وقتی جمله رئیس اصلاحات سوژه «۲۰:۳۰» شد
روزنامه شرق با عزت الله ضرغامی، رییس سابق صداسیما گفتگویی انجام داده است.
* یكي از كساني كه خيلي از اين برنامه[۲۰:۳۰] استقبال كرد آقاي خاتمي بود. به شما بگويم كه من با سه رئيسجمهوري كار كردم. با آقاي خاتمي كمترين مسئله را در صداوسيما داشتم. حتي يكبار كه آقاي خاتمي رفته بود دانشگاه تهران و دانشجوها عليه او شعار داده بودند.
* ايشان عصباني شد و گفت ميگويم شما را از جلسه بيرون كنند. اين جزء خوراك ٢٠:٣٠ بود. كمااينكه وقتي آقاي احمدينژاد هم اولين سخنرانياش را در دانشگاه داشت، جريانهاي مخالف تا آخر جلسه هجمه كردند و دوربينهاي صداوسيما را شكستند و يك گوشه اصلا آتش گرفت و اگر بچههاي حزباللهي يك زنجير دو رديف آن جلو درست نكرده بودند آقاي احمدينژاد را از آن جلو ميانداختند پايين. از چند جاي رسمي به ما گفتند كه اصلا اين جلسه قابلپخش نيست چون آقاي احمدينژاد رئيسجمهور است. من گفتم بچهها چهار دقيقه از آن دربياوريد و همه دعواها را نشان دهيد؛ عين كاري كه با آقاي خاتمي كرديد.
* ما آن برنامه را كه ساختيم فردايش رفتيم در دولت. به من گفتند شايد آقاي خاتمي دلخور باشد اما آقاي خاتمي هيچ موضعي نگرفت و خيلي عادي برخورد كرد و من واقعا خوشحال شدم كه آقاي خاتمي درك كرده كه ٢٠:٣٠ براي اين قرائتهاي غيررسمي است.
* من الان اصلا يادم نيست كه نجفزاده در آن دو مورد صحبت كرده يا نه؛ اگر بوده شما يادتان است. چرا من يادم نيست و از هركسي سؤال كنيد، يادش نيست چون آنقدر آن تصاوير پيام و نشانهشناسي داشت كه كسي اصلا حرف نجفزاده را يادش نيست. من نيت خودم را ميگويم. واقعا نسبت به دولت و آقاي خاتمي قصدم كاملا خدمت و كمك بود.
* ما سه سال نخست خيلي با آقاي احمدينژاد درگيري داشتيم. به آرشيوهاي خودتان مراجعه كنيد. ببينيد چه چيزهايي است كه فراموش ميشود و بعد ضرغامي متهم ميشود به سرويسدادن ويژه به احمدينژاد. روزنامه اعتماد ملي عكس من و آقاي احمدينژاد را منتشر كرده بود. من گفته بودم وقتي گوشت كيلويي شش هزار تومان است، نميتوانيم بگوييم چهار هزار تومان است كه آقاي احمدينژاد ميگفت بياييد محل ما، بخريد چهار هزار تومان. يادم است عكس من و احمدينژاد را كنار هم ميگذاشتند و دعواي ما را بزرگ ميكردند. آقاي احمدينژاد به رهبري شكايت كرد و نهايتا رهبري دستور دادند كه دفتر ايشان مسئله را حل كند.
* دولت يك گزارش مفصل و قطور از گزارشهايي كه صداوسيما به نظر آنها عليه دولت تهيه كرده بود، ارائه كرد. ما هم پاسخهايي داشتيم. يك شب جلسه گذاشتند. از دولت آقاي الهام و كلهر آمدند و بنده هم رفتم و شروع كرديم به صحبت. جلسه تا نيمه شب طول كشيد و بعد از آن دفتر رهبري جمعبندي و ابلاغ كرد و گفت ٥٠ درصد حق با ضرغامي و ٥٠ درصد حق با احمدينژاد است.
* اصلا من اصولگرا نيستم. اصلا ربطي به اصولگرايان ندارد. اشكال بزرگ ما اين است كه يك پوست خربزه از ابتدا زير پاي ما انداختهاند كه موضع ميخواهي بگيري؛ يا اصلاحطلبي يا اصولگرا. من تقسيمبنديهاي خودم را دارم. من در سياست آدمها را به مرد و نامرد تقسيم كردم. تا دلتان بخواهد در اصولگرايان آدم نامرد داريم.
* در هواپيما كنار آقاي احمدينژاد راحت گعده داشتيم، ميگفتيم و ميخنديديم. يك جايي در مسير، آقاي احمدينژاد كنار من نشسته بود؛ خسته بود؛ گفت آقاي ضرغامي نميخوابي؟ با اينكه يك جايي در هواپيما مخصوص رئيسجمهور است. يك پتو از زير پاي من و خودش كشيد و رفت زير صندلي گرفت خوابيد. اصلا پاي من روي سرش بود. من مدام بايد پايم را جمع ميكردم كه صورت ايشان را له نكنم. راحت خوابيد.
* با اينكه دو بار آقاي حجازي، مسئول دفتر رهبري، به من زنگ زدند. بار اول پرسيدند چرا پخش نميشود؟ توضيح دادم، گفتند هرچه خودتان صلاح ميدانيد. آقاي حجازي دفعه دوم كه تماس گرفتند، صحبتهاي آقاي روحاني را به من منتقل كردند. من هم ديدم آقاي روحاني نشسته است و مردم منتظرند. بالاخره يك نفر بايد براي مردم كوتاه بيايد
* من آن شب به خاطر مردم كوتاه آمدم. آقاي روحاني به جاي اينكه بگويد تشكر ميكنيم، ظاهرا يك مشكل قانوني پيش آمده بود و رفع شد، با يك خنده مغرورانه خطاب به خانم پوريامين از موقعيتشان در عقبراندن صداوسيما گفتند انگار كه شاخ غول را شكستهاند.
* در دوران رياستم بر سازمان خيلي تحول ايجاد كردم. خيلي ازنوارها را از آرشيو بيرون كشيدم. از دفاعيات خسرو گلسرخي بگيريد تا راهپيمايي گروههاي چپ و ماركسيست و شخصيتهاي دولت موقت. اصلا معتقد بودم كه ما محرمانه به اين صورت نداريم. برخي ميگويند اين نوارها محرمانه بوده؛ درحاليكه اينطور نيست.
نظر کاربران
دلارچنده!
اقای ضرغامی به شما وامثال شما رای بده نیستم.باتبلیغ خاتمی واردنشو
درود بر سید محمد خاتمی...
مرگ بر فتنه گر
نوشابه بدم یادووغغغ...
جان خودتون دست بردارید