كامبوزيا پرتوي تمام تلاشش را براي ساخت فيلمي متفاوت و آبرومند غير شهري كرده و از اين حيث كاميون نگاه مستقلي به ماجراي داعش و حضورشان در نزديكي مرزهاي غربي دارد اما براي ركورددار سيمرغ بلورين فيلمنامه جشنواره فجر، خيلي عجيب است كه قصه آخرين فيلمش؛ كاميون تا يك سوم زمان فيلم هنوز راه نيفتاده.
روزنامه اعتماد- سامان سالور: كامبوزيا پرتوي تمام تلاشش را براي ساخت فيلمي متفاوت و آبرومند غير شهري كرده و از اين حيث كاميون نگاه مستقلي به ماجراي داعش و حضورشان در نزديكي مرزهاي غربي دارد اما براي ركورددار سيمرغ بلورين فيلمنامه جشنواره فجر و يكي از كارگرداناني كه فيلمنامه را جدي، تخصصي و حرفهاي دنبال ميكند؛ خيلي عجيب است كه قصه آخرين فيلمش؛ كاميون تا يك سوم زمان فيلم هنوز راه نيفتاده؛ (شما بخوانيد شروع نشده).
طرح كلي فيلمنامه فيلم قديمي و كهنه و تركيبي از ايده سريال پايتخت (كه طرح اوليهاش مربوط به تورج اصلاني بود) و سفري اوديسه وار از مرزهاي غربي تا پايتخت و خيابانهاي شلوغ و مشكلات و معضلاتش است؛ در اين ميان اما آنچه آزاردهنده و حوصله سر بر است؛ تكرار مكررات جستوجوي راننده و زن جوان كرد همراه نوزادش و برادر شوهر نوجوان براي يافتن شوهري بيخيال و بيتوجه است كه حتي شماره موبايلش را از زني كه عاشقانه پيگيرش است؛ دريغ كرده و حتي پس از هجده ماه يك تماس هم با نوعروس جوان و زيبايش نگرفته؛ دراينبين اما آنچه اين فيلم سخت و جادهاي را از جذابيت و نفس مياندازد؛ حضور چندباره تيپها و آدمها و لوكيشنهاي بيتاثير مانند؛ شخصيت نيكي كريمي در نقش خودش (با آن لحن و ديالوگ عجيب در مورد داعشيها و ايزديها)؛ تيپ جگركي رقاص و پسر چاق و بيخاصيت و زن خشن و بيرحم كه ميخواهد كودك را به گروگان بگيرد با بازي شايسته ايراني و ميوهفروش و بقال و مصالحفروش و قسعليهذاست...
باوجود تجربه موفق پرتوي در فيلمهاي پيشين و بازي گرفتن از بسياري از كودكان و نا بازيگران در فيلمهاي ماندگاري چون «بازي بزرگان» و «كافه ترانزيت»؛ در «كاميون»؛ انتخاب و حضور بازيگران نقشهاي مكمل و فرعي (خصوصا زن جوان با بيني و صورتي امروزي نه بكر و طبيعي) سمپات و باورپذير نيست (و با بستن روسري بر روي دهان و بيني هم نجات پيدا نميكند) وبه زعم نگارنده؛ بازي سعيد آقاخاني نيز با همه احترام و تفاوت و زحمتي كه براي اداي لهجههاي مختلف كشيده، متاسفانه به دليل وجود نداشتن لحظههاي دراماتيك و سكانسهاي پرتنش و موفق در سطح و تحمل يك گريم سنگين (با اجراي خوب بابك اسكندري) باقي ميماند و حيف ميشود.
در مورد تصاوير و فضاسازي بصري فيلم نيز؛ با توجه به استفاده كاميون از فضاي جادهاي و جغرافياي مرزي و كوهستاني كردستان و برفي؛ در يكسوم شروع به نظر ميرسد كه انتظار بيشتري از فيلمبرداري چون تورج اصلاني كه تجربههاي گوناگوني ازايندست داشته و پيشازاين بهاندازه كافي جسارتش را ثايت كرده ميتوان داشت كه بهنوبه خود عقيم باقيمانده است.
