قصاص مردی که دختر مورد علاقهاش را کشت
رد ٤٥سالهای که یک بار به دلیل جنون از رفتن پای میز محاکمه به اتهام قتل مادر و خواهرش رهایی یافته بود، سرانجام به اتهام قتل دختر مورد علاقهاش به دار آویخته شد.اين متهم که در زمان ارتکاب قتل ٣٥ساله بود «فرنام» نام داشت، ٢٤ بهمن سال ٨٥ به كلانتري جنتآباد رفت و با معرفي خود گفت: «دختر مورد علاقهام را كشتهام و جسدش الان در خانه من است».
روزنامه شرق: مرد ٤٥سالهای که یک بار به دلیل جنون از رفتن پای میز محاکمه به اتهام قتل مادر و خواهرش رهایی یافته بود، سرانجام به اتهام قتل دختر مورد علاقهاش به دار آویخته شد.اين متهم که در زمان ارتکاب قتل ٣٥ساله بود «فرنام» نام داشت، ٢٤ بهمن سال ٨٥ به كلانتري جنتآباد رفت و با معرفي خود گفت: «دختر مورد علاقهام را كشتهام و جسدش الان در خانه من است».
مأموران وقتي به خانه مجردي او رفتند، با وضع بههمريختهای روبهرو شدند که حاكي از درگيري بود و جسد دختر جوان را كه بدنش غرق در خون بود و روي تختخواب افتاده بود، دیدند. پس از آن بازپرس ويژه قتل تهران در جريان قرار گرفت و تحقیقات قضائی و پلیس آغاز شد. در ابتداي بررسيها كارشناسان پزشكيقانوني علت مرگ دختر جوان را كه شيوا نام داشت، اصابت ١٩ ضربه چاقو به شكم و پشتش اعلام كردند؛ همچنين مأموران پس از بررسي، دو چاقوي خوني را زير تختخواب پيدا كردند. به گفته يكي از همسايهها شيوا اوقات زيادي به خانه فرنام ميآمد و گاهي هم با هم درگير ميشدند؛ تاجاييكه همسايهها براي جداكردن آنها وارد ماجرا ميشدند. فرنام در بازجوييها گفت: من پيشازاين به دليل قتل مادر و خواهرم مدتي در بيمارستان رواني رازي بستري بودم. در آنجا بود كه با شيوا آشنا شدم. شيوا پس از آشنايي در تمام مدتي كه بستري بودم، به طور مستمر به ملاقات من ميآمد.
پس از گذشت چند سال از مدت درمان، تيم پزشكي سلامت رواني من را تأييد كرد و من مرخص شدم. پس از آن بود كه ارتباط ما بيشتر شد. فرنام درباره نحوه و انگيزه قتل نيز گفت: «پس از آشنايي با شيوا بارها با هم دعوا كرديم و درگير شديم. هر بار سر موضوعي بهانه ميگرفت و باعث درگيري ميشد. او توجهي به من نداشت. روز حادثه بار ديگر جروبحث كرديم و شيوا به من گفت: ديوانه! در آن لحظه كنترل خود را از دست دادم و با چاقوي آشپزخانه به او حمله كردم. پس از چند ضربه، شيوا از پا درآمد و دسته چاقو هم شكست؛ بههميندليل به آشپزخانه رفتم و چاقوي ديگري برداشتم و شروع به ضربهزدن به بدنش كردم».
در تحقیقات دقیقتر مشخص شد فرنام ارديبهشت سال ٧٩ در منطقه كاشانك مادر و خواهر خود را درحاليكه خواب بودند، به قتل رسانده و بعد خود را به مأموران كلانتري ١٢٣ نياوران تسليم كرده بود؛ اما در پايان معاينات روانی، كارشناسان او را مجنون تشخيص دادند و قاضي پرونده به استناد نظر كارشناسان، او را معاف از مجازات دانست؛ ولي دستور داد او براي مداوا در بيمارستان بستري شود. بهاینترتیب او از محاکمه رهایی یافت؛ اما در پی ارتکاب قتل دوباره بازپرس جنایی دستور داد متهم با تشكيل كميسيون پزشكي معاينه شود.
