اسماعیل کهرم در روزنامه آرمان نوشت: سعدی علیه الرحمه میفرماید: «سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل/ بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران»؛ حالا من به جای «مهر»، «زجر» میگذارم و میگویم؛ «کهرم به روزگاران زجری نشسته بر دل/ بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران».
اسماعیل کهرم در روزنامه آرمان نوشت: سعدی علیه الرحمه میفرماید: «سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل/ بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران»؛ حالا من به جای «مهر»، «زجر» میگذارم و میگویم؛ «کهرم به روزگاران زجری نشسته بر دل/ بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران».
خرابکاریهایی که ظرف ۴۰، ۵۰ سال گذشته انجام دادیم، از بین بردن فضای سبز مانند چند صدبرابر کردن اتومبیلها، ساخت و سازها و تبدیل باغات و جنگلها به جنگل سیمان و شیشه و آسفالت، چه انتظاری از رخت بربستن آلودگی از سطح شهرها داریم؟ بهتر است واقع بین باشیم نه اینکه فکر کنیم با چشم برهم زدنی به یکباره تهران تبدیل به زوریخ شود. زوریخ سوئیس و پاریس فرانسه را همه میشناسند.
به نظرتان جمعیت پاریس چند نفر است؟ چرا ما تهران را به ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر جمعیت رساندهایم؟ پاریس که عروس شهرهای اروپاست، تنها ۲میلیون نفر جمعیت دارد و زوریخ چهارصد هزار نفر. آنوقت در همین پاریس که اتومبیلهای بروز با بنزین یورو ۶ تردد میکنند. سال گذشته طرح زوجوفرد اجرا کردند که عکسالعملی طبیعی بود. اما کار با راه حل معجزهآسا و بهکارگیری فوت و فن خاصی درست نمیشود. ما میتوانیم برنامههای بلندمدت اجرا کنیم و یا برنامههای فوری و آنی. برنامههای فوری مثل تعطیلی مدارس و اجرای طرح زوج و فرد از در منزل. ولی در مورد برنامههای طولانی مدت بد نیست به سفر سه سال پیش آقای محمدباقر قالیباف به کپنهاگ اشاره کنم.
ایشان در مورد آلایندگی هوا اظهار کرد که سیاست ما در تهران دوگانه است. یکی گسترش فضای سبز و دوم گسترش مترو که کار خوبی هم هست. در لندن اگر بخواهید یک روز اتومبیل خود را به سطح شهر ببرید باید حدود ۱۰۰ پوند پرداخت کنید درحالی که تنها با چهار پوند ماشین خود را بیرون شهر پارک کرده و سوار قطار زیرزمینی میشوید. به یاد دارم روزی که کارکنان قطار زیرزمینی لندن اعتصاب کرده بودند، حدود ۶ ساعت طول کشید تا به دفتر کارم رسیدم چون اصلا ترافیک اجازه حرکت نمیدهد.
الان که طرح ترافیک در تهران اجرا میشود، بعضیها با پارتی بازی از آن بهرهمند میشوند یا کسانی که پول دارند با پرداخت ۵، ۶ میلیون تومان طرح را تهیه کرده و وارد مرکز شهر میشوند. اما شهروندان زوریخ که شهرشان مساحتی به مراتب بسیار کوچکتر از تهران دارد، با گسترش فضای سبز بر روی ساختمانهای خود توانستهاند از پرداخت مالیات کمتر بهره ببرند. ضمن اینکه با کاشت درختان زیاد روی پشت بامها به زیبایی شهر نیز افزوده شده است. البته این کار با ایجاد زیرساختهای لازم نظیر ایزوگام و کارهای مهندسی خاص امکانپذیر است. درواقع با این راهکار فضای سبز خود را زیاد کردهاند. ما هم به خاطر ارزشافزوده زمین نمیتوانیم پارک ایجاد کنیم و چارهای نداریم غیر از اینکه از همین الگوها پیروی کنیم. چه اشکالی دارد که روی ساختمانها و پشتبامها درخت کاشته شود؟ البته با رعایت همه جوانب ایمنی کار. مبحث جالبی در علم آمار میگوید؛ فرض کنید یک درخت دارید و این درخت بر محیط تاثیر میگذارد و آن را مرطوب کرده و چوب تولید میکند. اما اگر صد درخت داشته باشید بیش از صد برابر یک درخت بهرهمند میشوید که بر محیط و همینطور بر آلایندهها هم تاثیرگذار است.
آلایندهها ارزش مضاعف و منفی پیدا میکنند.
این بهآن معناست که آلایندگی و وارونگی ایجادشده طی یک هفته گذشته کاملا از بین نرفته است. درواقع آنقدر آلودگی زیاد است که وقتی حالت مانای هوا به هم میخورد و باد و باران میآید کل این آلایندگیها را تخلیه نمیکند و مقداری باقی میماند که اضافه بر مقدار جدید شده و آلودگی را تشدید میکند به نحوی که دید متوقف میشود. لذا با کمال تاسف هرچقدر هم زمستان تر و مرطوب باشد، آلودگی هوا بیشتر خواهد شد. ولی میدانیم با وزیدن بارهای بهاری این مساله حل میشود که برخی از مسئولان منتظر نسیم باد نوروزی ماندهاند! باید دعا کنیم تا بادی بوزد چون کاری از دستمان برنمیآید. ولی در این میان نهادها و سازمانهایی هستند که متولی این امر میباشند؛ شرکت واحد اتوبوسرانی که نصف اتوبوسهایش دودزا هستند، چون بیش از ۲۰ سال از عمرشان میگذرد. همین اتوبوسها در آلمان هم هستند ولی تنها اجازه سوار کردن ۴۰ مسافر نشسته و ۲۰ نفر ایستاده را دارند. البته با وضعیت جابهجایی مسافر توسط اتوبوسهای شرکت واحد همخوانی ندارد که اغلب مملو از مسافر بوده و گاهی به روغن سوزی هم میافتند.
شهرداری، وزارت کشور و وزارت نفت هم در این میان مسئولیتهایی دارند. سازمان حفاظت محیط زیست بر کنترل و نظارت نقش دارد. ضمنا پلیس راهنمایی هم باید نقش خود را ایفا کند اما بعضا با دیدن اتوبوسهای دودزا چشمهای خود را میبندند! چون نمیتوانند یک اتوبوس پر از مسافر را متوقف کنند. درواقع همه این دستگاهها به نوعی مسئولند. دولت هم چون تا یکماه و نیم دیگر از این آلودگی خلاصی مییابد منتظر فراررسیدن تعطیلات نوروزی است تا هوای تهران پاک و آسمان آبی شود! دولت محترم معافیت ماشینهای نو را از دوسال به پنج سال رسانده چون پست معاینه فنی بهاندازه کافی نداریم و کاری نیست که بخش خصوصی وارد آن شود و سوددهی کافی داشته باشد.
شهرداری هم که باید امکانات لازم برای معاینه فنی را فراهم کند به دلیل اینکه نمیتواند قیمت معاینهفنی را بالا ببرد، رغبتی نشان نمیدهد. درنتیجه اعلام میکنند ۴۰ درصد اتومبیلها معاینه فنی دارند و مابقی ندارند که مورد جریمه واقع میشوند و درواقع از این جیب درمیآورند و به آن جیب واریز میکنند. مثل همیشه سر و ته قضیه را با چهار روز تعطیلی و اجرای زوج و فرد از در منزل به هم میآوریم و سال میگذرد و ماشاءا... آنقدر سرمان به انواع مشکلات دیگر گرم است که آلودگی فراموش میشود و تا سال بعد هم خدا بزرگ است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر