آيا برگزاري جشنواره فيلم اوليها به سود كارگردانان جوان است؟
اما و اگرهاي برپايي يك جشنواره جديد
با پيشرفت علم و تكنولوژي، سينماي ايران هرساله با ورود تفكرات و نگرش جديدي همراه است كه كارگردانان جوان تلاش ميكنند در كنار پيشكسوتان و قديميهاي اين حرفه با ساخت فيلم اول يا دومشان با اين جريان همراه شوند.
روزنامه اعتماد: با پيشرفت علم و تكنولوژي، سينماي ايران هرساله با ورود تفكرات و نگرش جديدي همراه است كه كارگردانان جوان تلاش ميكنند در كنار پيشكسوتان و قديميهاي اين حرفه با ساخت فيلم اول يا دومشان با اين جريان همراه شوند. آنها سالهاي گذشته بهخوبي ثابت كردهاند كه نهتنها توان رقابت تنگاتنگ با كارگردانان حرفهاي رادارند بلكه از جهاتي سطح كيفيت فيلم شان از آنها پيشي هم ميگيرد. از سوي ديگر محل توجه توليدات و رونمايي از فيلمهاي آنها بيشتر در جشنواره فيلم فجر مشهود است؛ اما امسال شاهد بوديم سهم حضور اين كارگردانان در جشنواره فجر به حداقل ممكن رسيد درحالي كه بسياري از آنها تمام تلاش خود را كرده بودند تا فيلمشان براي اكران در جشنواره فجر آماده شود ولي درنهايت با تغيير سياستها، فيلمهاي اين كارگردانها به اين رويداد راه پيدا نكرد و البته اين حضور حداقلي اعتراضات زيادي را به همراه داشت تا اينكه رييس سازمان سينمايي محمدمهدي حيدريان در آيين اختتاميه جشنواره فيلم فجر آب پاكي را روي دست آنها ريخت و خبر از برگزاري جشنوارهاي مستقل فيلم اوليها به آنها داد.
اينكه برگزاري اين جشنواره بهصورت مستقل به سود اين كارگردانان جوان و درنهايت سينماي ايران است يا خير؟ آيا در كشوري كه تعداد زيادي جشنواره در آن برگزار ميشود جشنواره فيلم اوليها در ميان آنها محلي از اعراب دارد؟ پرسشهايي بود كه ما از تعدادي از فيلمسازان حرفهاي و فيلم اوليها پرسيديم.
رقابت در كنار حرفهايها
ابراهيم ايرج زاد سال گذشته با فيلم «تابستان داغ» در مقام فيلم اولي در بخش مسابقه جشنواره فيلم فجر حضور داشت. فيلم او در اين رويداد در كنار فيلمسازان حرفهاي نمايش داده شد و در آخر كانديداي دريافت سيمرغ بلورين در سيزده بخش مختلف جشنواره فيلم فجر بود. اين نكته در وهله اول نشان ميدهد كه فيلم اوليها توان رقابت با پيشكسوتان رادارند، نكته مهم ديگر انرژي و سرزندگي است كه آثار اين فيلمسازان به جشنواره ميدهند. ايرج زاد هم معتقد است: «اصولا فلسفه وجودي بخش نگاه نو يا همان فيلمهاي اول در فستيوالهاي فيلم در همه جاي جهان براي حضور همزمان نسل نو در كنار فيلمسازان قديمي و كهنهكار به خاطر انرژي و نگاه نويي است كه همواره نسل جديد به سينما تزريق ميكنند و در همين راستا چند سالي بود كه در جشنواره فيلم فجر نيز جداي از بخش نگاه نو تصميم گرفته شد كه فيلمهاي اول فيلمسازاني كه از كيفيت و استاندارد بالاتري برخوردار است در كنار فيلمسازان حرفهاي به نمايش درآيد و رقابت كند چنين رقابتي هم براي فيلم اوليها موثر بود و هم به فيلمسازان حرفهاي گوشزد ميكرد كه انديشههاي نو در سينما در حال بروز و ظهور هستند. »
بعضي از فيلمسازان فيلم اولي معتقد هستند كه جشنواره فيلم فجر اعتبار خوبي براي آنها به وجود ميآورد و اين عدم حضور انگيزه كار كردن را از آنها ميگيرد. ايرجزاد به آييننامههاي جديد اشاره دارد: «متاسفانه دوباره با تصميمهاي جديد و آييننامههاي جديد مواجه هستيم كه اينبار با حذف بخش نگاه نو از جشنواره فيلم فجر و لاغر شدن بيشازپيش اين رويداد بسيار مهم همراه بوده كه توجيه آن با برپايي جشنوارهاي مجزا براي فيلم اول و دومي است كه اين جدايي حتما تاثير منفي در انگيزه و انرژي فيلمسازان اول و بطور كل سينماي ايران ميگذارد. » ازنظر اين كارگردان ايده برگزاري جشنواره مجزا ايده درستي نيست: «چراكه فيلمسازان جوان به خاطر اهميتي كه براي جشنواره فيلم فجر قائل هستند و با چشمانداز حضور در كنار فيلمسازان بزرگ باانگيزه و تلاش مضاعف فيلمشان را ميسازند و در سالهاي گذشته بهخوبي ثابت كردند كه ميتوانند در كنار حرفهايها به رقابت بپردازند. برگزاري جشنواره فيلم اولي يكجور بياعتنايي به اين گروه و كماهميت جلوه دادن كار آنهاست. اين در حالي است كه جشنواره فجر بايد تصويري از تمام محصولات سينماي ايران باشد.»
