روزی که انگلیس مقابل اراده ملت ایران زانو زد
ملی شدن صنعت نفت از نقاط برجسته و غرور آفرین جنبش بیداری ملت ایران علیه استعمار خارجی و استبداد داخلی بود که در سایه مجاهدت ها و مبارزه های مردم این مرز و بوم به منصه ظهور رسید و سعادت و غرور را برای ایرانیان به ارمغان آورد.
خبرگزاری ایرنا: ملی شدن صنعت نفت از نقاط برجسته و غرور آفرین جنبش بیداری ملت ایران علیه استعمار خارجی و استبداد داخلی بود که در سایه مجاهدت ها و مبارزه های مردم این مرز و بوم به منصه ظهور رسید و سعادت و غرور را برای ایرانیان به ارمغان آورد.
کشف نفت در ایران سبب شد تا چشم طمع کشورهای مختلف به ویژه انگلیس به این سرمایه ملی دوخته شود به گونه ای که در طول سالیان گذشته، شرکت های خارجی، این دارایی با ارزش مردم را به تاراج بردند و دولت های وقت هیچ گونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق ملت انجام ندادند تا اینکه در ۲۲ مهر ۱۳۲۸ خورشیدی «محمد مصدق» که در تمام دوره فعالیت سیاسی خود به شخصیتی ضد انگلیسی و استعمارستیز شناخته شده بود، به عنوان نماینده مجلس به همراه ۲۰ تن دیگر با تحصن در محوطه کاخ سعدآباد، مبارزه بزرگ برای ملی کردن صنعت نفت ایران را آغاز کرد.
انگلیس در این میان به عنوان یکی از طرف های این معامله نابرابر، ثروت بادآورده خود را در معرض خطر و از دست رفته می دید به همین دلیل به کارشکنی روی آورد. دشمنی های استعمار پیر بر خلاف تمام معاهده های بینالمللی و تعرض به دارایی های کشوری دیگر بود اما با تمامی این رویدادها، فعالیت های سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی سبب گسترش مبارزه های مردم به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شد. قراردادی که در ۱۳۱۲ خورشیدی بار دیگر با انگلیس بسته شده بود و اینگونه این کشور استعماری حق مردم را به تاراج می برد.
نهضت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولید کننده نفت خام خاورمیانه به شمار می رفت و پس از آمریکا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می شد.
محمدرضا پهلوی برای مبارزه با ملی شدن نفت، «حاجعلی رزم آرا» را به نخست وزیری منصوب کرد که پس از آن تظاهرات وسیعی در تهران شکل گرفت. سپس مجلس شورای ملی، «حسین علاء» را به نخست وزیری انتخاب کرد و طرح ملی شدن صنعت نفت به وسیله محمد مصدق در مجلس مطرح شد.
یکی از مهمترین خواسته های مصدق این بود که صنعت نفت و منابع انرژی ایران باید به وسیله ایرانیان اداره شود. او توانست در مجلس شانزدهم با آنکه یکی از جنجالی ترین مجلس ها در پایان دهه ۲۰ خورشیدی بود، به مجلس شورای ملی راه یابد و در اسفند همان سال پیشنهادی مبنی بر ملی شدن صنعت نفت ارایه کند که سرانجام پس از تلاش های بی وقفه مصدق، آیت الله کاشانی و همراهان وی، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ هجری خورشیدی در مجلس شورای ملی مطرح و در ۲۹ اسفند همان سال به تصویب رسید و دست بیگانگان را از منابع نفتی ایران کوتاه کرد.
«علی ططری» پژوهشگر اسناد نفت و رییس مرکز اسناد کتابخانه و موزه مجلس شورای اسلامی معتقد است ملی شدن صنعت نفت در بخش غیرصنعتی مانند مسایل اجتماعی، فرهنگی، رفاهی و اقتصادی اتفاق افتاد و ایران در بخش صنعتی نظیر همه کشورهای دیگر، بی نیاز از شرکت های مختلف نبود. در ادامه گفت وگوی پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا را با وی از نظر می گذرانیم.
29 اسفند 1329 خورشیدی و ملی شدن صنعت نفت
در اواخر دهه ۲۰ خورشیدی و طی فرآیندی که در مجلس بروز پیدا کرد و بنابر خواسته بیشتر مردم در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی مطرح و در ۲۹ اسفند همان سال با رهبری «محمد مصدق» به تصویب رسید و اینک پس از گذشت نزدیک به ۱۱۰ سال از اکتشاف نفت در ایران، بیشتر ایرانیان به این آگاهی رسیده اند که نفت عنصری مهم و تاثیرگذار در فرهنگ، اقتصاد و سیاست کشور تبدیل شده است.
ملی شدن نفت در حوزه غیرصنعتی
از زمان اکتشاف نفت به وسیله «رینولدز» نماینده دارسی در ایران، تمامی عملیات صنعتی(اکتشاف، استخراج، تولید و...) و غیرصنعتی(امور اجتماعی، فرهنگی، رفاهی و اقتصادی) در اختیار شرکت نفت دارسی و سپس شرکت نفت انگلیس و ایران بود. بنابراین، انحصار صنعت نفت ایران در دست انگلیسی ها قرار داشت و نیروهای بومی تنها در بخش های کارگری و خدمات اشتغال داشتند. با ملی شدن صنعت نفت این شرایط کمی تغییر یافت.
