شهرداری تهران؛ برش کیک قدرت در میان چپها
با آشکار شدن اختلافات حزب کارگزاران سازندگی با حزب اتحاد ملت بر سر ماندن یا رفتن محمدعلی نجفی از شهرداری تهران برخی از پشت پردههای اتاق فکر جریان اصلاح طلبی نیز از پستوهای این جریان طلبی بیرون آمده است.
رویداد ۲۴ نوشت: با آشکار شدن اختلافات حزب کارگزاران سازندگی با حزب اتحاد ملت بر سر ماندن یا رفتن محمدعلی نجفی از شهرداری تهران برخی از پشت پردههای اتاق فکر جریان اصلاح طلبی نیز از پستوهای این جریان طلبی بیرون آمده است.
براساس اظهارات علی شکوریراد، دبیرکل حزب اتحاد ملت این حزب که فراکسیونی قوی در شورای شهر تهران دارد با رفتن محمدعلی نجفی از شهرداری تهران موافق نبوده و بر این باور بوده که دلیل رفتن نجفی از شهرداری تهران تنها بیماری وی نیست. این در حالی است که حزب کارگزاران سازندگی به شکلهای مختلف با ماندن نجفی در شهرداری تهران مخالف بوده و تلاش میکرده حرف خود را در اتاق فکر جریان اصلاح طلبی به کرسی بنشاند.
از سوی دیگر و براساس اظهارات غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی که عنوان کرده میثاق نامه شورای شهر تهران «وحی منزل» نیست، به نظر میرسد حزب کارگزاران سازندگی تمایل به شهردار شدن محسن هاشمی، رییس شورای مرکزی این حزب دارد، اتفاقی که به مذاق حزب اتحاد ملت خوش نمیآید.
اما هر دو حزب تقریباً روی یک مسأله اشتراک نظر دارند و آن شهردار نشدن محمدرضا عارف است. با این وجود اختلاف نظر دو حزب کارگزاران سازندگی با اتحاد ملت که اتفاقاً به سطح رسانهها نیز کشیده شده در آینده سه پیامد مهم برای گفتمان اصلاحات به همراه خواهد داشت.
نخست اینکه حزب کارگزاران سازندگی که مدتهاست سفره خود را از دیگر احزاب اصلاح طلب جدا کرده و تلاش میکند به صورت غیررسمی و بدون ایجاد حساسیت تصمیمات تعیین کننده جریان اصلاحات را اخذ کند پس از تشکیل حزب اتحاد ملت که به نوعی بازخوانی جبهه مشارکت است با رقیبی جدی مواجه شده است. این در حالی است که هر دو حزب خود را به حق میدانند و گمان میکنند هزینه بیشتری برای پیشرفت گفتمان اصلاحات پرداختهاند. در نتیجه تقابل چپهای محافظهکار(کارگزاران سازندگی) با چپهای معتدل(اتحاد ملت) اگر چه در ظاهر به تخاصم کشیده نخواهد شد اما پتانسیل انشقاق را همواره در خود نگاه خواهد داشت.
دوم اینکه کارگزاران سازندگی برخلاف اتحاد ملت که میل به علنی بودن دارد همواره علاقه به بازی در پشت پرده و بازیگری پنهان در فضای سیاسی ایران داشته است. به همین دلیل نیز اگر تقابل بین این دو حزب شدت بگیرد به احتمال زیاد ترکشهای این اختلاف کمتر نصیب کارگزاران و بیشتر نصیب اتحاد ملت خواهد بود.
سوم اینکه موضوع ریاست جمهوری آینده ایران در سال ۱۴۰۰ به اندازهای برای گفتمان اصلاحات حائز اهمیت است که این دو حزب را بر آن داشته تا به شکلهای مختلف تلاش کنند سهم بیشتری در قدرت داشته باشند. این در حالی است که کارگزاران سازندگی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ اسحاق جهانگیری را روانه کارزار انتخابات کرده و اتفاقاً چهره موفقی نیز از خود نشان داده از هم اکنون شانس خود را برای آینده بیشتر میداند.
اتحاد ملت نیز به خوبی به این نکته آگاهی دارد و به همین دلیل به دنبال این است که بدون درد و خونریزی خود را بالا بکشد و تلاش کند در انتخاب کاندیدای نهایی جریان اصلاحات نقش پررنگتری داشته باشد.
نکته مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد فاصله بیشتر اتحاد ملت از کارگزاران سازندگی نسبت به دولت حسن روحانی است. کارگزاران سازندگی علیرغم برخی نقایص جدی در دولت حسن روحانی همچنان از دولت حمایت میکند و رویکرد حسن روحانی را برای مدیریت کشور مثبت ارزیابی میکند. این در حالی است که به نظر میرسد اتحاد ملت انتقادات جدیتری به دولت حسن روحانی دارند و چه بسا به دلیل برخی رویکردهای محافظهکارانه دولت روحانی از هم اکنون به دنبال شق دیگری برای دوران پسا روحانی باشند.
با تمام این اوصاف و در شرایطی که دولت روحانی در سختترین روزهای خود به سر میبرد عمیقتر شدن شکافها در گفتمان اصلاح طلبی به سود هیچکس نیست و بهتر است هر چه زودتر بزرگان جریان اصلاحات همه احزاب زیرچتر گفتمان اصلاح طلبی را در مسیری واحد قرار بدهند تا خطرات احتمالی آینده کمتر شود.
ارسال نظر