کارکرد فضای مجازی برای اصلاح طلبان و اصولگرایان
فضای مجازی بهعنوان یک پدیده نوظهور اجتماعی این روزها برای جریانهای سیاسی کارکرد متفاوتی پیدا کرده است. از یکسو اصولگرایان تلاش میکنند از طریق فضای مجازی تغییرات فکری و سیاسی خود را به افکار عمومی اعلام کنند و از سوی دیگر اصلاحطلبان سعی در اقناع افکار عمومی در جهت حمایت از گفتمان اصلاحات دارند.
رویداد ۲۴ نوشت: فضای مجازی بهعنوان یک پدیده نوظهور اجتماعی این روزها برای جریانهای سیاسی کارکرد متفاوتی پیدا کرده است. از یکسو اصولگرایان تلاش میکنند از طریق فضای مجازی تغییرات فکری و سیاسی خود را به افکار عمومی اعلام کنند و از سوی دیگر اصلاحطلبان سعی در اقناع افکار عمومی در جهت حمایت از گفتمان اصلاحات دارند.
این در حالی است که به نظر میرسد گروههای اصلاحطلب قدرت مانور بیشتری در فضای مجازی دارند و برخلاف تریبونهای رسمی که در اختیار اصولگرایان است فضای مجازی تا حدود زیادی تحت تأثیر تفکر اصلاحی و تفکرات همسو قرار دارد.
در سالهای اخیر اصولگرایان با سه چالش مهم در اقناع افکار عمومی و جذب مخاطب مواجه بودهاند که این چالشها فضای فکری جامعه را از گفتمان اصولگرایی دور کرده است. نخست قبضه کردن رسانه ملی بهعنوان مهمترین رسانه کشور توسط محافظهکاران سبب شده که جریان تحولخواه جامعه روزبهروز فاصله خود را با صداوسیما بیشتر کند و به سمت فضای مجازی سوق پیدا کند. در سالهای اخیر جریان محافظهکار ایران با ریزش صریح مخاطب رسانه ملی مواجه شده و دیگر نمیتواند مانند گذشته به افکار عمومی جهت بدهد. درنتیجه اغلب کسانی که از صداوسیما بهعنوان مهمترین رسانه محافظهکاران فاصله گرفتهاند تلاش میکنند دغدغههای خود را در فضای مجازی مرتفع کنند.
دوم اینکه مدتهاست تریبونهای رسمی و بهخصوص نماز جمعه در اختیار اصولگرایان است که در اغلب مواقع مواضع سیاسی خود را نسبت به جریان رقیب بیان میکنند. درنتیجه انحصارگرایی در این زمینه سبب ریزش پایگاه اجتماعی تریبونهای رسمی نیز شده است. و سوم اینکه به دلیل فطرت آزاد بشر، مردم جامعه همواره از دیکته کردن یک نوع تفکر خاص فاصله میگیرند و به سمتی حرکت میکنند که قدرت خلاقیت و توانایی آنها را افزایش میدهد.
درنتیجه در شرایط کنونی اقشار مختلف مردم از اتوریته فکری اصولگرایان که در گذشته بر جامعه حکمفرما بوده فاصله گرفته و به سمت فضای مجازی تمایل پیدا کردهاند تا بتوانند از تواناییها و استعدادهای خود استفاده کنند. از سوی دیگر فضای مجازی برای اصلاحطلبان نسبت به گذشته سه کارکرد متمایز پیدا کرده است.
نخست اینکه اصلاحطلبان به دلیل موانع جدی در تحقق جامعه مدنی بخشهای قابلتوجهی از کارکرد جامعه مدنی را به فضای مجازی منتقل کردهاند و به این وسیله دغدغههای مدنی خود را با افکار عمومی در جریان میگذارند. دوم اینکه درگذشته صدای اصلاحطلبان به دلیل انحصارگرایی محافظهکاران یا به مردم نمیرسید، یا دیر میرسید و یا بهسلامت نمیرسید.
درنتیجه با ظهور فضای مجازی در جامعه ایران اصلاحطلبان مدتهاست بهصورت مستقیم با مردم در ارتباط هستند و صدای خود را بهصورت رسا به گوش مردم میرسانند. و سوم اینکه فضای مجازی از جنبههای مختلف مردم ایران را به کشورهای دیگر جهان نزدیکتر کرده که این مسئله یکی از دغدغههای مهم اصلاحطلبان درگذشته بوده است.
بدون شک هرچه مردم ایران از اخبار و اتفاقات جوامع دیگر اطلاع پیدا کنند نگاه واقعگرایانهتری به پدیدههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارند که این مسئله میتواند در رویکرد اصلاحی جامعه تأثیر مثبت داشته باشد. با توجه به جنبههای مختلف فضای مجازی میتوان به این نتیجه رسید که اصولگرایان اگرچه در فضای مجازی فعالیت میکنند اما این فعالیت تنها برای عقب نماندن از رقیب سیاسی خود است و چارهای برای این جریان بهجز این رویکرد باقی نمانده است.
این در حالی است که به نظر میرسد اصلاحطلبان به شکلهای مختلف روی سرمایه اجتماعی فضای مجازی برای بزنگاههای سیاسی حساب ویژهای باز کردهاند.
نظر کاربران
هیچ کدومشون به درد نمی خورند