میرتاجالدینی: دولت اصولگرایان را برنمیتابد
نزدیک شش ماه از تشکیل دولت دوم حسن روحانی میگذرد. دولتی که با وعده بهبود وضع معیشت و اقتصاد مردم توانست دومین دوره خود را شروع کند. اگرچه شعارهای حسن روحانی در انتخابات جذاب بود و عملیشدن آن میتوانست بهبودی در زندگی و معیشت مردم ایجاد کند اما تاکنون نمودی عملیاتی از آنچه گفته شد را شاهد نبودهایم. بهرغم تغییر در تیم اقتصادی دولت، اما همچنان مشکلات اقتصادی و در صدر آن رکود پابرجاست.
طی ماه گذشته شاهد اعتراضهای مردمی به عملکرد اقتصادی دولت بودیم. آیا واقعا اینقدر مردم ناراضی بودند که به خیابان بریزند؟
ریشهیابی آشوبهای اخیر، اغتشاشات و همینطور قضیه اعتراضات و انتقادهای مردمی، تعبیر جداگانهای میخواهد و این تکعاملی نیست که مثلا بگوییم عملکرد دولت باعث شد که این پیش بیاید یا عامل دیگری را بخواهیم معرفی کنیم، بلکه یک حادثهای بود، یک معلولی بود که اگر علت آن را خوب بررسی کنیم، یک علت نیست، عوامل متعدد است، یعنی هر کدام ۱۰درصد، ۲۰ درصد، ۳۰درصد موثر بوده تا به آن مرحله رسید. یکی ازآنها هم میتواند ضعف عملکرد دولت در نظر گرفت، اما همه علت این نیست. اگر منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم، اینطوری است. البته آنجا هم ما انتقادات، اعتراضات بحق مردم را در خصوص مشکلات اقتصادی، بیکاری، گرانی و مشکلات مالباختگان موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز را بحق میدانیم؛ اینها اعتراضات مردم بود و باید رسیدگی شود تا مشکل حل شود.
بخش نارضایتی بحق مردم را ناشی از ضعف و عملکرد دولت میدانید؟ عملکرد تقریبا شش ماهه دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت در عرصههای مختلف نتوانسته رضایت جامعه را به دست بیاورد. یکی در مساله اشتغال جوانها است. اگرچه دولت میآید و میگوید که نرخ بیکاری مثلا تکان نخورده و ما آن را ثابت نگه داشتهایم ولی این پاسخگوی مردم نیست. دولت نرخ بیکاری را ۱۲-۱۱ اعلام میکند، اما از طرف دیگر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی یک گزارشی داده و گفته نرخ بیکاری واقعی حدود ۲۶ درصد است. از آن طرف ما این نرخ بیکاری را در میان تحصیلکردهها در نظر بگیریم، یعنی نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها، درصد بسیار بالایی است، رقمی حدود ۳۶ درصد است و این قشر بیشتر انتظار کار را در جامعه را دارد. جوانی که لیسانس یا فوقلیسانس میگیرد، انتظار دارد که در جامعه شغلی برایش وجود داشته باشد.
در کنار آن دو علتی که بیان کردید، میبینیم که آقای روحانی بخشی از حامیان خودش را که اصلاحطلبان بودهاند، به هر دلیلی از دست داده و ازحمایت کمتری برخوردار است. از طرفی دیگر یک سری رویکردهای خود آقای روحانی و سیاستهایی که اتخاذ میکند، در مقابل برخی نهادهای انقلابی است. با جمیع این شرایط و نقصهایی که وجود دارد و مشکلات اقتصادی و برجامیکه نتوانسته صددرصد مشکلات را حل کند، ارزیابی شما از آینده دولت آقای روحانی چیست؟ آیا میتواند چهار سال خودش را به پایان ببرد؟
فرض این نکته که دولت، حامیان و جریانهای سیاسی پشتوانه خود را از دست دهد یا کم میشود، نکته مهمی است. نمونهاش را هم در رد کلیات لایحه بودجه سال ۹۷ میبینیم. در مجلس با اینکه حداقل ۱۰۰ نفر نماینده تدبیر و امید که حامی دولت هستند و همچنین از ۷۰ نفر نمایندگان مستقل هم چیزی حدود ۵۰-۴۰ نفرشان باز حامی دولت هستند، کلیات لایحه رای نیاورد و تنها ۸۰ نفر رای موافق دادند. این نشان میدهد که دولت طرفداران خود را از دست میدهد و تعاملش با مجلس و نمایندگان طرفدارش را هم نتوانسته سامان دهد. این یک نقطهای است که در جهت میزان تعامل دولت با مجلس را نشان میدهد، همین طور رفتار دولت با حامیانش را نشان میدهد.
