اجماع ملی ایرانیها؛ از امکان تا امتناع
سید حجت مهدوی سعیدی . استاد دانشگاه در روزنامه شرق نوشت: سالهاست پژواک اجماع ملی به تناوب از سوی نیروهای دلسوز، آیندهاندیش و حامیان و عاملان انقلاب، اصلاح و اعتدال، طنینانداز میشود.
سید حجت مهدوی سعیدی . استاد دانشگاه در روزنامه شرق نوشت: سالهاست پژواک اجماع ملی به تناوب از سوی نیروهای دلسوز، آیندهاندیش و حامیان و عاملان انقلاب، اصلاح و اعتدال، طنینانداز میشود؛ اما شوربختانه وقعی بر آن گذاشته نمیشود و کنشی از آن به منصهظهور نمیرسد. سالهاست گفته میشود با وقوع شکافهای فعال و بروز تشتت و چندگانگیهای آنتاگونیستی، فرصت و رخصتی برای رفع و دفع موانع توسعه و پیشرفت مملکت ممکن نمیشود و اوضاع کشور همچنان در شکل و سیکل معیوب و ممتنع خود باقی میماند؛ اما با این فرض و احتساب، کسی نمیجنبد و کاری نمیکند؛ گویا باید دستی از غیب برون آید و کاری کند.
در جوامع متمایز، شرایط رشد و توسعه با شتاب به سمت انتزاع و امتناع میرود و روزنههای امید و ظفر به شکل روشنی مسدود میشود. میتوان گفت اجماع و توافق جمعی، کشف فرخنده و منحصربهفرد سیاستمداران خرداندیش در مواجهه با ابرچالشها و بحرانهای فزاینده محسوب میشود؛ اما این اکتشاف و مرجع ذیقیمت میتواند فانتزی و دورازدسترس همچنان در ژرفنای خیال خیالبافان روزگار، منتزع از عمل و اقدام باقی بماند و مانند گذشته همهچیز در چرخه تکرار بیهوده فرو افتاده و به زیست بیثمر خود ادامه دهد. اگر هرچه فوریتر تمهیدی بهنگام اندیشیده نشود و شروط و مهماتی سنجیده فراهم نشود، دیگر بختی و بحثی برای جبران مافات باقی نمیماند. قهرا نمیتوان از یکسو از اجماع ملی و وحدتی استراتژیک سخن به میان آورد و از سوی دیگر با رفتارهای نافی و ناقض خود، این نسخه شفابخش را در حد یک سلسلهشعار به نظاره نشست.
زمانی چنین ابژه، ایده و عزمی بهمثابه یک هدف و مکانیسم مؤثر، جامه عمل میپوشد که برای تضمین اعتبار و اقتدار جهانی آتی کشور، مفروضات و مشترکاتی سودمند و رهگشا استخراج شود و به طوع و کره، منافع و مطامعی از اینسو و آنسو، منقطع و ایزوله شود و مصلحت و منفعت ابدی مردم بر زیادهخواهی زودگذر این و آن ترجیح یابد. چند صباحی است -بهویژه در دوران پسابرجام- میهن ما با تهدیدات پرشمار داخلی و خارجی مواجه است. امروز بخش مشبعی از انرژی و توان جریانات، کنشگران و بازیگران عرصه سیاست کشور در راستای استیصال و متلاشیکردن یکدیگر مصروف میشود! ناگفته پیداست چنین تقابل و ستیزهجوییهای مفرطی در درازمدت، مصالح و کیان کشور را به هدم و هزیمت خواهند برد.
بیتردید آنجا که همدلی و همفکری مصلحتاندیشانه نیست، هر زخم کوچکی به عفونتی مزمن تبدیل میشود. در سپهر آیندهنگری و پراکسیس خرد سیاسی، باید با درک ضرورتهای عینی و محاسبات درست و الا هم فالاهم کردنهای بجا و تعدیل و تنظیم خواستهها و مطالبات اهالی قدرت، بیش از پیش در اندیشه شوکت و حصانت از حیات جامعه باشیم. تمامیتگرایی در جهان سیاست امروز، با واقعبینی نسبتی ندارد و گاه به اقتضا باید برای غایتی عظیمتر مانند ماندن و ادامهدادن، در قبال پارهای از واقعیتها و نسبیتهای اجتنابناپذیر از خود انعطاف و تمکین نشان داد. سیاست در عالم خود، هنر تأملورزیدن است.
درواقع، علم سیاست در فونکسیون و کارکردهای خود چیزی جز اتخاذ بهترین برنامهها و راهبردها در مواقف و مواضع مرزی نیست. کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش. برای صیانت از عزت و آزادی باید وضع جهان را دید و ضرورتهای محتوم تاریخ را به نیکی دریافت و آن را محترم و مغتنم شمرد و از فواید آن غفلت نورزید. انسان خردمند کسی است که در هر مقولهای از مقولات مهم و بنیادین زندگی، به احساسی از ضرورت نسبت به آن دست مییابد. شاید فیلسوف پدیدارشناس آلمانی، هگل، حق داشت که میگفت آزادی، درک و شناخت ضرورتهاست.
نظر کاربران
مدیران دانا توانا وبدور از فساد اداری وسازمانی= کشور آباد و تک تک افراد در امنیت ودر رفاه