اين بار اعضاي كميسيون پزشكي با بررسي پرونده و معاينه متهم اعلام كردند او در زمان ارتكاب جنايت از سلامت رواني برخوردار بوده است. با اعلام اين نتيجه بازپرس وقت شعبه اول جنايي تهران اتهام قتل عمد را به فرنام تفهيم كرد و او نيز اتهام خود را پذيرفت. پس از آن او پای میز محاکمه رفت و در جلسه محاکمه نیز با درخواست اولیای دم و به استناد کیفرخواست به قصاص محکوم شد. بهاینترتیب نام او در فهرست محکومان به قصاص قرار گرفت و سرانجام پس از طی مراحل قانونی و اجازه از رئیس قوه قضائیه حکم قصاص او هفته گذشته به اجرا درآمد.
نظر کاربران
آخه چطور؟ قطعا روانی بوده. چرا اعدام باید بشه.چرا از تیمارستان رهاش کردن که این اتفاق بیوفته.قصور خودتون رو با اعدام حل کردید؟
چی بگم من که گیج شدم فقط میتونم بگم متاسفم همین
باسلام:واقعا گل گفتی!آخه همچین چیزی با عقل یه آدم سالم جور نمیاد.وقتی خواهر و مادرشو کشت.همون موقع می بایست اعدام میشد. جانی قاتل.کسی که به مادر و خواهر خودش رحم نکنه.وای به حال غریبه ها .اجرا عدالت توی کشور ما عجیب وغریب.ان شاء الله، خدای مهربون یه عقل سلیم به همه عنایت کنه.که درست تصمیم بگیرن.و این همه بی عدالتی بوجود نیاد.
پاسخ ها
منظورت اینه که آدم روانی وجود نداره؟؟
اینا حتی اگه روانی هم باشن خطرناکن باید اعدام بشن یا مادام العمر زندانی بشن روانی داریم تا روانی
خودکرده راتدبیرنیست شیوامی دونست فرنام مشکل روانی داره ....چرا
به نظرمن شیوا دیوانه تراز فرنام بوده که دل به ادم جنونی دل بسته بوده
شیوا میدونست این روانیه ... برا چی به این دل بسته ؟؟؟؟؟؟؟
واقعا جای تعجب داره که این مادر وخواهر خودشو کشته چجوری شیوا عاشق این شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ ها
از کجا معلوم عاشق این بوده شایداینها همه تصورات خود این شخص بوده
پسر های سالمم اگه دختر بدون منظور دو کلام باهاشون حرف بزنه فکر می کنن طرف عاشقش شده این که دیگه تکلیفش مشخصه روانی بوده
گندم جان، شیوا در حقیقت طی اون مدت دلباخته و عاشق این قاتل شده، اما قاتل به هیچ وجه عاشق نبوده یا علاقه ای به شیوا نداشته، فقط بر حسب احتیاج که انسانها و حتی ببخشید حیوانات وحشی دسته جمعی زندگی می کنند، این قاتل اون قسمت از احتیاج و کمبود خود را جبران که در نتیجه به آسانی او را به قتل رسانده، چون هیچ عاشقی راضی نميشود معشوق او کوچکترین آسیب را ببیند چون عاشق کور است و فقط از دریچه عشق و دوستی می بیند و رضایت به قتل معشوق نمی دهد در این وسط فقط دختره عاشق بوده و قاتل دیوانه!!
کاربر عزبز. 12/55 شما اولا عشق را ببینم چطوری تعریف میکنی؟؟ عشق یک نوع عادت است در این نوع فقره شیفته جنس مخالف شدن، عشق به هر موضوع یا شی ممکن است در اینجا شیوا پس از آمد و رفت های دو سه ساله دلباخته این قاتل شده، قاتل هم چون قبلاً مادر و خواهر خودرا به فتل رسانده جابی برای دوست داشتن هیچکس و هیچ چیز نداشته، فقط بر حسب احتباج و آرامش و مهربانی شبوا اورا پذبرفته فراموس نکنیم آدمها و ببخشید حتی حیوانات وحشی زندگی جمعی را دوست میدارند خوب شیوا محبت و علاقه و خوبی ارایه میکرده این قاتل دیوانه هم از این همه موهبت باد آورده بدش نمی اومده، اما نه عاشق بشه، حال شما تصور بفرما شیوا عاشق و دلباخته با این دیوانه روانی، نتیجه اش همین بابد می بوده که اتفاق افتاده است، وقتی میگویند طرف عاشق است چنان عادت کرده، چنان وابسته شده، چنان آمیخته شده که جدایی قابل پذیرش نیست،