انقلابی نماها به دنبال چه هستند؟
هفتهنامه خط حزبالله همزمان با تکرار رفتارهای ساختارشکنانه رئیس جمهور سابق کشور، در یادداشتی به بررسی رفتار انقلابینماها در آن زمان و جریان مشابه در سالهای اخیر کرد.
خبرگزاری فارس: هفتهنامه خط حزبالله نشریه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، در یادداشتی تبیینی با برشمردن سه جریان اصلی جامعه مدینه در زمان حیات پیامبر(ص) با استفاده از بیانات رهبر معظم انقلاب، جریان انقلابینماها در صدر اسلام و در دوران حاضر را بررسی کرده است.
انتشار این یادداشت همزمان با رفتارهای ساختارشکنانه محمود احمدی نژاد با سواستفاده از شعارهای انقلابی و عدالتخواهانه، معنادار است.
متن کامل این این یادداشت به این شرح است:
انقلابینماها بهدنبال چه هستند؟
حکومت پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم در مدینه، فصل دوم رسالت ایشان بود. پیشتر پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم در مرحلهی سیزده سالهی مکه، شالودههای اولیهی نظام اسلامی را پیریزی کرده بود، و حالا در ده سال مدینه، وقت نظامسازی و جامعهسازی بود. برای همین، دشمنی با پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم در این مرحله، هم بیشتر و هم پیچیدهتر شده بود. از یکسو، دشمنان بیرونی چون کفار مکه یا یهودیان مدینه، جنگهایی را بر پیامبر تحمیل میکردند، و از سویی دیگر، دشمنان درون جامعهی اسلامی، در بزنگاههای حساس و سرنوشتساز، موجب تحمیل هزینههای زیادی به حکومت نوپای پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم میشدند. از این حیث، میتوان افراد موجود در جامعهی پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم را به سه دسته تقسیم کرد.
دسته اول، اصحاب راستین: این دسته از افراد کسانی بودند که تا آخرین لحظه و قطرهی خون، از پیامبر و دین اسلام دفاع کردند، آنها همانهایی بودند که قرآن در وصفشان چنین میفرماید: «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ و َمِنهُم مَن ینتَظِرُ و َما بَدَّلوا تَبدیلًا». امیرالمؤمنین علیهالسلام، عمار و سلمان، نمونههایی از این افرادند.
دسته دوم، ضعیفالایمانها: افرادی که اگرچه ایمان آورده و به پیامبر گرویده بودند، اما از آنجا که ضعف در ایمان داشتند، در حوادث و شداید، ممکن بود پایشان بلرزد و از راه به درشوند. اینها همان کسانی بودند که در ماجرای جنگ احد که پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم، دستور مراقبت از تنگه را به آنها داده بود، به هوای جمعآوری غنائم، مأموریت خود را رها کرده و سرنوشت جنگ را تغییر دادند. «مسلمانها اول پیروز شدند، بعد یک عدهای مأموریتها را فراموش کردند، تنگه را رها کردند، رفتند سراغ غنیمت جمعکردن؛ دشمن هم توانست نیروهای اسلام را دور بزند، بیفتد به جانشان، تعدادی از آنها را بکشد، آنها را منهزم کند.»(۱۳۸۹/۰۴/۲۳) روش پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم، با این گروه، روش "تربیت و تزکیه و تعلیم" بود.
دسته سوم، انقلابینماها: کسانی که "ظاهرا" ایمان آورده و ادعای اسلام میکردند، اما رفتار آنها، دقیقا برخلاف ادعای آنان بود. اینان کسانی بودند که با کارهای خود مانند انتشار شایعه، دروغ یا سیاهنمایی از وضع موجود، موجب تضعیف نظام اسلامی و ایجاد تشویش در گروه دوم میشدند. مثلا در ابتدای جنگ احد، پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم مانند همیشه از اصحاب خواستند که نظر خود را دربارهی چگونگی جنگ بیان کنند. عدهای معتقد به جنگ در درون مدینه و عدهای موافق جنگ در خارج از مدینه بودند. بالاخره تصمیم به جنگ در خارج از مدینه گرفته شد و پیامبر با سپاه هزار نفری خود، به سمت خارج از مدینه حرکت کرد تا در مقابل سپاهی چند برابری قرار گیرد. اما در میانهی راه، انقلابینماها به بهانهی آنکه پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم حرف آنان را گوش نکرده و در درون مدینه نجنگیده است، ساز مخالفت با پیامبر زده و ۳۰۰ نفر از او جدا شدند.
انقلابینماها در جریان جنگ احزاب هم چنین کردند. «در جنگ احزاب، همهی قبائل مشرک مکه و غیر مکه و ثقیف و غیره آمدند متحد شدند؛ ده هزار نفر نیروی رزمنده فراهم کردند؛ یهودیهایی هم که همسایهی پیغمبر بودند و امانیافتهی پیغمبر بودند، خیانت کردند؛ اینها هم با آنها همکاری کردند... یک جنگ احزاب درست کردند؛ جنگ احزابی که دلها را خیلی ترساند.»(1391/07/19) آن هنگام که پیامبر بشارت پیروزی مسلمانان بر ابرقدرتهای آن روز دنیا (روم و ایران و یمن) را داد، این افراد با تمسخر یا ایجاد ابهام در سخنان او، این حرفها را کذب و نادرست خواندند. آنها سپس با ایجاد تشویش و اضطراب در جامعهی اسلامی (مثلا اینکه میگفتند راهی که پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم انتخاب کرده اشتباه است و این جنگی است که در آن، شکست حتمی است) سعی کردند افراد را از گرداگرد پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم جدا کرده و آنها را از جنگیدن منصرف کنند. قرآن دربارهی این افراد میفرماید: «قَدْ یعْلَمُ ٱللَّهُ ٱلْمُعَوِّقِینَ مِنکُمْ وَٱلْقَائِلِینَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَینَا وَلَا یأْتُونَ ٱلْبَأْسَ إِلَّا قَلِیلًا» : «خداوند کسانی را بهخوبی میشناسد که
مردم را از جنگ باز میداشتند، و کسانی را که به برادران خود میگفتند بهسوی ما بیائید و خود را از معرکه بیرون بکشید، و جز مقدار کمى -آنهم از روى اکراه و یا ریا- به سراغ جنگ نمىروند.» پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم البته با این جریان، تا آنجا که میشد مماشات کرده و مانند سایر افراد با آنها رفتار میکرد و حتی سهم آنان از بیتالمال را نیز پرداخت میکرد، اما آنگاهکه این افراد تبدیل به یک "جریان سازمانیافتهی معاند" شدند، پیامبر نیز بهشدت با آنها برخورد کرد.
