ضرورت اطلاع رسانی واقعی از پروندههای حساس
روزنامه اعتماد نوشت: نشست هفتگي سخنگوي دستگاه قضا روز گذشته طبق عادتي مالوف برگزار شد. در اين نشست محسنياژهاي در مورد برخي سوالات از جمله ايجاد محدوديت رفتوآمد براي خاتمي يا اظهارنظر پليس در مورد حكم دختران خيابان انقلاب اظهار بياطلاعي كرد. صادق زيباكلام، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران معتقد است كه دستگاه قضايي و نهادهاي امنيتي بايد شيوهاي ديگر در اطلاعرساني پيش گيرند كه هيچ شايبهاي نداشتهباشد.
روزنامه اعتماد نوشت: نشست هفتگي سخنگوي دستگاه قضا روز گذشته طبق عادتي مالوف برگزار شد. در اين نشست محسنياژهاي در مورد برخي سوالات از جمله ايجاد محدوديت رفتوآمد براي خاتمي يا اظهارنظر پليس در مورد حكم دختران خيابان انقلاب اظهار بياطلاعي كرد. صادق زيباكلام، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران معتقد است كه دستگاه قضايي و نهادهاي امنيتي بايد شيوهاي ديگر در اطلاعرساني پيش گيرند كه هيچ شايبهاي نداشتهباشد.
نشستهاي هفتگي با مطبوعات از سوي سخنگوي قوه قضاييه برگزار ميشود اما گاهي در مورد موضوعاتي حساس اين گمانه به وجود ميآيد كه به دلايلي، جزيياتي كه افكار عمومي تشنه دانستن آن است بيان نميشود. به نظر شما چطور ميتوان اين مشكل را رفع كرد كه از يك سو الزامات پروندههاي امنيتي رعايت شود و از سوي ديگر افكار عمومي نيز پاسخ سوالات خود را دريافت كند؟
نشستهاي هفتگي سخنگوي دستگاه قضا شبيه به سريال تبليغاتي شده است. اگر دقت كنيد در هيچ كشور ديگري اين سبك از اطلاعرساني نداريم كه سخنگوي دستگاه قضا به صورت هفتگي و با اين سبك و سياق اطلاعرساني كند. اصولا در كشورها سخنگوي دولت، وزارتخارجه، نخستوزيري يا... نشست خبري برگزار نميكنند. مثلا در ژاپن، هند، آلمان يا انگلستان، حتي در تركيه و پاكستان چنين نشستهايي وجود ندارد كه سخنگوي قوه قضاييه يا رييس اين دستگاه به صورت هفتگي مصاحبه مطبوعاتي داشتهباشند. آخرين باري كه دستگاه قضاييه يك كشور در مورد مسائل سياسي يا حتي پروندههاي موجود در اين دستگاه مصاحبه كرد را كمتر كسي به خاطر دارد. در واقع در چنين نشستهايي مثل سخنراني دبيركل حزب، رييس پارلمان يا سخنگوي وزارتخارجه در مورد تمام مسائل منطقه و دنيا اظهارنظرهايي ميكنند. در صورتي كه موضوعيتي ندارد رييس دستگاه قضا يا سخنگو براي مثال در مورد مسائل سياسي و منطقهاي و... اظهارنظر كند اما در مورد موضوعات اصلي اطلاعاتي داده نشود يا كلياتي مطرح شود.
