طرح مسئله «تبانی» برای نابودی برجام!
مخالفان برجام برای نابودی آن، مسئله «تبانی» هستهای ایران و کره شمالی را مطرح میکنند.
فرارو: مخالفان برجام برای نابودی آن، مسئله «تبانی» هستهای ایران و کره شمالی را مطرح میکنند.
در برخی از رسانههای غربی گهگاهی ادعاهایی درباره همکاری هستهای ایران و کره شمالی مطرح میشود. جیم والش، پژوهشگر ارشد انستیتوی ماساچوست، طی یادداشتی در وبگاه بولتن دانشمندان اتمی آمریکا، به بررسی چرایی اتهام ایران و کره شمالی به «تبانی هستهای» پرداخت و نوشت: غالبا در لفاظیها ایران و کره شمالی به یکدیگر مرتبط میشوند، معروفترین این لفاظیها، سخنرانی سال ۲۰۰۲ رئیسجمهور جورج دبلیو بوش بود که در آن، این دو کشور را بخشی از «محور شرارت» دانست. اما در عمل، با این دو کشور تا حدود زیادی به عنوان دو چالش مجزا برای سیاست خارجی آمریکا برخورد میشود.
والش با اشاره به ادعاها درباره همکاری هستهای بین ایران و کره شمالی نوشت: علیرغم ادعاهای متعدد در رسانهها، هیچ مدرکی درباره همکاری (بین ایران و کره شمالی) در زمینه تسلیحات هستهای وجود ندارد. حتی چشمانداز همکاری در آینده هم نامحتملتر به نظر میرسد.
به گفته والش در حوزه هستهای، هیچ همکاریای بین دو کشور وجود ندارد. مرکز پژوهش کنگره در سال ۲۰۱۶ استنتاج کرده که «هیچ مدرک عمومی وجود ندارد که (نشان دهد) ایران و کره شمالی درگیر تجارت هستهای یا همکاری بودهاند» در حقیقت، نه جامعه اطلاعاتی آمریکا، نه آژانس بین المللی انرژی اتمی و نه گروه کارشناسان سازمان ملل، هیچکدام چنین ادعایی را مطرح نکردهاند. به طرز مشابهی، هیچ مقاله مجلهای که با ادبیات علمی نوشته شده، نشان نداده که همکاری هستهای بین پیونگیانگ و تهران وجود دارد.
والش در پاسخ به این سوال که ادعاهای همکاری هستهای بین ایران و کره شمالی از کجا میآیند، نوشته که این ادعاها از گزارشهای بیاساس رسانهای سرچشمه میگیرند.
وی در ادامه نوشت: در حین آمادگی برای شهادت دادن در کنگره درباره همکاری ایران و کره شمالی، من چیزی حدود ۷۶ گزارش رسانهای در ۱۱ سال - از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵- را مرور کردم. تقریبا یک سوم این گزارشها در رسانههایی منتشر شده که اغلب ناظران آنها را دارای دیدگاه ایدئولوژیکی مشخص میدانند. رسانههایی مانند فریبیکن، تاور، آنتی وار. ۴۲ فقره از این گزارشها - بیش از نصف - در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ همزمان با تلاش مخالفان توافق هستهای برای لغو این توافق، منتشر شدهاند. شایان ذکر است که در همین سیاق، اداره اطلاعات ملی نتیجه گرفت که ایران برنامه تسلیحات هستهایش را در ۲۰۰۳ متوقف کرد. بنابراین، ادعاها درباره همکاری هستهای پس از آن تاریخ، به طور ویژه قابل تردید است.
والش پس از بررسی گزارشهای مزبور، این پرسش را مطرح میکند که چرا بین ایران و کرهشمالی در زمینه فناوری هستهای همکاری وجود نداشت. او معتقد است که این دو کشور «بسیار متفاوت» هستند و در موقعیتهای ژئواستراتژیک متفاوت قرار دارند و اهداف امنیت ملی خیلی متفاوتی دارند.
از دیدگاه والش، هدف اصلی برنامه موشکی کره شمالی ساخت موشکهای قارهپیما با قابلیت حمل کلاهک هستهای است تا از حمله آمریکا به آن جلوگیری کند و نیز بین آمریکا و کره جنوبی شکاف ایجاد کند. در حالی که اهداف ایران محدود و محلی بوده و هستند. ایران بیشتر از دشمنان منطقهای نگران است و نمیخواهد مجددا بیدفاع بماند. بر همین اساس، تهران بیشتر بر موشکهای بالستیک متعارف و کوتاه بُرد تمرکز کرده است. علاوه بر این، مدیر آژانس اطلاعات ملی آمریکا، مکررا شهادت داده که ایران برای ساخت سلاح هستهای، تصمیم سیاسی نگرفته است.
کره شمالی به آمال هستهای خود مباهات میکند. در حالی که ایران به طور پیوسته، پیگیری سلاحهای هستهای را انکار کرده است. به عقیده والش این انکار نشان دهنده تفاوت رویکرد دو کشور نبست به مسئله هستهای است. این تفاوت میان دو کشور پس از توافق هستهای ایران تعمیق شد.
پرسش دیگری که توسط این کارشناس مطرح شده، این است که چرا علیرغم عدم وجود شواهد و مدارکی دال بر همکاری ایران و کره شمالی، ادعاها همچنان ادامه دارد؟
والش در پاسخ به این پرسش نوشت: شاید در منابع و زمان (انتشار) ادعاها میتوان سرنخی پیدا کرد. ممکن است آدم این انتظار را داشته باشد که اتهامات تبانی میان ایران و کره شمالی در منابع آسیایی و مشخصا در منابع کره جنوبی یا ژاپن پیدا شوند. اما این درست نیست. عملا تمام این ادعاها ریشه در آمریکا و خاورمیانه دارند. هنگامی که گهگاهی یک ادعایی از آسیا بیرون میآید، همیشه معلوم میشود که این اتهام از سوی یک منبع آمریکایی یا خاورمیانهای مطرح شده و در مطبوعات آسیایی مجددا منتشر شده است.
والش تصریح کرد: زمان انتشار اتهامات هم قابل توجه است. زمان ایراد اتهامات، قویا با زمان دعواهای سیاسی داخلی آمریکا بر سر ایران مرتبط است. ما تقریبا تنها زمانی این ادعاها را میبینیم که توافق هستهای ایران در صدر اخبار قرار میگیرد و مخالفان به آن حمله میکنند. به طور خلاصه، به نظر میرسد که این ادعاها بیش از آنکه حقایق باشند، جنبه سیاسی دارند. اگر این ارزیابی درست باشد، بنابراین، ما باید منتظر استمرار اتهامات عجیبوغریب و بیاساس باشیم. بخصوص زمانی که توافق هستهای بشدت آسیبپذیر باشد. مثلا در مدتهای سه ماهه که رئیسجمهور آمریکا باید طبق قانون، پایبندی ایران به برجام را برای کنگره تایید کند.
نظر کاربران
نیازی به اونها نیست مخالفان داخلی برجام دارن زحمتش را میکشند