پيشبيني سيمرغ:
«كاميون» در رشتههاي بهترين بازيگر نقش اول مرد و چهرهپردازي شانس كانديدا شدن و تصاحب سيمرغ دارد.
«بهوقت شام»: ابراهيم حاتميكيا
اصولا فيلمهاي حاتميكيا از همان شروع و هميشه چه دوست داشته باشيم و چه نه فيلمهاي مهمي بوده و هستند؛ فيلمهايي در بستر و بحبوحه جنگ؛ در حاشيه جنگ و حالا فيلمي در ارتباط با داعش و اتفاقات سوريه.
«بهوقت شام» هرچند در ارايه تصويري واقعي و قابلباور و مستند در اين مورد خيلي موفق عمل نميكند ولي بيگ پرداكشن و اكشني است كه نسبت به بضاعت سينماي ايران از درجه و عيار مناسبي برخوردار است كه اين بيش از هر چيز به كارگرداني دقيق و حسابشده خود حاتمي كيا برميگردد؛ فيلم چنان چند فيلم ديگر امسال از حمايت و پشتيباني سازمان سينمايي اوج برخوردار بوده و حاتمي كيا سعي كرده با استفاده از امكانات موجود فيلمي تاثيرگذار و قابل دفاع بسازد؛ «بهوقت شام» فيلمي است كه قهرمان دارد و داراي دكوپاژي درست و تدوين و آهنگ و ريتمي درخشان است؛ تصاويرش (به نسبت بضاعت سينماي ايران) گيرا و درست است و قابها و تنش و گرهافكني و نجات در آخرين لحظهاش به فيلمهاي هاليوودي پهلو ميزند؛ بازي بازيگرانش (بهجز داعشيها) و خصوصا بابك حميديان و هادي حجازي فر و حضور پير داغر (بازيگر عرب فيلم) گيرا و قابل دفاع است و ميتوان گفت كه كارگردان پس از چند تجربه اينچنيني و ساخت فيلمهايي با حمايتها و پشتيباني وسيع راه و رسم فيلمسازي اينچنين را آموخته و كاملا بدان مسلط است؛ فيلم اما ميتوانست كوتاهتر و تاثيرگذارتر باشد و به جزييات بيشتر توجه كند؛
ارايه تصويري كاريكاتور گونه از افراد داعش؛ منطق باز بودن در هواپيماي سييكصدوسي و حضور اتفاقي و هندي پدر و پسر قهرمان و ضدقهرمان به شكل تصادفي و در سكانسهايي گم كردن جهت شليكها و جنگ رو در رو از پشت هواپيما به ماشينهاي داعش كه در كاك بيت رويت ميشوند و عدم ارايه شخصيتپردازي درست از زني كه قصد حمله انتحاري با هواپيما را دارد؛ حضور و سپس به ناگاه گمشدن جنگندههاي روسي و پاياني شعاري با موسيقياي اپيك و به هر قيمت حماسي فيلم بعلاوه عدم توجه به بخش ويژوال افكت رايانهاي (كه اين بهخوديخود بزرگترين لطمه را به فيلم وارد آورده است) از نقاط كم قوت فيلم بهوقت شام است.
پيشبيني سيمرغ:
فيلم در رشتههاي بازيگر نقش اول مرد (بابك حميديان)، بازيگر نقش مكمل مرد (هادي حجازيفر)، فيلمنامه و كارگرداني (ابراهيم حاتميكيا) فيلمبرداري (مهدي جعفري)، تدوين (مهرداد خوشبخت)، صدابرداري و صداگذاري (طاهر پيشوايي و عليرضا علويان)، موسيقي (كارن همايونفر)، چهرهپردازي (شهرام خلج) و جلوههاي ويژه ميداني (حسن روزبهاني) از شانس بالايي براي دريافت سيمرغ بلورين برخوردار است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر