۷۰۸۱۰۶
۴ نظر
۵۰۱۰
۴ نظر
۵۰۱۰
پ

گرانی کالا برای فروشندگان هم دردسر درست کرد

روزنامه جهان صنعت؛ در گزارشی به تبعات گرانی کالاهای اساسی برای فروشندگان و خریداران پرداخته است.

روزنامه جهان صنعت؛ در گزارشی به تبعات گرانی کالاهای اساسی برای فروشندگان و خریداران پرداخته است.

بعد از عید کسی خرید نمی‌کند

جلوی خشکبارفروشی‌های ابتدای خیابان مثل همیشه شلوغ است. کمی که نزدیک‌تر می‌شوم می‌بینم خبری از خرید انجیر خشک و توت و پسته و بادام هندی نیست. بیشتر مردم علاقه دارند شکلات و لواشک بخرند. از فروشنده می‌پرسم وضعیت کار و کاسبی چطور است؟ پسرک جوان آهی می‌کشد و می‌گوید: الان که هیچی، همه میان هله هوله می‌خرن فقط. دم عید فروشمون خوبه الان که خرید عید تموم شده کسی خشکبار نمی‌خره. الان همه از تنقلات استقبال می‌کنند چون هم ارزونه هم خوشمزه، قیمت مناسبی هم داره و همه می‌تونن راحت بخرن.پسر خشکبارفروش درست می‌گوید بیشترین مشتری را همین لواشک‌ها با بسته‌بندی‌های رنگی و شیک دارند و دختران جوان که از کنار هر کدام از سبدها رد می‌شوند چند لحظه می‌ایستند و نگاه می‌کنند و بعد از مشورتی کوتاه با چشم‌هایی که از شادی برق می‌زند دست‌شان را توی کیف می‌کنند و به میزان نیاز می‌خرند و همان لحظه هم چندتایی از آنها را برمی‌دارند و به دهان می‌گذارند.کمی آن طرف‌تر چند فروشگاه صنایع دستی است، به زبان ساده بخواهم بگویم مگس پر نمی‌زند و فروشندگان یا پشت میز نشسته‌اند و از پشت آویزهای رنگی رهگذران را نگاه می‌کنند یا ترجیح داده‌اند بیرون از مغازه بایستند و از هوای بی‌نظیر اردیبهشت لذت ببرند و گاهی عابران را به دیدن اجناس داخل مغازه دعوت کنند که زیاد هم در این زمینه موفق نیستند.

من یکی از همان افرادی هستم که یکی از فروشندگان صنایع‌دستی درخواست می‌کند از مغازه‌اش خرید کنم. می‌گویم نیازی به این وسایل ندارم و اصرار می‌کند داخل مغازه بروم و نگاهی به وسایل بیندازم، شاید دلم برای چند تای آنها رفت. دعوت مرد مسن را قبول می‌کنم و با دست آویزهای رنگی از جنس گلیم را که بدون استثنا هر مغازه صنایع دستی یکی از آنها را جلوی ورودی مغازه‌اش زده، کنار می‌زنم. بوی تند عود صاف به صورتم می‌خورد و سرم را می‌چرخانم تا ببینم چه چیزهایی در مغازه دارد که خودش پیشقدم می‌شود و چند بالشتک کوچک به دستم می‌دهد و می‌گوید: دست بکش روش، جنسو نگاه کن، جایی مثل این پیدا کردی بیار من بهت اصلا مجانی می‌دم ببر. دوباره می‌گویم: من واقعا قصد خرید ندارم اما مرد همچنان اصرار دارد جنس‌هایش تک است و اگر خرید نکنم پشیمان می‌شوم. در نهایت او است که تسلیم می‌شود و با ناراحتی می‌گوید: مشتری نداریم، هر روز الکی از صبح میایم می‌شینیم اینجا و آخرش شانس بیاریم توریستا یه خرید کنن، از مردم که چیزی به ما نمی‌رسه چون خودشونم پول ندارن.

مردم از جنس‌های ارزان استقبال می‌کنند

قسمت پوشاک و روسری اما جریانش متفاوت است. زنان و دختران زیادی رو‌به‌روی یک مغازه ایستاده‌اند و دو پسر جوان روسری‌ها را در دست‌شان گرفته‌اند و کامل باز کرده‌اند. روسری‌ها بزرگ و نخی هستند و مخصوص تابستان با قیمت ۱۵ هزار تومان و همین قیمت باعث شده زنان مرتب به این جمعیت اضافه شوند. یکی از زنان که سن و سالی هم از او گذشته با فروشنده در حال چک و چانه است تا به توافق برسند. زن با صدای بلند می‌گوید: پسرم من نصف پولو می‌دم بهت، اینارو می‌برم توی مترو می‌فروشم و بعد سودشو باهات حساب و کتاب می‌کنم. پسر که نمی‌خواهد سرش کلاه برود سفته می‌خواهد و چند بار تکرار می‌کند: مادر من قبلا با چندتا فروشنده مترو همین کارو کردم و آخرش ضرر کردم. مگه من درآمدم از کجاس؟ شما سفته بده، خودت که میگی مال حروم نمیاری تو زندگیت و برات فرقی نداره حالا یه سفته هم بده من خیالم راحت باشه. بیشتر از این صبر نمی‌کنم تا ببینم به نتیجه می‌رسند یا نه.

همه چیز با قیمت دلار بالا رفته

سمت زنی می‌روم که روی پله نشسته و چند بسته بزرگ و کوچک جلوی پایش گذاشته است. سر حرف را که باز می‌کنم زن خودش استقبال می‌کند. به خریدهایش اشاره می‌کند و می‌گوید: جهیزیه دخترم است. عروسیش نزدیکه و هنوز خیلی از چیزارو نخریدیم. دلار هم گرون شد و الان یه متر سفره می‌خوایم بخریم باید کلی پول بدیم. چند روز پیش اعتراض کردم بهشون که گفتن خانوم دلار گرون شده و جنس‌ها هم رفته روی قیمتش. من نمی‌فهمم دلار به همه چی ربط داره؟

این بالا رفتن دلار اما فقط برای خریداران مشکل ایجاد نکرده، فروشندگان هم از این گرانی می‌نالند. راسته لوازم آرایش‌فروشان مثل همیشه شلوغ نبود. برای صحبت کردن با فروشندگان مجبور شدم داخل چند مغازه بروم و قیمت اجناس را پرس و جو کنم. پیش از هرچیز باید بگویم انگار این گرانی دلار روی لوازم آرایش و بهداشتی تاثیر بیشتری داشته و محصولاتی که قبل از عید خریداری کرده بودم امروز شاهد قیمت دو تا سه برابر پیش از عید بودم. همین را بهانه کردم تا از فروشنده جوان بپرسم با این قیمت‌ها هنوز هم مردم تمایلی به خرید لوازم آرایشی و بهداشتی دارند؟ فروشنده در پاسخ گفت: مشتری‌ها خیلی کم شده‌اند، اما راستش را بگم این صنف همیشه مشتری خودشو داره. خانم‌ها مشتری پر و پا قرص لوازم آرایشی و بهداشتی هستن، بالاخره شما خودتونم خانمی و استفاده می‌کنی؛ تفاوتش اینه که اول خانم‌ها یکم مطمئن نیستن از خریدشون اما بعد از کمی فکر کردن خرید می‌کنن چون نیاز دارن اما در کل میزان فروش ما هم پایین اومده. این نوسانات دلار باعث شد مشتری‌های ما نصف بشن، الان بیشتر فروش ما برای شغل‌های مرتبط مثل آرایشگاه‌هاس. تکی‌فروشی خیلی کمتر شده نسبت به شب عید یا مثلا ماه آبان و آذر.

خوش به حال ثروتمندان

قسمت طلافروشی‌ها هم خبری نیست. بیشتر فروشندگان در مغازه‌ها نشسته‌اند و عده‌ای هم در مغازه با همکارانشان صحبت می‌کنند. در این قسمت چیزی که توجه را جلب می‌کند این است که برخلاف همیشه که افراد زیادی پشت ویترین‌های پرزرق و برق طلایی نگاهشان به انگشترها، دستبندها یا گردنبندها خیره می‌ماند هم خبری نیست. مردم خودشان خوب می‌دانند قدرت خریدشان آنقدر پایین آمده است که حتی از نگاه کردن به طلا و جواهرات سبک و سنگین هم چشم‌پوشی می‌کنند و ترجیح می‌دهند از این قسمت به سرعت بگذرند تا در این تودرتو قدمی به مکانی که می‌خواهند برسند. این میان اما دختر جوانی پشت یکی از مغازه‌ها با لبخند و حسرت صورتش را نزدیک شیشه ویترین رسانده و وقتی می‌بیند من هم کنارش ایستاده‌ام با صدای نازکش می‌خندد و می‌گوید: ما که پول نداریم بخریم، خوش به حال اونایی که می‌خرن و باهاش حال می‌کنن؛ بعد راهش را می‌گیرد و می‌رود، اما نگاهش را از ویترین مغازه‌ها برنمی‌دارد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    تاره اولش...کو تا فقر مطلق همه ایرانیان........

  • بدون نام

    جیب مردم خالی است.نفدینگی مردم ضعیف است. ربطی به عید ندارد. بازار ایرانن چند سال است ..در روکود است.

  • esmaili

    وضع در شهرستانها خیلی بدتر از این حرفهاست...شهرهای شلوغ عجیب خلوت شده..رونق بازار جایش رو به رکود مطلق داده...عجیبتر اینکه هیچ مسعولی در دولت محترم پاسخگوی این وضعیت نیست..هر روز به تعداد فقرا به طور چشمگیری اضافه میشه..
    الان هم که ترامپ خونخوار دست گذاشته روی گلوی ما،،،دولتی ها هم که علی ماشاالله ککشون نمیگزه...خلاصه تدبیر رسیده به یه بن بست...این گره فقط به دست دلسوختگان انقلاب بازشدنی است ، نه موج سواران بی تدبیر ،، دلسوزانی که منافع مردم را بر منفعت خود ترجیح بدن....ارگانها و اشخاصی که تابع نظرات هوشمندانه رهبر فرزانه مون باشن

    پاسخ ها

    • بدون نام

      بابا وقتی مردم برای شکم هم ندارند که خرج کنند مگر دیوانه هستند به لباس و تجملات و زیور آلات فکر کنند . فقط مردم یاد بگیرند هر ده سال یک بار لباس عوض کنند و اصلا فعلا زیور آلات از آحاد مردم کنار برود و زندگی ساده رو برای زندگی پیش بگیرند و تولید کنندگان ما هم محصولاتشان را برای خارج از کشور آماده کنند و بنگاه معاملاتی جمع و برند پرورش گیاهی و دامی که برکت الهی برخوردار است .

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج