لاریجانی اولین کاندیدای سال ۱۴۰۰ خواهد بود؟
کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهش های مجلس از علی لاریجانی به عنوان بهترین و مهمترین گزینه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نام می برد. آقای جلالی از نزدیکان سیاسی علی لاریجانی است و عموما در این سال ها تلاش هایی بر پیروزی لاریجانی در انتخابات مختلف کرده است او معتقد است که «آقای لاریجانی پوپولیست نیست» و «ادبیاتش فیلسوفانه و بالاتر از متوسط فهم بشریت است.»
روزنامه سازندگی - اکبر منتجبی: کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهش های مجلس از علی لاریجانی به عنوان بهترین و مهمترین گزینه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نام می برد. آقای جلالی از نزدیکان سیاسی علی لاریجانی است و عموما در این سال ها تلاش هایی بر پیروزی لاریجانی در انتخابات مختلف کرده است او معتقد است که «آقای لاریجانی پوپولیست نیست» و «ادبیاتش فیلسوفانه و بالاتر از متوسط فهم بشریت است.»
بدین ترتیب، با اینکه بیش از سه سال به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ باقی مانده اما از هم اکنون می توان علی لاریجانی را یکی از نامزدهای اصلی این انتخابات دانست. پیش از این نیز برخی دیگر از سیاستمداران پیش بینی کرده بودند که لاریجانی نامزد انتخابات ۱۴۰۰ خواهدشد. مشخصا محمود احمدی نژاد هنگامی که در حرم عبدالعظیم و هنگام بست نشینی دوستانش سخن می گفت با تاکید بر این جمله که «بابا ما مخالف خانواده لاریجانی ها هستیم به کی بگیم» تلویحا اشاره کرده بود که یکی از برادران لاریجانی قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری آینده کاندیدا شود اما مردم (بخوانید هواداران احمدی نژاد) نمی گذارند.
بعد تر از او نیز علی اکبر جوانفکر در این باره سخن گفت، او در گفت و گویی که با روزنامه آرمان داشت، تاکید کرد: «تحرکات آقای لاریجانی از برنامه ریزی برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری حکایت می کند. اما به نظر من تنها کسی که قاطبه مردم، براساس تجربه او را شایسته چنین جایگاهی می دانند دکتر احمد نژاد است. کاملا واضح است که ایشان آقای احمدی نژاد را سد راه خود تلقی می کند. چنین به نظر می رسد که آقای علی لاریجانی قصد دارد پیش از فرارسیدن زمان انتخابات در سال 1400 با استفاده از اهرم ها مسیر ریاست جمهوری اش را هموار کند.» جوانفکر البته نه تنها پیش بینی کرد که لاریجانی در انتخابات شرکت می کند، بلکه محمود احمدی نژاد را نیز کاندیدای انتخابات 1400 معرفی کرد و یادآور شد مهمترین رقیب لاریجانی اوست و به همین دلیل پیش از انتخابات، او از «اهرم هایش» علیه احمدی نژاد استفاده می کند.
اکنون شاید وضع کمی روشن باشد. اصولگرایان میانه رو که در مجلس با نام «مستقلین» فعالیت می کنند از علی لاریجانی حمایت می کنند و اصولگرایان تندرو از محمود احمدی نژاد. با این حال راه آقای لاریجانی برای انتخابات سال 1400 نه هموار است و نه چشم انداز روشنی برای او وجود دارد. او رقبای سرسختی در بدنه و راس اصولگرایی دارد. بدنه اصولگرایی چندپاره است و عموما از سیاست های لاریجانی و نزدیکی او به روحانی نه تنها گلایه مند بلکه اعتراض دارند. در راس اصولگرایی نیز ابراهیم رئیسی با 16 میلیون رای سال 96 ایستاده، سعید جلیلی با تکیه بر آرای بدنه مقابل لاریجانی است و محمود احمدی نژاد با حمایت فرودستان خود را مقابل لاریجانی به رخ می کشد. ممکن است هواداران لاریجانی به نقش شورای نگهبان و نظارت استصوابی او دلخوش باشند
تا برخی از نامزدها مانند محمود احمدی نژاد را رد صلاحیت کنند و برخی دیگر را نیز با لابی های گسترده از شرکت در انتخابات منصرف کنند؛ کاری که در سال 92 با سعید جلیلی انجام شد اما نتیجه ای برای قالیباف و رئیسی نداشت. از دیگرسو انتخابات سال 1400 برای علی لاریجانی می تواند یادآور انتخابات ریاست جمهوری سال 84 باشد. او در سال 84 از تونل سخت و سیاهی گذشت تا به عنوان نامزد شورای هماهنگی نیروهای انقلاب قد علم کند. در آن سال شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به عنوان «عقل کل» جریان اصولگرایی عمل می کرد. آنها جمعی از ریش سفیدان اصولگرا اعم از ناطق نوری و حبیب الله عسگراولادی و... بودند که قرار بود طی یک فرایند دموکراتیک نامزد نهایی اصولگرایان را برای انتخابات سال 84 معرفی کنند. اما این اتفاق نیفتاد.
کاندیداهای اصولگرا در آن سال مانند علی اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف، محمود احمدی نژاد، محسن رضایی و احمد توکلی معتقد بودند که شورای هماهنگی نیروهای انقلاب از مسیر اعتدال خارج شده و به سمت یک «نامزد» پیچیده رفته است. آنها اگرچه نامی از لاریجانی به زبان نمی آوردند اما با اشارات مستقیم می گفتند که اعضای شورا به یک نامزد خاص که با آنها در یک طیف سیاسی است علاقه دارند و از او حمایت می کنند. به همین علت ولایتی اولین نفری بود که در سال 84 خط خود را از خط انتخاباتی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب جدا کرد. بعد از او احمدی نژاد بی توجه به نظرات شورا کار خود را ادامه دارد و سفرهای استانی را در پیش گرفت و محمدباقر قالیباف نیز که تازه رخت نظامی را از تن درآورده بود، اعلام کرد که به صورت مستقل در انتخابات شرکت می کند.
لاریجانی در آن انتخابات تنها ماند. اگرچه نامزد منتخب شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شد و اگرچه آن شورا از عموم اصولگرایان، چهره های متدین و انقلابی خواست به لاریجانی رای بدهند، اما او به واقع تنهاتر از همیشه بود. لاریجانی نزدیک به 10 سال در مقام رئیس سازمان صدا و سیما نه تنها به اصولگرایان امکان تبلیغاتی داده بود، بلکه در مقام منتقد جنبش دوم خرداد، مقابل اصلاح طلبان ایستاده بود. علیه آنها «کنفرانس برلین» پخش کرد. حتی زمانی که اصلاح طلبان مجلس ششم طرح تحقیق و تفحص از صدا و سیما را کلید زدند و خواستار بررسی بودجه، هزینه و درآمدهای صدا و سیما و احیانا فسادهای این سازمان شدند، لاریجانی، این طرح را «کشک» خواند و اصلاح طلبان را به سخره گرفت.
لاریجانی در تمام آن سال ها و آن روزها هیچ گاه پیش بینی نمی کرد که چند سال بعد اصولگرایان در انتخابات 84، طردش کنند و او را کنار بگذارند و از فردی گمنام و بی ریشه سیاسی مانند احمدی نژاد یا یک نظامی همچون محمدباقر قالیباف حمایت کنند، اما چنین شد. به همین علت نیز او در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 از بین هفت نامزد، نفر ششم شد و تنها یک میلیون و 740 هزار نفر به او رای دادند؛ چیزی حدود 6 درصد از کل شرکت کنندگان. این برای علی لاریجانی یک شکست تمام عیار بود. اما می گویند «آنچه شما را نکشد، قوی ترتان می کند» لاریجانی اگرچه با بی وفایی از طرف اصولگرایان رو به رو شده بود اما به فراست دریافت که از این پس نباید تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد بگذارد. آن هم سبد کسانی که به وقت عمل بی وفا می شوند.
بدین ترتیب او برخلاف سلف نیک خویش علی اکبر ناطق نوری، نه تنها سیاست ورزی و سیاست بازی را کنار نگذاشت بلکه با چشم بازتری در میدان عمل وارد شد. زیرا موفقیت بر روی ستون هایی از شکست شکل می گیرد به شرط آن که بدانی چه باید بکنی. شکست در انتخابات سال 84، انرژی خفته او را بیدار کرد. لاریجانی مدت کوتاهی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ذیل محمود احمدی نژاد که اکنون رئیس جمهور جدید شده بود، قرار گرفت. اما این همکاری دوام و قوامی نداشت. اشتباه محاسباتی لاریجانی این بود که فکر می کرد می تواند جا پای حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی بگذارد و همان نقشی را که روحانی برای سید محمد خاتمی داشت، برای احمدی نژاد ایفا کند.
