شیرزاد: روامداری اصلاحطلبان را ادامه بدهید
دوران اصلاحات، دریچهای به سمت تحمل و رواداری بیشتر بود و شعار ایران برای همه ایرانیان به این معنا بود که هرکسی که شناسنامه ایرانی دارد، با هر نوع تفکر، لباس و سبک زندگی، حق اظهارنظر و فعالیت دارد. شعار زندهباد مخالف من، شعار تبلیغاتی توخالی نیست؛ بلکه نشان میدهد واضع این شعار، در مقابل منتقدان خود نیز صبور است.
احمد شیرزاد، استاد دانشگاه و فعال سیاسی در روزنامه شرق نوشت: رواداری واژهای است که بیش از یک دهه از عمر آن در فرهنگ سیاسی- اجتماعی ایران نمیگذرد. ترجمه کلمه «Tolerance» که به تحمل و مدارا هم ترجمه شده است. این کلمه در حوزههای مختلف، معنای خود را میدهد، مثلا در صنعت میزان تغییرات مجاز قطعه را تلورانس میگویند. دانشمندان علوم اجتماعی واژه زیبای رواداری را برای آن در نظر گرفته اند؛ به این معنا که انسانها بتوانند همنوع خود را همانگونه که هست بپذیرند و به رسمیت بشناسند. با نگاهی به جوامع مختلف هرچه تنگنظریها و تعصبات فرهنگی، قومی و سیاسی بیشتر باشد، درجه رواداری کاهش مییابد و هرچه صاحبان این فرهنگها راحتتر با یکدیگر کنار بیایند و زندگی کنند، رواداری روند افزایشی خواهد داشت. رشد رواداری، امکان توسعه و بیان خلاقیت در کشورها را سرعت میبخشد و برعکس؛ تنگنظریها و ایجاد چارچوبهای انحصاری، عامل کاهش سرعت رشد و ایجاد جمود خواهد شد.
در کشورهای اسلامی میتوان مالزی را مثال زد؛ کشوری که از رشد و توسعه بیشتری برخوردار است، درحالیکه پیشینه فرهنگی آن با ایران، ترکیه و پاکستان قابل مقایسه نیست. سطح زندگی آنان یک سده قبل، بسیار پایین بود و پادشاهی فراموششده بهشمار میرفتند. اکثریت مالزی اگرچه مسلمان هستند، اما موتور توسعه این کشور، اقلیت چینیتبار هستند که انواع و اقسام بنگاههای اقتصادی را دایر کرده اند و جامعه مالزی، روادار آنها و سرمایهگذاری خارجی است.
در ایالات متحده صرفنظر از اینکه اختلافات سیاسی میان ایران و دولتمردان آمریکا وجود دارد، کسی منکر توسعهیافتگی منحصربهفرد آن کشور نیست. کشوری که ملغمهای از فرهنگها و اقوام مختلف مهاجر است. یک چینی یا یک ایرانی با آسودگی خاطر، همه استعدادها را برای پیشرفت خود که به پیشرفت جامعه منجر میشود، به کار میگیرد. او تحمل میشود و کسی به مذهب، رنگ پوست، نژاد و ملیت او کاری ندارد. این نگرش سبب میشود آن کشور مأمن و قطب جاذب استعدادهای مختلف از دنیا شود.
ایران نیز در پیشینه خود قطب جاذب ملل همسایه بوده که باعث پیشرفت ما در اعصار مختلف شده است. برخی کشورها نظیر لبنان به دلیل چندقومی و فرهنگی بودن، ناچار به نوعی رواداری هستند و گاهی همین مسئله باعث تنازع، کشمکش و تشدید درگیریها شده است. در ایران به دلیل وضعیتی تاریخی که درگیر آن بودیم، معمولا استعدادها در چارچوب فرهنگ مسلط بروز کرده و تاجاییکه در خدمت مجموعه حاکم یا موازی آن بوده، توانسته رشد و پیشرفت کند، اما بیش از آن تحمل نشده است. شخصیت برجستهای مثل امیرکبیر یا دکتر محمد مصدق و بسیاری دیگر از رجال و فرهیختگان کشور به هر نسبتی که تحمل شدند، کشور گامی به جلو برداشته است. پس از پیروزی انقلاب، فرهنگ عدم تحملومدارا در مقاطعی شدت یافته و رواداریها بیشتر شده است.