نكته مهم ديگر كه به آن بايد توجه شود اين موضوع است كه متاسفانه جشنواره فيلم فجر سالهاست باسياست مشخصي در تنظيم آييننامه كار خود را پيش نميبرد و هرسال سينماگران شاهد حذف و اضافه مورد يا مواردي به آييننامه جشنواره هستند كه بيشتر از اينكه راهگشا باشد باعث سردرگمي آنها ميشود: «بعد از سيوشش دوره هنوز معلوم نيست كه اين رويداد به چه سمت و سويي نگاه دارد و فيلمسازان نميدانند با چه خط مشي اين جشنواره حركت ميكند. اينكه بخواهيم هرساله با نگاه به جشنوارهها و مراسمهاي متعدد خارجي و الگوبرداري از آنها در شكل برگزاري جشنواره فيلم فجر تغيير ايجاد كنيم تنها حاصلش تبديلشدن جشنواره به ملغمهاي است كه درنهايت شكل درستي از يك فستيوال به خود نميگيرد. كاش يكبار براي هميشه تكليف اهالي سينما را با جشنواره فيلم فجر مشخص كنيم و پرونده اين تغييرات مكرر را ببنديم.»
نبايد وجهه بينالمللي سينماي ايران را از بين ببريم
پوران درخشنده جزو هيات انتخاب و دواري بسياري از جشنوارههاي مختلف بوده و ساليان سال است كه در سينما فعاليت ميكند. او نظري كاملا متفاوت با ابراهيم ايرج زاد دارد. درخشنده با برگزاري جشنوارهاي صرفا براي فيلم اوليها كاملا موافق است: «معتقدم در اين صورت رقابت عادلانهاي بين فيلم اوليها و دوميها به وجود ميآيد؛ ازآنجاييكه همه آنها همدورهاي و متعلق به يك نسل هستند در اين رويداد آسانتر توانمنديهاي آنها مورد ارزيابي قرار ميگيرد و رقابت سالمي هم بين آنها به وجود ميآيد.» با يك نگاه ساده به اين نكته ميتوانيم برسيم كه جشنواره فيلم اولي و دوميها متعلق به فيلمسازان اين بخش است؛ در اين جشنواره فيلمهايشان بهراحتي پذيرفته و به نمايش درميآيد. آنها با پشت سر گذاشتن اين دوره بعد از ساخت چند فيلم درنهايت ميتوانند به بخش اصلي جشنواره فجر راه پيدا كنند.
اما درخشنده برگزاري جشنواره فيلم اول را سوالبرانگيز نميداند: «در كشور ما سالانه جشنوارههاي موضوعي زيادي برگزار ميشود كه برگزاري آن با هزينههاي زيادي همراه است؛ جشنواره فيلم حقيقت، كوتاه، شهر مقاومت، ١٠٠ ثانيهاي، فجر، جهاني و... تنها اين جشنواره كه نيست هزينهبر باشد.» به عقيده پوران درخشنده جدول برنامه فيلم فجر در معرفي آثار با محدوديت همراه است: «بايد فيلمهاي فيلمسازان پيشكسوت هم آثارشان به داوري گذاشته شود و در اين جدول قرار بگيرد چراكه آنها هم حرفي براي گفتن دارند. ممكن است در طول سال پنجاه فيلم توسط كارگردانان اول يا ده فيلم كارگردان دومي ساخته شود و همه آنها هم متقاضي حضور در جشنواره فجر باشند. اين حضور گسترده طبيعتا فرصت را از بقيه ميگيرد. »تغيير مدام آييننامه جشنواره فيلم فجر همواره با اعتراض گسترده اهالي سينما همراه است. هرسال شاهديم كه با تغيير دبير و مديران سينمايي به بندهاي آييننامه جشنواره افزوده يا كاسته ميشود. آيا فيلمسازان در درازمدت به برگزاري اين جشنواره و راهيابي فيلمشان به اين رويداد به چشم اميد نگاه كنند؟ درخشنده هم معتقد است: «برگزاري هر جشنوارهاي نبايد قائم به فرد باشد كه با آمدن هركسي يك سري تغييرات صورت بگيرد يا يكرشته حذف شود و در بخشي شاهد دو جايزه هستيم. نبايد هرساله با تغيير آييننامه فجر مواجه شويم چنين رويكردي مناسب نيست و بهشخصه نميپسندم. جشنوارههاي ما بايد تابع قانون ثابت باشند حتي به نظر من بخش ملي از جهاني هم نبايد جدا ميشد چنين تغييراتي به نظر من باعث ميشود كه ما جايگاه مان را در عرصه بينالملل از دست بدهيم.» كارگردان فيلم «هيس! دخترها فرياد نميزنند» برگزاري جشنوارهاي مستقل براي فيلم اوليها را خالي از ايراد ميبيند بااينحال معتقداست كه بايد ببينيم از برگزاري اين بخش بهصورت مستقل چه اهدافي داريم و به دنبال چه چيز هستيم. به عقيده اين كارگردان ما در كشوري زندگي ميكنيم كه يك نوع سردرگمي در همهچيز وجود دارد.
