زریندست: بردگی کردیم تا «سرو زیرآب» ساخته شد
يكي از فيلمهاي بخش مسابقه جشنواره امسال، فيلم «سرو زير آب» به كارگرداني محمدعلي باشهآهنگر است كه قطعا يكي از ويژگيهاي برجسته اين فيلم نحوه فيلمبرداري آن به حساب ميآيد.
آقاي زريندست از مختصات و ويژگيهاي دو فيلم «جشن دلتنگي» و «سرو زيرآب» كمي برايمان بگوييد.
به نظر من اين دو كار دو شخصيت كاملا متفاوت دارند.
«سرو زير آب» ازجمله فيلمهايي با پروداكشن عظيم بهحساب ميآيد.
بله. فيلمنامه آن مربوط به هشت سال دفاع مقدس است و پژوهش و تحقيق گسترده پيرامون آن انجامشده و نزديك به سه، چهار سال آقاي آهنگر روي مضمون و فيلمنامه آن كاركردند و طي چهار، پنج سال گذشته تلاش زيادي براي ساخت آن صورت گرفته اما هر بار بودجه آن تامين نشد و توليد آن به تعويق افتاد.
شما با آقاي باشه آهنگر در تمام اين مدت در ارتباط بوديد؟
بله به خاطر نزديكي فكري كه ما به هم داريم در تمام اين مدت با او در ارتباط بودم و از مرارتها و سختيهاي ساخت اين فيلم كاملا آگاهم. در اين چهار سال از كم و كيف فيلمنامه مطلع بودم. در اين مدت بارها فيلمنامه بازنويسي شد و به شكلي درآمد تا ارگانهايي كه تصميم به سرمايهگذاري و توليد براي اين فيلم داشتند از مضمون فيلمنامه رضايت پيدا كردند.
فيلمنامه چند بار بازنويسي شد؟
واقعيتش را بخواهيد در اين چهار سال كمكم آقاي آهنگر چندين بار فيلمنامه را بازنويسي كردند تا اينكه درنهايت به سناريويي وزين و دلخواه درآمد.
چقدر زمان براي ساختهشدن آن صرف شد؟
نزديك به يك سال و نيم ما زمان براي ساخت اين فيلم صرف كرديم.
نسبت به كارهاي ديگرتان فيلمبرداري آن مشكل بود؟
بله كار مشكلي بود و ميتوانم بگويم بهمراتب سخت تراز فيلم «ملكه». براي اينكه كار به سرانجام و اعتبار درست و خوبي برسد از تهيهكننده گرفته تا همه عوامل براي توليد اين فيلم از جان مايه گذاشتيم. ميتوانم بگويم بردگي كرديم تا اين فيلم باارزش ساخته شود. اينكه ميگويم بردگي، منظورم به معناي واقعي بردگي است.
چطور؟
زماني كه ساخت اين فيلم را شروع كرديم وزن من ٨٢ كيلو بود و وقتيكه فيلمبرداري تمام شد وزنم به ٧٤ كيلو رسيد. بخشهايي از فيلمبرداري را ما داخل سوله انجام ميداديم؛ صبح زود بهمنماه اگر هواي بيرون ٤ درجه بالاي صفر بود اين سرما داخل سوله به چهار درجه زير صفر ميرسيد. صبحها آبهاي داخل سوله از سرما يخ ميزد، هواي بيرون گرمتر از داخل بود. كوران هواي سرد وقتي ميپيچيد طاقت را از ما ميبريد. مغز و استخوان ما از سرما ميسوخت. سرما بهشدت بيداد ميكرد. همه گروه سختي را تحمل ميكرديم خود آقاي آهنگر هم براي توليد و به سرانجام رسيدن كار خيلي زحمت كشيدند.
در عكسي كه منتشرشده انگار محمدعلي باشه آهنگر در سكانسي بازي دارند.
بله آقاي باشهآهنگر يك سكانس بازي كردند و چقدر هم خوب بازي ميكنند؛ ايشان همان قدر كه كارگردان موفق و خوبي است قطعا در بازيگري هم فوقالعاده هستند.