اما نه تنها خود او روحانی با ویژگی های شخصی اش نبود، بلکه احمد نژاد نیز فرسنگ ها با سید محمد خاتمی و منش سیاسی او فاصله داشت. لاریجانی با جدایی از دولت احمدی نژاد، در ابتدا خط خود را از او جدا کرد و بعد منتظر انتخابات مجلس هشتم ماند. وقتی آرای انتخابات ریاست جمهوری به تفکیک استان ها منتشر شد، لاریجانی دریافت کرد که در تهران پایگاه اجتماعی اندکی دارد. تهران شهری با افکار و آرای مختلفی است و لاریجانی در پایتخت خواهان کمتری دارد. به همین علت او دریافت پیش از آن که در تهران سرمایه گذاری کند، باید به شهر قم که بیشترین آرای مردمی را داشت، فکر کند. قم یکی از دو شهر مذهبی ایران است. مردم متدین و چهره های انقلابی در آن فراوان هستند.
مهمترین پایگاه روحانیت است و لاریجانی چه به لحاظ ریشه خانوادگی و فرزندی آیت الله میرزا هاشم آملی و چه به علت دامادی آیت الله مرتضی مطهری در بین روحانیت قم، اعتبار و آرایی دارد. او در انتخابات هشتم مجلس، از این شهر کاندیدا شد. عبور او از دیگر نامزدهای شهر قم سهل تر بود به همین علت نیز به مجلس هشتم رفت و مدتی پس از آن نیز در انتخابات هیات رئیسه در رقابت با غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس هفتم و چهره ذی نفوذ اصولگرایان، توانست کرسی ریاست مجلس را از آن خود کند. بدین ترتیب او خود را به عنوان یکی از سران سه قوه مهم کشور تثبیت کرد.
نظر کاربران
مگر درخواب ببیند
پاسخ ها
درود بر احمدی نژاد
اصلاح طلبان وکارگزاران سازندگی حنای شما ها دیگر رنگی نداره ، از سی وچند سال پیش تا الان که در راس قدرت هستید .جز تفرقه ،گرانی بی حد .ورشکستگی کارخانجات تولیدی بزرگ و کوچک ،بیکاری کارگران ، تورم بیش ازحد .گرانی شدید کالا های اساسی مردم،غارت و چپاول بیت المال وتصاحب بهترین اراضی مملکت ،گرانی مسکن و اجاره بها ،فاتحه خوانی برمسکن مهر ،گرانی بنزین ،قطع یارانه های مستضعفین ،وصل یارانه های مستکبرین،گرانی قوت قالب مردم (نان)و.....الی آخر وجزبدبختی برای ملت هیچ ارمغانی نداشتید
احسنت عجب نظر بسیار جالبی دادی . من تا حالا فکر نکرده بودم که مدت سی و سه سال فقط اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی بودند پس این همه بدبختی وفلاکت گند زده شده مال این دو حزب نا کارآمد ونالایق است
احتمالا سال ظهور است وجنگ جهانی قبل از آن از آن در سوریه به گمان اهل علم جفر دنیا دگرگون میشود و کشورهایی که آنجا هستند در آن باتلاق گیرخواهند کرد .
درود بر احمدی نژاد
اصلاح طلبان وکارگزاران سازندگی حنای شما ها دیگر رنگی نداره ، از سی وچند سال پیش تا الان که در راس قدرت هستید .جز تفرقه ،گرانی بی حد .ورشکستگی کارخانجات تولیدی بزرگ و کوچک ،بیکاری کارگران ، تورم بیش ازحد .گرانی شدید کالا های اساسی مردم،غارت و چپاول بیت المال وتصاحب بهترین اراضی مملکت ،گرانی مسکن و اجاره بها ،فاتحه خوانی برمسکن مهر ،گرانی بنزین ،قطع یارانه های مستضعفین ،وصل یارانه های مستکبرین،گرانی قوت قالب مردم (نان)و.....الی آخر وجزبدبختی برای ملت هیچ ارمغانی نداشتید
پاسخ ها
احسنت عجب نظر بسیار جالبی دادی . من تا حالا فکر نکرده بودم که مدت سی و سه سال فقط اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی بودند پس این همه بدبختی وفلاکت گند زده شده مال این دو حزب نا کارآمد ونالایق است