دوران اصلاحات، دریچهای به سمت تحمل و رواداری بیشتر بود و شعار ایران برای همه ایرانیان به این معنا بود که هرکسی که شناسنامه ایرانی دارد، با هر نوع تفکر، لباس و سبک زندگی، حق اظهارنظر و فعالیت دارد. شعار زندهباد مخالف من، شعار تبلیغاتی توخالی نیست؛ بلکه نشان میدهد واضع این شعار، در مقابل منتقدان خود نیز صبور است. همین نگرش سبب شد در دولت دوم اصلاحات، رشد و شکوفایی چشمگیر اقتصادی رخ دهد و استعدادها و امکانات بهتر در کشور به کار گرفته شود. برخی رد صلاحیتها و اعمال سلیقهها، درست برعکس فرهنگ رواداری عمل میکند. حتی در حوزههای تخصصی در بطن برخی نهادهای امنیتی که کار بسیار ارزشمندی دارند، میتوان نگاه روادارانه به ایرانیان دوتابعیتی یا تحصیلکردگان علاقهمند به بازگشت به کشور داشت. در سالهای اخیر متأسفانه این عدم روادارای به برخی یاران انقلاب نیز تعمیم یافت و زمانی که نظری خلاف نظر برخی صاحبان تریبون یا جریان خاص سیاسی ابراز کردند، مورد سرزنش و گاهی برخورد قرار گرفتند. بااینحال با وجود همه این زخمهای کهنهای که بخشی از آنها باقی مانده، فضای سیاسی، رسانهای، اجتماعی و... میزان رواداری در شرایطی که در هفتههای پایانی سال ٩٦ قرار داریم، در مقایسه با دولتهای نهم و دهم بهبود یافته، هرچند هنوز راه درازی در پیش است، اما شواهد نشان میدهد تا حدی روحیهها تغییر کرده است. نامه اخیر محمود احمدینژاد شاید فرازهای تندی داشته باشد، اما به مرور نهادهایی که حساس بودند، مشاهده کردند با نگارش این نوع نامهها، اتفاق خاصی در کشور رخ نمیدهد؛ حتی اگر مواضع امروز او درتضاد با گذشته این فرد باشد. اصلاحطلبان نیز نباید به نویسنده این نامه، طعنه گذشته را بزنند. در رفتار نیروی انتظامی در حوادث دیماه با وجود برخی وقایع تلخ، نوعی رواداری نسبت به گذشته دیده شد و در ماجرای دراویش گنابادی اطلاعیههایی در محکومیت خشونت از سوی سران آنها صادر شد و پلیس هم با سعه صدر، اقتدار خود را نشان داد.
در شرایطی که این اقتدار تحسینبرانگیز نشان داده شد، نیازی به گفتن جملاتی نظیر با آرپیجی آنها را میزنیم، وجود ندارد. رواداری اگرچه در ویترین کشور در نگاه جهانیان هم اثرات انکارنشدنی دارد، اما نباید صرفا امری زینتی تلقی شود بلکه باور به آن باید در میان همگان نهادینه شود. در این میان، برخی پدیدهها نماد و علامت تلقی میشود. برای مثال برخی محدودیتهایی که به دلیل حوادث سیاسی گذشته اعمال شده، بهتدریج در حال کمرنگترشدن است و حذف کامل آن، میتواند نمادی از اقتدار کشور و نظام حاکم و سامانه سیاسی را به تصویر بکشد و در تغییر جایگاه ایران در جهان، کاملا مؤثر عمل کند. اصحاب رسانه نیز امروز حس میکنند انتقادات آنان بهتر پذیرفته میشود. نگارنده بارها از سوی رسانههای مخالف تفکرمان دعوت شده و با کمال میل، حضور در آن نشست را پذیرفتهام؛ چون دعوت آنان نشان از علاقه به شنیدن سخنان دیگران دارد. اگر مسئولان کشور صلاح میدانند، میتوان سال ٩٧ را به سالی برای ایجاد فضای تحمل و مدارا بین همه ایرانیان تبدیل کرد و اجازه داد معترضان نیز بهراحتی سخنان خود را بیان کنند.
دولت اصلاحات نشان داد تحملومدارا، میتواند نتایج بهتری در همه بخشها به همراه داشته باشد. دولتمردان دولت دوازدهم نیز میتوانند در بخش دولت، حرفهای تند مخالفان را تحمل کنند و در این صورت میتوان همین خواسته را از رئیس و سخنگوی قوه قضائیه، مسئولان قوه مقننه، شورای نگهبان، مجلس خبرگان و... داشت.
نظر کاربران
استمرار طلب ها بهتره بگی
آره با همین روامداری شما به اصطلاح اصلاح طلبان حکومت میکنین! ولی دیگه حناتون رنگی نداره!