به نظر ميآيد با محمدعلي باشه آهنگر به تعامل و همفكري خوبي رسيديد؟
بله از همكاري با ايشان لذت ميبرم و تعامل خوبي باهم داريم.
«جشن دلتنگي» چه ويژگيهايي براي كار داشت؟
«جشن دلتنگي» فيلمنامه بسيار عالي دارد. دلايل پذيرفتن من براي همكاري، خود فيلمنامه بود و البته آقاي قائممقامي، تهيهكننده كار كه به من خيلي لطف دارند و به من اصرار داشت كه در اين فيلم حضور داشته باشم. قطعا وقتي شما اين دو فيلم را ببينيد به تفاوتهاي آن پي ميبريد.
به نظر ميرسد فيلم «جشن دلتنگي» از حركت دوربينهاي متفاوت كه خاص برخي فيلمهاست برخوردار نيست.
بله. در اين فيلم از حركت دوربينهاي متفاوت خبري نيست. اكثر پلانها بدون حركت پن و تيلت يا تراولينگ گرفتهشده؛ البته نوع فيلمنامه و بنا به خواست كارگردان فيلمبرداري عاري از حركت را انتخاب كردم. داستان «جشن دلتنگي» به شرايط اجتماعي كه جوانها بهشدت به آن دچار هستند، ميپردازد و بسيار هنرمندانه و هوشمندانه با اين معضل برخورد ميكند.
ارتباط مخاطب با اين دو فيلم چگونه خواهد بود؟
من اميدوارم هر دو فيلم در اندازههاي خودشان بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار كنند.
شما در اين دو فيلم با دو نسل از فيلمساز همكاري داشتيد. تفاوتها را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
زماني مسووليت فيلمبرداري پروژهاي را قبول ميكنم كه بههرحال بايد قواعد و قوانين همكاري با كارگردان جوان را بپذيرم. طبيعي است سعي ميكنم مسووليت خودم را بهخوبي و در حد قابلقبول انجام دهم. البته نوع همكاري با كارگردانان جوان به اين برميگردد كه چقدر آن كارگردان جوان از گذشته و نوع كار فيلمبردار آگاه است. در گفتوگوي اوليه كه با آقاي آذربايجاني داشتم او به من گفت آقاي زريندست من از شما ميترسم. من هم به او گفتم وقتي از من ميترسي با من كار نكن. آقاي آذربايجاني ازآنجاييكه جواني دوستداشتني و خجالتي است با اين گفته من صورتش سرخ شد و خجالت كشيد. بههرحال با گفتوگوي فراوان باهم به تعامل رسيديم.
احتمالا به دليل سابقهاي كه شما از آن برخوردار هستيد به لحاظ كاري، از كنار شما قرار گرفتن واهمه داشت.
من هم به او گفتم قطعا تو از جسم من نميترسي از شغل من ميترسي. متاسفانه اين گونه است كه در مورد بعضي آدمها كه كموبيش موفق هستند پشت آنها صحبتها و حكايتهايي وجود دارد. اما بعد از چند مدت تقريبا به نتيجه و ارتباط و تعامل خوبي باهم رسيديم و در كمال آرامش و دوست داشتن كار را به سرانجام رسانديم. قطعا آقاي قائممقامي هم در اين آرامش و همكاري نقش مهمي داشتند.
امسال رقباي جدي در جشنواره داريد. چه پيشبيني از دريافت سيمرغ داريد؟
اجازه بدهيد من پيشبيني نكنم و اميدوارم آن فيلمبرداري كه مستحقش است جايزه را دريافت كند.
سال گذشته كه با شما گفتوگو ميكردم از عدم حضور در جشنواره گلايه داشتيد و ابراز ناراحتي كرديد.
خيلي خوشحالم كه در اين رويداد حضور دارم و فيلمهايمان در بخش مسابقه اين رويداد شركت ميكند. جشنواره فيلم فجر رويدادي است كه به همه بر و بچههاي سينما انگيزه ميدهد. فيلمها توسط مخاطبان و منتقدان ديده ميشود و مورد ارزيابي قرار ميگيرد.
ارسال نظر