جشنواره مستقل كمك براي فيلم اوليها
در كارنامه غلامرضا موسوي همكاري با فيلمسازان فيلم اولي زيادي در مقام تهيهكننده وجود دارد. او هم عقيده با پوران درخشنده است و برخلاف صحبتهاي ابراهيم ايرج زاد معتقد است كه برگزاري جشنوارهاي مستقل براي فيلمسازان اول و دوم اقدام بسيار مناسبي است: «چنين رويدادي به ديده شدن تمام فيلمهاي اول و دوم كمك ميكند. ديگر احتياج بهگزينش فيلمها نيست و كارگرداناني كه فيلم اولشان را ميسازند و حتي تهيهكنندگاني كه با فيلم اوليها كار ميكنند توليداتشان در كنار هم مورد ارزيابي و قضاوت قرار ميگيرد و نكته بسيار مهم ديگر اينكه اين فيلمها در طول برگزاري اين رويداد بدون هيچ شائبهاي مورد قضاوت منتقدان، روزنامهنگاران و داوران قرار ميگيرد و سطح كيفيت فيلمها بهخوبي خودش را نشان ميدهد.»
به اعتقاد موسوي جشنواره فيلم اولي به ديده شدن كار يك هنرمند جوان كه بهتازگي وارد سينما شده و موفق به دريافت پروانه ساخت سينمايي شده و فيلم حرفهاي ميسازد كمك زيادي ميكند. در طول سال شاهد برگزاري جشنوارههاي متعددي هستيم برگزاري اين جشنواره در كنار ديگر رويدادها محلي از اعراب دارد و آيا هزينهاي دوباره محسوب نميشود؟ موسوي در اين باره تصريح كرد: «قرار نيست اين رويداد مزاحمتي براي جشنواره ملي فجر يا جهاني داشته باشد. ضمن اينكه لزوما نبايد اين جشنواره همچون فيلم فجر با گستردگي زيادي همراه باشد؛ نمايش فيلمها در دو سالن هم كفايت ميكند و حتي براي برگزاري اين رويداد نيازي به كمك مالي دولت هم نيست بلكه اسپانسرها ميتوانند هزينه برگزاري اين جشنواره را به عهده بگيرند و هزينه گزافي هم متقبل نشوند.» سالانه سينماي ايران با ورود تفكرات و نگرش جديدي همراه است كه كارگردانان جوان با ساخت فيلم اول بخشي از اين طرز تفكر جديد را پوشش ميدهند آنها خواهان ديده شدن كارشان هستند موسوي در اين باره عقيده ديگري دارد: «در هر دوره جشنواره فيلم فجر حداكثر دوتا سه فيلم و نهايتا پنج فيلم ميتوانند به بخش اصلي راه پيدا كنند اين در حالي است كه سالانه بيش از ده فيلم با كارگردانان اول يا فيلم دومي ساخته ميشوند. پس تكليف اين تعداد فيلم چه ميشود؟ به عقيده من اگر همه فيلم اوليها در كنار هم نمايش داشته باشند به ديده شدن آنها كمك بسيار ميكنند مضاف براي اينكه مردم به عنوان مخاطبان اصلي اين فيلمها را در كنار منتقدان و روزنامهنگاران ميبينند و اين مساله باعث حساسيت كار كميته انتخاب در جشنواره ملي فجر ميشود و باعث ميشود آنها دقيقتر روي داوريها تمركز كنند تا بحث پارتيبازي پيش كشيده نشود.»
