شکور پیغام فرستاد نوه داییام کاوه حاضر است در دادگاه بهنفع من شهادت دهد. او برای شهادت دو میلیون تومان پول از من خواست و من پذیرفتم. اما کاوه هر بار بهانهای میآورد. او آخرینبار گفت در ازای دریافت ۱۰ میلیون تومان حاضر است در دادگاه حاضر شود و علیه پدربزرگش شهادت دهد. شاهین ادامه داد: آخرینبار با کاوه مقابل یک محضر قرار گذاشتیم.
قرار بود کاوه همراه شکور سر قرار بیاید. چون کاوه به شیشه معتاد بود و سابقه داشت، از برادر کوچکم به نام شاهرخ خواستم تا همراه من بیاید و از دور مراقب اوضاع باشد. قرار بود کاوه بعد از دریافت مبلغ ۱۰ میلیون تومان علیه پدربزرگش شهادت دهد اما وقتی مقابل محضر رسیدیم متوجه شدیم محضر تعطیل شده است. بههمین دلیل برای صبح روز بعد با هم قرار گذاشتیم. وی گفت: من از کاوه جدا شدم و یک ماشین کرایه کردم تا بهسمت خانه برگردم. همانموقع بود که شکور با من تماس گرفت و گفت کاوه چاقو خورده است. من بلافاصله با برادرم تماس گرفتم. من و شاهرخ، کاوه را سوار ماشین کردیم تا او را به بیمارستان برسانیم. وقتی برادرم کاوه را به بیمارستان رساند من برای انجام کاری از بیمارستان بیرون رفتم. سپس شاهرخ، کاوه را به خانهمان آورد تا از او مراقبت کنیم. بعد از چند ساعت که حال کاوه بهتر شد او به خانهشان برگشت و چند روز بعد علیه من و برادرم شکایت کرد.
پدربزرگ کاوه او را مجبور کرد تا علیه ما شکایت کند. او بهدروغ داستان آدمربایی را مطرح کرد و گفت من و برادرم او را ربوده و با چاقو زخمی کردهایم. دایی ما طراح و کارگردان این سناریوی دروغین است. سپس شاهرخ ۲۸ساله روبهروی قضات ایستاد و حرفهای برادرش را تأیید کرد. وی گفت: باور کنید من و برادرم، کاوه را ندزدیدیم. قرار بود ما در ازای اینکه کاوه به نفع برادرم در دادگاه شهادت دهد ۱۰ میلیون تومان به او پول بدهیم. ما نمیدانیم چه بلایی سر کاوه آمده و چه کسی او را در خیابان با چاقو زخمی کرده است.
در پایان این جلسه هیئت قضائی وارد شور شد تا رأی را صادر کند.
نظر کاربران
ببین گرگ نررررچ بلایی سرهم میارند