اما اینکه دولت آقای روحانی چهار سال را میتواند ادامه دهد یا نه، این یک معادله چندمجهولی است و به راحتی نمیشود دربارهاش نظر داد. از این جهت که دولتهای بعد از انقلاب همه دوره خودشان را تمام کردند، به عبارتی پس از دوره بنیصدر، همه دولتها دوره خودشان را تمام کردند. رویکرد کلان و راهبرد نظام هم این است که مردم دولتهایی را که انتخاب میکنند، مدت قانونی خودشان را طی کنند. مقام معظم رهبری هم فرمودهاند که هر کسی که انتخاب شود، من حمایت میکنم تا برود مشکلات جامعه را حل کند. با این رویکرد، من نظرم این است که دولت دوازدهم هم مثل سایر دولتها روند خودش را تا آخر ادامه میدهد، مگر اینکه خودشان به این نتیجه برسند که نمیتوانند مشکلات جامعه را حل کنند و خودشان استعفا دهند. این یک مسالهای است که دیگر برگشتش به خود رئیسجهمور و دولتیها مربوط است.
در این بین رویکرد اصولگرایان چیست؟ یک سری زمزمههایی را از بعضی از چهرههای اصولگرایی میبینیم که میگویند باید دولت را کمک کنیم. نظر شما چیست؟ آیا باید اصولگرایان به دولت بپیوندند تا مشکلات حل شود یا نه، همچنان باید به نقدهای خودشان علیه سیاستهای غلط دولت - نقدمنصفانهای که داشتند - ادامه دهند؟
لازم نیست که اصولگراها به دولت بپیوندند، تازه این دولت هم اصولگراها را برنمیتابد، اما همیشه این بهعنوان یک راهبرد پذیرفتهشده میان نیروهای انقلابی و ارزشی اصولگراست که هر دولتی در جهت حل مشکلات مردم گام برمیدارد، آن را کمک کنند. هدف اصلی ما رسیدن به قدرت نیست، چه اصولگرا رأس کار باشد، چه اصلاحطلب رأس کار باشد. اگر بخواهیم انقلابی فکر کنیم، ارزشی و آرمانی فکر کنیم، به قدرترسیدن نباید هدف باشد، بلکه هدف، حل مشکلات جامعه و خدمت به مردم باید باشد. اگر یک جایی خدمت شایان و خوبی برای مردم اتفاق میافتد، باید از آن حمایت کنیم. مثلا اخیرا این طرحی را که دولت آورده، ما هم امیدواریم به نتیجه برسد، طرح اشتغال پایدار در روستاها و شهرهای کوچک که اعتبار خوبی هم برایش در نظر گرفته شده؛ البته با موافقت مقام معظم رهبری از صندوق توسعه برداشتند که مجموعا ۱۲ هزار میلیارد تومان میشود که نیمی از این را بانکها میآورند، یعنی یک و نیم میلیارد دلار از صندوق توسعه برداشتند.
نظر کاربران
برفرض که بر بتابه،آخه،آمهایی امثال تو،تو دولت احمدی نژاد کجارو آباد کردید که بشه شمارو برتابید.برتابیدنی نیستید.نه اینکه دولت شمارو بر نمیتابه.شرمنده.
حزبی که اصل واساس آن برای اقتدار ایران ومردم ایران نباشد .
حزب باد است .
تو برو به محمودت برس که همه چی رو به باد داد
ضعف این دولت در اقتصاد ناشی از قبول پرداخت بدهی سنگین موسسات مالی اعتباریست که صاحبانش معلومست به کجا وصلند ..و نمیخوهند پول مردم را بدهند ...راستی شما زمان ظهور دولت هاله نور کجا بودی؟؟؟!!!