موسوي در انتهاي صحبتش به نكته مهمي اشاره دارد: « متولي برگزاري جشنواره فيلم اوليها ميتواند خانه سينما، كانون كارگردانان و شوراي عالي تهيهكنندگان باشد و حتي برگزاري چنين جشنوارهاي تمريني باشد كه درنهايت جشنواره فيلم فجر به بخش خصوصي سپرده شود.»
بيعدالتي برگزاري جشنواره فيلم اولي
فيلم «آپانديس» به كارگرداني حسين نمازي و تهيهكنندگي مقصود جباري يكي از فيلمهايي بود كه سال گذشته نتوانست به هيچ بخشي از جشنواره فجر راه پيدا كند. اما همين فيلم اول حسين نمازي در اولين حضور بينالمللي خود از جشنواره مونترال جايزه بهترين فيلمنامه را كسب كرد. اين كارگردان با برگزاري جشنواره مستقل براي فيلم اولي مخالف است: «تا دلتان بخواهد در اين كشور جشنواره كوچك و بزرگ برگزار ميشود درحالي كه هيچكدام از آنها بهاندازه جشنواره ملي فيلم فجر مورد استقبال قرار نميگيرند. بااينوجود اگر بخواهيم جشنواره ديگري در قالب فيلم اوليها برگزار كنيم هدفي جز از سرباز كردن فيلم اوليها نداريم.»
هنگامي كه از فيلم «آپانديس» در جشنواره جهاني رونمايي شد، با استقبال خوبي از جانب منتقدان و فيلمسازان همراه شد بااينحال او در جايگاه كارگردان قطعا تمايل داشته كارش در جشنواره ملي فجر مورد ارزيابي قرار بگيرد: «آنچه مسلم است؛ همه اهالي سينما و مخاطبان عام و خاص روي جشنواره فيلم فجر متمركز هستند و بهظاهر اين جشنواره فيلم فجر است كه به فيلمها اعتبار ميدهد و محل واقعي گردهمايي اهالي سينماست. اساسا فيلمسازان جز در جشنواره فجر، اثرشان ديده نميشود. واقعبينانه هم اگر بخواهيم نگاه كنيم برگزار كردن جشنوارهاي مستقل براي فيلم اوليها بيعدالتي است، چراكه كارگردانان جوان در سالهاي گذشته ثابت كردند كه توان رقابت در جشنواره فجر را دارند.»
به اعتقاد نمازي در سينماي ايران يكسري افراد قدرتمند هستند كه تحت هر شرايطي كار خود را در جشنواره پيش ميبرند و جشنوارهاي مستقل براي فيلم اوليها قطعا به قدرت اين افراد اضافه ميكند و راه را براي كارگردانان آسيبپذير سينما ميبندد: «برگزاري جشنواره فيلم اوليها خدمت به فيلمسازان اول نيست و بهشخصه از اين پيشنهاد استقبال نميكنم و موافق برگزاري جشنوارهاي مستقل براي فيلماوليها نيستم.»
موافق
درخشنده: معتقدم در اين صورت رقابت عادلانهاي بين فيلم اوليها و دوميها به وجود ميآيد؛ ازآنجاييكه همه آنها همدورهاي و متعلق به يك نسل هستند در اين رويداد آسانتر توانمنديهاي آنها مورد ارزيابي قرار ميگيرد و رقابت سالمي هم بين آنها به وجود ميآيد.
مخالف
ايرجزاد: دوباره با تصميمها و آييننامههاي جديد مواجه هستيم كه اينبار با حذف بخش نگاه نو از جشنواره فيلم فجر و لاغر شدن بيشازپيش اين رويداد بسيار مهم همراه بوده كه توجيه آن با برپايي جشنوارهاي مجزا براي فيلم اول و دومي است كه اين جدايي حتما تاثير منفي در انگيزه فيلمسازان اول و بطور كل سينماي ايران ميگذارد.
موافق
موسوي: چنين رويدادي به ديده شدن تمام فيلمهاي اول و دوم كمك ميكند. ديگر احتياج بهگزينش فيلمها نيست و كارگرداناني كه فيلم اولشان را ميسازند و حتي تهيهكنندگاني كه با فيلم اوليها كار ميكنند توليداتشان در كنار هم مورد ارزيابي و قضاوت قرار ميگيرد.
مخالف
نمازي: اگر بخواهيم جشنواره ديگري در قالب فيلم اوليها برگزار كنيم هدفي جز از سرباز كردن فيلم اوليها نداريم. واقعبينانه هم اگر بخواهيم نگاه كنيم برگزار كردن جشنوارهاي مستقل براي فيلم اوليها بيعدالتي است، چراكه كارگردانان جوان در سالهاي گذشته ثابت كردند كه توان رقابت در جشنواره فجر را دارند.
ارسال نظر