درشرايطي كه دسترسي مطبوعات به مديران اين دستگاه محدود است، فكر نميكنيد كه اين نشستهاي خبري لااقل چنين خلأيي را برطرف ميكند؟
از يك جهت ميتوان گفت كه در كشورهايي كه مثال زدم مطبوعات آزاد وجود دارد يا صداوسيما در دست يك جناح يا گروه خاص نيست، بنابراين ميتوان راجعبه مسائل مختلف قضايي اظهارنظر كرد اما در ايران در مورد پروندههاي مهم قضايي مطبوعات مستقل جرات و اجازه ورود ندارند، صداوسيما هم كه همواره يك خط و خوانش يكسان را پيش ميگيرد. بنابراين اينكه سخنگوي قوه قضاييه اظهارنظر ميكند و نشست خبري ميگذارد شايد غنيمت است. اما در مورد اغلب پروندههاي مهم هم كليگوييهايي صورت ميگيرد، موضوعات تا همان حدي بيان ميشود كه كم و بيش مردم هم ميدانند. مثلا در مورد مرگ سيدامامي قوه قضاييه چه گفت كه جنبه روشنگري داشتهباشد؟ در مورد پرونده مهدي هاشمي چه اطلاعاتي داده شد كه مردم دقيقا متوجه اتهامات باشند؟ يا نازنين زاغري كه متهم به جاسوسي است در چه حوزههايي و به چه شكل جاسوسي كرده يا با كدام دستگاههاي امنيتي در ارتباط بوده است؟ شايد بخشي از اطلاعات امنيتي باشد و نبايد رسانهاي شود اما ميتوان به بخشي از جزييات ديگر پرداخت. مثلا در مورد پرونده فعالان محيطزيست چرا از يك مرجع به صورت دقيق در مورد شكل و نوع جاسوسي كه از آن صحبت ميكنند اطلاعاتي نميدهند؟ حتي بعد از اين همه مدت كه از اعدام اميرمنصور آريا گذشته همچنان سوالات و ابهاماتي در مورد اين پرونده وجود دارد.
شايد به دليل تفكيك قواي صورت گرفته، هر دستگاهي تمايل دارد و بايد موضوعات مربوط به خود را پاسخ دهد و اين اتفاق براي مثال در نشستهاي آقاي نوبخت هم رخ ميدهد و ايشان به عنوان سخنگوي دولت همواره از موضوعات قضايي اظهار بياطلاع ميكند. از سويي ديگر برخي مسائل هم بار امنيتي دارند و نميتوان اين موارد را رسانهاي كرد. راهكار چيست؟
چرا نميتوان در مورد پرونده اميرمنصور آريا كه از حكم و اجراي اعدام او مدتها ميگذرد اطلاعات جزييتري داد؟ چرا در مورد پرونده سيامك نمازي و پدرش كه در زندان هستند نبايد جزيياتي مطرح شود؟ خانم زهرا كاظمي را متهم به جاسوسي كردند الان قريب به يك دهه از مرگ ايشان ميگذرد آيا هنوز نميتوان در مورد اين پرونده به بيان جزييات پرداخت؟ متاسفانه هيچ اطلاعات جزيي و دقيقي از سوي سخنگوي دستگاه قضا مطرح نميشود. بايد دستگاه قضا و همچنين نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي در شيوه اطلاعرساني تجديدنظر كنند. ممكن است موضوعي به واقع امنيتي باشد اما با توجه به اينكه قوه قضاييه و نهادهاي امنيتي اطلاعات واضحي نميدهند و پروندههاي زيادي با عنوان امنيتي و جاسوسي رسانهاي ميشود امكان دارد كه افكار عمومي تفاوت پروندهها را متوجه نشوند و افكار عمومي حتي پروندههايي را كه واقعا جاسوسي يا امنيتي است را به پاي برخورد سياسي بگذارند. برچسب امنيتي باعث ميشود اطلاعاتي در مورد اين پروندهها داده نشود. در چنين شرايطي مردم هم نميتوانند ميان پروندههاي مختلف تمييز قائل شوند يا اين گزاره را درك كنند كه در مورد برخي پروندههاي امنيتي نميتوان همه اطلاعات را مطرح كرد. تنها راهكار، اطلاعرساني واقعي و دقيق است. نبايد پشت سپر امنيتي و برچسب اتهاماتي چون جاسوسي پنهان شد يا حقايق را كتمان كرد.
ارسال نظر