قلم مرد بِه ز دولت اوست
این که ادارات بی در و پیکر امروزی با تعداد بیشتری کارمند از کل اجزای دولت سلجوقی، در اداره خودشان هم مشکل دارند، از نداشتن دید و برنامه مدون است.
معمولا وقتی لفظ بوروکراسی و دیوانسالاری به گوش ما می خورد، یا اداراتی می افتیم که هر روزی و ساعتی که به آن ها مراجعه کنی یک نفرشان نیست و آن دیگری هم از انجام دادن کارش معذور است و خلاصه یک مهر زدن ساده روی پرونده، حکم همان عشقی را پیدا می کند که خواجه حافظ شیرازی در مورد عشق و عاشقی گفته بود: اول آسان می نماید و بعدا می بینی «ولی افتاد مشکل ها». واقعیت امر این است که مشکل امروز از دیوان و دیوانسالاری نیست، که دیوان های اداری سالیان سال در این مملکت کار می کردند و انصافا هم خوب کار می کردند. اصلا لغت دیوان، یک کلمه پهلوی است به معنای جایی که تویش می نویسند. برای همین هم به دفتر شعر می گفتند دیوان و هم به ادارات دولتی که تویش پر از دفتر و دستک بود.
دیوان های استیفا (معدل دارایی امروزی) و اشراف (معادل وزارت اطلاعات امروزی) و برید (معادل پست امروزی) و رسالت (جایی معادل دبیرخانه مرکزی دولت در امروز) تقریبا از اولین دولت های بعد از اسلام شکل گرفتند و در عصر سلجوقی به اوج رسیدند. امپراتوری بزرگی که توان آن را داشت تا دانشمندانی نظیر خیام و امام غزالی را در دل خود پرورش بدهد و فقط در یک شهر بغداد، ۳۰ مدرسه معادل دانشگاه های امروزی داشته باشد. فقط دانستن تعداد دانشمندها، فیلسوف ها، ادیب ها و تاریخ نویسانی که در این دوران به سر می بردند، باعث تعجب خواهد بود. در این دوره تعداد علما و حکما آن قدر زیاد بود که مولفان را به سمت دایره المعارف نویسی برد. ابن القفطی در «تاریخ الحکما» شرح حال ۴۱۴ فیلسوف و دانشمند را نوشته.
دیوان و دیوانسالاری که یکی است اما نتیجه فرق می کند. آن موقع مردی به اسم ابوعلی حسن بن علی طوسی وجود داشت که در تاریخ با دو لقبش «خواجه» و «نظام الملک» مشهور است. او می دانست این شبکه درهم و برهم چطور می تواند کار کند. خواجه نظام الملک فقط یک کتاب نوشته: «سیاستنامه». اهمیت این کتاب، علاوه بر ارزش تاریخی، به خاطر گستردگی موضوعات و محتوای آن است. «سیاستنامه» 50 فصل دارد و در هر فصل یکی از امور مربوط به اداره کشور توضیح داده شده است. تنوع و گستردگی موضوعات خیلی جالب است. فصل 14 کتاب به پیک های نامه رسان (برید)اختصاص دارد و فصل 30 از این هم جزئی تر است و ترتیب ایستادن مقامات دولتی در دربار و نحوه چینش مطلوب از نظر نظام الملک را شرح می دهد.
ارسال نظر