مرد سه زنه، جانش را بر سر ازدواجهایش داد
ساعت ۷:۳۴ سهشنبه ۲۸ فروردین مأموران کلانتری ۱۵۰ تهرانسر، مرگ مرموز مرد میانسالی را در یکی از بیمارستانهای پایتخت به بازپرس کشیک قتل اعلام کردند.
روزنامه ایران نوشت: ساعت ۷:۳۴ سهشنبه ۲۸ فروردین مأموران کلانتری ۱۵۰ تهرانسر، مرگ مرموز مرد میانسالی را در یکی از بیمارستانهای پایتخت به بازپرس کشیک قتل اعلام کردند.
بهدنبال اعلام این خبر بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند. یکی از شاهدان ماجرا که از دوستان مقتول بود در تحقیقات گفت: سیروس با همسر دومش، مهناز مشکل داشت. همسرش خودروی او را بدون اجازه برداشته بود و هر چه سیروس با او تماس میگرفت که خودرو را برگرداند او راضی نمیشد. تا اینکه روز حادثه یک نفر که نمیدانم چه کسی بود با سیروس تماس گرفت و به او آدرس محلی را که خودرواش پارک شده بود، داد.
بلافاصله به محل مورد نظر رفتیم و خودروی سیروس را مقابل خانهای دیدیم. سیروس با چاقو یکی از لاستیکها را پنچر کرد. ما دو ساعتی داخل خودرو در کمین نشستیم تا اینکه همسر سیروس به همراه زن جوانی از خانه خارج شدند. سیروس به طرف آنها رفت و مهناز با دیدن او بلافاصله سوار خودرو شد و درها را قفل کرد.
در همین لحظه مهناز خودرو را روشن کرد و درحالی که سیروس جلوی خودرو ایستاده بود او حرکت کرد و سیروس را زیر گرفت. بعد هم فرار کرد، من سیروس را به بیمارستان رساندم اما فوت کرد.
درحالی که تحقیقات برای دستگیری زن میانسال به دستور بازپرس محسن مدیر روستا ادامه داشت، ۵ اردیبهشت، مهناز به کلانتری ۱۵۰ تهرانسر رفت و خود را معرفی کرد.
بهدنبال این ماجرا زن جوان دستگیر و روز گذشته برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.
درگیری بهخاطر زن سوم
زن ۵۰ ساله در تحقیقات گفت: من همسر دوم سیروس بودم، ۱۵ سال قبل به عقد او درآمدم و یک پسر بزرگ هم دارم. ۴ فروردین بود که از سیروس خواستم خودرواش را به من بدهد تا به مسافرت بروم. او قبول کرد اما گفت دو یا سه روزه برگردم، اما من پشیمان شدم.
همان روز داخل خودروی شوهرم، گوشی تلفن همراهش را پیدا کردم که آن را جا گذاشته بود. گوشی را که روشن کردم عکس و پیامهای زنی را دیدم که متوجه شدم همسر سوم شوهرم است. شوکه شدم. فوراً به سیروس زنگ زدم و دعوایمان شد. از سر لجبازی عکس و پیامهای آن زن را برای همسر اول سیروس هم فرستادم و آنها را هم به جان همدیگر انداختم.
مهناز ادامه داد: سر همین موضوع باهم اختلاف پیدا کردیم و روز حادثه با من تماس گرفت و گفت ساکم را که داخل خودرو است میخواهم. من به دروغ به او گفتم شهرستان هستم. او هم گفت شهرستان است و با این حرف خیالم راحت شد که تهران نیست، اما ساعتی بعد او را مقابل خانه دوستم دیدم که ناگهان سیروس به طرف ما آمد. چون خیلی عصبانی بود، ترسیدم و سریع درها را قفل کردیم. او شروع به داد و فریاد کرد و من برای اینکه بتوانم از دستش فرار کنم شروع به حرکت کردم که نمیدانم چه شد زیر خودرو رفت. قصد من کشتن نبود و زمانی که متوجه شدم سیروس فوت کرده است فوراً خودم را معرفی کردم.
بازپرس محسن مدیر روستا دستور بازداشت زن میانسال را صادر کرد. همچنین تحقیقات از شاهدان ماجرا و بررسی دوربینهای مداربسته محل حادثه ادامه دارد.
نظر کاربران
سیروس داداش هرجا هستی میخوام بهت بگم خدا قوت پهلوان
پاسخ ها
ههههه پهلوان تون زیر ماشین بادش در رفت خخخخخ
واقعا خاک بر سر این مرد هوسباز.خجالت بکش ..اینم زندگی بود که کردی...زن یه دونشم زیاده اونوقت سه تا سه تا هاپولی میکنی؟ همین شد که تو گلوت گیر کرد...حالا برو اونور دست به کار شو..
پاسخ ها
خخخخخ
خوب کاری کرده سه تازن گرفته بود، خودش میخواسته خرجیشون بده
پاسخ ها
خب پس این زنه هم خوب کاری کرده زده شوهره رو کشته خودش میخواد جواب پس بده
سیروس واقعا خاک تو سر ت احمق آخه سه تا چ خبره تو یکیش مردم موندن ولی خدا قوت پهلوون خسته نباشی دلاور تو اون دنیا چ میکنی حالا
افرین دستش دردنکه مرتیکه هوسباز هرزه حقش بود
احتمالا جای ماشین را زن چهارم لو داده
پاسخ ها
واقعا عالی بود،به نکته ظریفی اشاره کردی ،خیلی خندیدم،مرسی
میدونید چرا زن های دوم نمیتونن زن بعدی رو تحمل کنن ؟
چون اون زن بعدی میشه آینه تمام نمای خودشون و تمام بدی ها و زشتی های خودشون رو در حضور اون زن بعدی میبینن
زن هایی که وارد زندگی زن دیگه ای میشن پیش خودشون بدجوری احساس پیروزی میکنن و بر این باور هستن که حتما خیلی ارزشمند بودن که مردی اونها رو به زن اصلی خودش ترجیح داده خودشون رو زیباتر بهتر و خواستنی تر از زن اون مرد تصور میکنن و برای اینکه وجدان خودشون رو راحت کنن در تصورات خودشون رو کلی عیب و ایراد رو به زن اول نسبت میدن تا این طوری به این تصور برسن که حق دارن مردی رو از زندگی فلاکت باری که زن اول براشون درست کرده نجات بدن و تازه به یه خود باوری دروغین هم میرسن ولی زمانی که پای زن سوم وسط کشیده میشه احساس میکنن که زن جدید هم تمام اون تصورات رو داشته که وارد زندگیش شده برای همین نمیتونن این حس شکست رو بپذیرن اون کاخ دروغینی که با تصورات بیمار گونه برای خودشون ساختن فرو میریزه و یک دفعه خودشون رو در رده همون زن اول میبینن و به معنای واقعی دیوونه شون می کنه
سزای مرد هوسباز و زن و دوم همینه
به مرد کار زیادی ندارم چون به قول خودشون حلال شون بوده و با این بهانه نامردی خودشون رو توجیح می کنن ولی برای همچین زنی دلم بد جوری خنک میشه واقعا این زن ها هر چه به سرشون بیاد کمه زندان تحقیر به دار آویخته شدن همه اینها برای گندی که زدن کمه
زن دوم نفرت انگیزه زن دوم چندش آوره
پاسخ ها
چه توصیف جالبی. تا الان به این موضوع فکر نکرده بودم.کاملا اموزنده بود ممنونم عزیزم. انشالله که نصیب ماها نشه.
خدا پدر و مادرت را بیامرزد.خوب گفتی
شما ک انشا خوبی داری کاش املا خوبی هم داشتی . توجیه ن توجیح.
یعنی از همه چی گذشتی فقط گیر به توجیه و توجیح دادی
عاقلا پی نکنه نروند
بنا بر فرهنگ نامه معین "توجیه" درست است و معنای آن این چنین است: توجیه
(تُ) [ ع . ] (مص م .) 1 - کسی را به سوی دیگری فرستادن .2 - نیک بیان کردن مطلبی . 3 - (عا.) سعی در موجه جلوه دادن کار یا حرف نابجا.
ب درک ...
پاسخ ها
راننده های کامیون و اتوبوس بین شهری برای اینکه هفته ای یکبار میزند خانه تو هر شهری دوری مثل پایانه یک زن دارن .
وقتی بار خالی میکنند تا بار بعدی بارگیری بشه یک خستگی راه در پایانه و گرد راه را میزدایند و صفای تازه میکنند . و انگیزه ایجاد میکنه که هی برن هی بیایند. خوب در میارند. خوب باید بخورند و خوب انگیزه به ادامه راه داشته باشند .
خاک بر سره همچبن مردای هوسبار خوبش شد دستش درد نکنه که زیرش کرد افرین مرحبا
بابا ایول داری حتما وضع وقیافه خوبی داشته اما ننوشته بودید که چطوری این زنها را گرفته شاید زنها انو گرفته بودن؟....ولی بی مرفت نه تنها خودتو بیوه کردی بلکه دو نفر دیگه هم بیوه کردی اخه این کار ات درست بود خخخخخخ
پاسخ ها
آره عزیز درست بوده اون دو نفر رو هم از شر این مرد نجات داده بهتره این جوری به قضیه نگاه کنی
قول میدم زن سوم از وجود دو زن دیگه خبر نداشته