مهمترین انگیزه ایرانیان به ویژه مصدق که در ملی شدن صنعت نفت اهتمام ورزیدند، دستیابی به منابع طبیعی و بومی خود و بهره برداری تمام و کمال از منافع مادی و معنوی آن بوده است اما به سبب وابستگی صنعت نفت به تجهیزات و ابزاری که بومی ایران نبود و باید به واسطه شرکت های خارجی در کشور به کار برده می شد، می توان با تأمل بیشتری به موضوع ملی شدن صنعت نفت نگریست. با این توصیف و وابستگی بخش صنعتی نفت به تجهیزات غیربومی، در آن زمان نفت ایران بیشتر در بخش غیرصنعتی ملی شد.
خروج تجهیزات انگلیس از صنعت نفت ایران
شرکت نفت انگلیس و ایران با ملی شدن نفت، تمامی نیروهای متخصص و تجهیزات منقول خود را از ایران خارج کرد. پس از آن با قرارداد کنسرسیوم، ایران توانست با همکاری شرکتهای خارجی به ویژه شرکت های آمریکایی- چرخه صنعت نفت را همچنان در حرکت نگه دارد. تا پیش از ملی شدن نفت، انگلیسی ها علاقه ای به آموزش و تربیت نیروی ایرانی متخصص نداشتند؛ با نگاهی به فهرست مدیران و رییسان شرکت نفت انگلیس و ایران این مهم دیده می شود که مدیران رده های بالای این شرکت، انگلیسی بوده اند و ایرانی ها در بخش های کارگری و خدمات به کار گمارده میشدند اما پس از ملی شدن این امر تا حدودی تغییر یافت.
وابستگی در بخش صنعتی نفت
همه کشورهای تولیدکننده نفت در بخش صنعتی نفت مستقل نیستند، یعنی اینکه هیچ یک از این کشورهای نفتی به دلیل در اختیار نداشتن تمامی فناوری های مربوطه نمی توانند بدون وابستگی به شرکت های خارجی همه مرحله های اکتشاف، استخراج، تولید و صادرات نفت را انجام دهند. البته میزان این وابستگی در کشورهای تولیدکننده نفت یکسان نیست. ایران نیز در این زمینه همچون این کشورهاست و در ان زمان نمیتوانست بهطور کامل در بخش صنعتی نفت خودکفا عمل کند.
بدین ترتیب، پس از ملی شدن نفت با انعقاد قرارداد کنسرسیوم، شرکتهای بزرگ نفتی به صنعت نفت ایران راه یافتند. این ورود به دلیل در دسترس نبودن فناوری و نبود نیروی متخصص بومی با نفوذ چشمگیر کنسرسیوم در صنعت نفت همراه شد. بنابراین، ایرانیان در بخش غیرصنعتی مستقل عمل کردند و در بخش صنعتی جز نمونههای انگشتشمار تنها توانستند تا ردههای مدیریت میانی پیشرفت داشته باشند.
این امر تا بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی و وقوع انقلاب اسلامی ادامه داشت و ایران در بخش صنعتی همچنان وابسته باقی ماند و شرکتهای خارجی در صنایع نفت حضور داشتند. البته نباید این نکته را فراموش کرد که در همان سال نخست ملی شدن نفت، منافع اقتصادی و ارزی این ماده ارزشمند به کشور تعلق گرفت و به طور تقریبی ۲ برابر منافعی بود که پیش از آن انگلیس به ایران میپرداخت.
انقلاب اسلامی و استقلال شرکت نفت از وابستگی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در پی سیاست استقلالطلبی نظام جمهوری اسلامی و رهایی از وابستگی به کشورهای دیگربهویژه انگلیس و آمریکا و کمی پس از آن، با شروع جنگ تحمیلی، شرکتهای خارجی فعال در صنعت نفت ایران از کشور خارج شدند. در این شرایط، نیروهای متخصص بومی توانستند با اتکا به دانش خود و کمترین امکانات، تأسیسات نفتی را حفظ و نگهداری کنند. در این زمان، ایرانیان در اوج استقلال از نیروی خارجی بودند.
باید توجه داشت که صنعت نفت در دنیا از یک کلیت برخوردار است و در بهرهگیری از فناوریها و تجهیزات هیچ کشور تولیدکننده نفت نمیتواند مستقل عمل کند. به بیان دیگر، این کشورها در انجام دادن عملیات صنعتی نفت نیاز به همکاری با شرکتهای مختلف با تخصصهای گوناگون هستند. از این رو، میتوان گفت هیچ کشور نفتخیزی در بخش صنعتی به صورت کامل نمیتواند مدعی استقلال عمل و به اصطلاح «ملی» به معنی بومیسازی تجهیزات و فناوری باشد.
نظر کاربران
کاش اصلا این نفت را نداشتیم تاحکومتها خود را از مردم بی نیاز نمیدانستند وهر بلایی که می خواستند به سر مردم نمی آوردند
آیا اسم همه ی این مبارزان بر حداقل ، یک خیابان هست؟ کدام یکی نیست؟ چرا؟
ونه الان به تاراج نمیرود ..
منظور از استقلال همان قراردادهای کرسنت و توتال و گازپروم و..است
و روزی که یک ملت مغلوب مسیولین خود شد
اگرملی شدن نفت افتخاره مصدق این کارراکرده پس چرابیشتراوقات حتی ازاسمش هم میترسند(هرچندباعث افتخارمردم ایرانه)روحش شادویادش گرامی باد