انقلاب اسلامی، و مواجهه با این دسته از افراد
۱۴ قرن بعد از انقلاب نبوی، انقلاب اسلامی ایران نیز در مرحلهی دولتسازی و جامعهسازی، با همین سه دسته از افراد مواجه است: "اصحاب راستین انقلاب اسلامی"، که با باور تام و تمام به خط انقلاب، در همهی شرایط، در کنار "رهبران انقلاب اسلامی" قرار گرفتند و با کار و تلاش شبانهروزی، کار انقلاب را به پیش بردند؛ "ضعیفالایمانهایی" که به دلیل هوای نفس، دنیاطلبی یا ترس از دشمن، در رخدادها و حوادث تاریخی، پایشان لرزید و یا دست از انقلابیگری برداشته و تبدیل به یک انسان خنثی شدند، یا حتی به سمت دشمن، میل پیدا کردند؛ و "انقلابینماییهایی" که شعار انقلاب داده و میدهند و عکس آن عمل میکنند. «کسی خیال نکند که مسألهی نفاق مربوط به صدر اسلام یا مربوط به اوج انقلاب بود، نه، همهی ما، من و شما در معرض این امتحان در تمام حالات هستیم، یک حقیقتی مطرح میشود که این حقیقت ممکن است با گوشهای از احساسات و دریافتهای ما ناسازگار باشد: یا با خودپرستی ما، یا با ادعاهای درونی ما، یا با علمی که برای خودمان قائلیم، یا برای سابقهای که برای خودمان میشناسیم، مثلاً باسابقهی مبارزه، یا با توقعی که نسبت به شخصیت خودمان داریم، این ناسازگار
است، در مقابل این حقیقت چهکار خواهیم کرد؟ هم میتوان پا گذاشت روی این احساس غلط و درک باطل و تسلیم شد و حرکت کرد و در راه این حقیقت رفت، و هم میتوان تسلیم نشد، بلکه تسلیم آن احساسات غلط درونی شد، که اگر این کار انجام گرفت آنوقت: «فزاد هم الله مرضا» دائم این حالت دومی یعنی نفرت و جدائی، ایجاد میشود و کار را بهجاهای بسیار دشوار خواهد رساند.»(۱۳۷۰/۰۸/۲۹)
انقلابینماها سعی میکنند با ایجاد شایعه، شبهه، سیاهنمایی و لجنپراکنی، در دل مردم و جامعه، "ناامیدی" به وجود آورده و نسبت به راهی که انتخاب کردهاند، تشویش ایجاد کنند. این جریان را باید شناخت و نسبت به حربههای آنان آگاه بود. هرچند که «مردم قبول نمیکنند این را. حالا ممکن است کسی خیال کند که در مردم تأثیر میگذارد؛ نه، مردم آگاهند، میفهمند، نمیپذیرند این حالت را.»(۱۳۹۶/۱۰/۰۶)
نظر کاربران
آقای احمدی نژاد آقای رئیسی چرا کاری نمی کنید؟؟ شعار دادن بس است.خیلی چیزها گرون شدند.فقط بلدید شعار بدید.به فکر مردم بیچاره باشید.درود بر روحانی
پاسخ ها
آفرین عجب چیزی گفتیا واقعا نابغه ای..پسر حرف تو مثال دیگ به دیگ میگه رویت سیاهه هست آخه روحانی کجاش باید درود گفت جز شعار وفریب مردم چیزی بلده روحانی شما . از مرحله پرت هستید
به دنبال ویرانی کشور هر مدیری در هرکجا برای مردم وکشور فعالیت مفید انجام نداد آن مدیر باید سریع وخراج شود وگرنه باعث تباهی جامعه وکشور میگردد
درود بر خادم ملت احمدی نژاد
خیلی مطالب است که باید گفته بشه ولی خداوکیلی از عصر حجری دست بردارید پیامبر خودش بین مردم بود وخودش در جنگ ایا امروز چنین است با شعار حرف نمیشه مملکت اداره کرد ببخشید از حواننده عذر میخواهم قدیما ضرب المثلی بود ((با سوت زدن حیوان اب نمیخوره خودش باید تشنه باشه )))الان شما با شعار فکر میکنید مردم حیوانند
یک گروه رو یادت رفت بگی
مذهبی نمایان و دینفروشانی که لباس پیامبر را بر تن کرده اند ولی در حقیقت با پیامبر و خدا و اسلام بیگانه اند و خطرناکترین گروه همینانند که نه تنها جامعه را بل اسلام را هم به لجن کشیده اند
انقلابی نماها را چه کسی مشخص میکنه؟!
مردم یا خواص؟
زندگی تمام مسولین توی این چهل سال باید توسط مردم بررسی بشه
با شعار حضرت علی آمدند،ایا علی وار زندگی کردید؟