فرار پرماجرا از چنگ قاچاقچیان انسان
دو پسر نوجوان ایرانی که توسط مردی افغان ربوده و به ترکیه منتقل شده بودند، صبح دیروز به دادسرای جنایی تهران رفتند و ماجرای آدمربایی را شرح دادند. آنها گفتند گرفتار قاچاقچیان اعضای بدن شده بودند.
چندیپیش خانواده دو نوجوان ١٥ و ١٣ ساله که همکلاسی بودند، با مراجعه به پلیس آگاهی خبر دادند افرادی فرزندان آنها را ربوده و برای آزادیشان پول خواستهاند. پس از آنکه تحقیقات اولیه انجام شد پلیس پی برد آدمربایان طعمههای خود را به کشور ترکیه بردهاند.
بهاینترتیب رایزنیها با پلیس بینالملل انجام شد و پلیس ترکیه عملیات نجات دو نوجوان ایرانی را برعهده گرفت. سرانجام دو پسر ایرانی پیدا شده و با کمک سفارت ایران از طریق فرودگاه امام به تهران بازگردانده شدند. این دو نوجوان دیروز به بازپرس رضوانی - رئیس شعبه ٨ دادسرای جنایی تهران- توضیح دادند چگونه با آدمربا آشنا شدند و در مدت نزدیک به دوماهی که زندانی بودند، چه شرایطی را تجربه کردند.
پسر بزرگتر گفت: «من و دوستم از طریق یکی از همکلاسیهایمان با مردی افغان به نام احمد آشنا شدیم. احمد در ساختمانی نیمهکاره کار میکرد و ما گاهی پیش او میرفتیم، با هم قلیان میکشیدیم و شطرنجبازی میکردیم. در همین اثنا بود که احمد به ما گفت آشنایانی در ترکیه دارد و میتواند ما را به آنکارا ببرد تا در یک رستوران مشغول به کار شویم. او گفت از این راه درآمد زیادی خواهیم داشت و بهراحتی زندگی میکنیم. من و دوستم بعد از اینکه فکر و مشورت کردیم، به احمد گفتیم حاضر هستیم همراه او برویم».
این نوجوان ادامه داد: قرار بود ابتدا به خانوادههایمان چيزي نگوييم و وقتی به نزدیکی مرز رسیدیم، از خودمان به آنها خبر بدهیم. به همین دلیل مخفیانه وسایل ضروری را برداشتیم و از خانههایمان خارج شدیم. ما اول همراه احمد سوار بر خودروی شخصی به ارومیه رفتیم.
در آنجا دست و پا و چشمان ما را بستند و سوار یک سمند سفید به سمتی نامعلوم به راه افتادیم. مدتی در راه بودیم تا اینکه اینبار کفشهایمان را از ما گرفتند و به جایش دمپایی دادند. باز هم مسافت زیادی را طی کردیم تا اینکه بالاخره پیاده شدیم و اینبار قاچاقچیان ما را سوار اتوبوس کردند. هر وقت به یک پاسگاه نزدیک میشدیم، راننده ما را پیاده میکرد. ما به ناچار پای پیاده پاسگاه را دور میزدیم و طوری که کسی نبیند از پشت آن رد میشدیم و کمی جلوتر اتوبوس برایمان نگه میداشت تا دوباره سوار شویم. این اتفاق چند بار رخ داد و در مجموع ما حدود ٦٤ ساعت در راه بودیم. قرار بود اول به استانبول برویم اما ما را به بیابانهای اطراف «وان» بردند. در آنجا سولهای بزرگ وجود داشت که به صورت اتاق اتاق ساخته شده بود و تعداد زیاد کودک در این اتاقها زندانی بودند. من فکر میکنم در مجموع حدود صد کودک آنجا بودند که ٨٠نفرشان پسر و بقیه دختر بودند.
ما در آنجا زندانی شدیم. شرایط خیلی سختی بود. هر روز به اندازه یک کف دست نان جیره غذایی داشتیم و هر سه یا چهار روز یک بار اجازه میدادند به دستشویی برویم. آنجا اصلا حمام نداشت و از نظر بهداشتی اوضاع افتضاحی بود. در آنجا از من و دوستم فیلم گرفتند و بعدا فهمیدم فیلمها را برای خانوادههایمان در تهران فرستادهاند تا از آنها اخاذی کنند».
پسر نوجوان در ادامه اظهاراتش گفت: قاچاقچیان هر چند روز تعدادی کودک میآوردند و تعدادی را هم با خودشان میبردند. در آنجا بود که فهمیدیم گیر قاچاقچیان اعضای بدن افتادهایم. آنجا دوست من را هم بهشدت کتک زدند. از کاری که کرده بودیم پشیمان شده بودیم اما هیچ راه فراری وجود نداشت و معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظارمان است تا اینکه قرار شد ما را به آنکارا ببرند. احمد و چند دوست افغانیشان سراغ ما آمدند و ما را سوار اتوبوس کردند. در آنکارا وقتی پیاده شدیم، من داد و فریاد راه انداختم.
مردم ترکیه ایستاده بودند و تماشا میکردند. آنها متوجه حرفهای من نمیشدند اما چند افغان بودند که فهمیدند چه گفتهام. آنها ما را از احمد گرفتند و سلاح او را شکستند. آنها ما را به طبقه چهارم یک ساختمان بردند و چند روز آنجا بودیم تا اینکه بالاخره به سفارت تحویل داده شدیم اما احمد فرار کرد و از او و بقیه دوستان و همدستانش هیچ خبری ندارم».
بنا بر این گزارش این پرونده با وجود نجات دو پسر نوجوان هنوز باز است و پلیس ایران و اینترپل در حال تحقیق برای ردیابی و دستگیری احمد و همچنین شناسایی سایر قاچاقچیان انسان هستند.
نظر کاربران
دارین داستان سرهم میکنین .یعنی انقدر وضع بی ثبات هستش که افقانی ها میان ایران بچه قاچاق میکنن به ترکیه و.....
بطو راتفاقی وشانس آورده اند نجات یافته مشخص است که پلیس ایران هیچ تحرکی درنجاتشان نداشته مرزها کنترل نمیشوند افاقنه محترم بدون هیچ کنترلی وارد وجنایت میکنند اگه ......
خدا لعنت کند کثافت نان خور نمکدان شکن را ننگ بر مسئولانی که اینها را بیرون نمی کنند
نقش پلیس و قوه قضاییه چه بود؟؟؟؟؟؟
خب آقای سانسور چی چرا منعکس نمی کنی که همون افغانی ها بودند که اینا رو نجات دادند بعد هم به سفارت بردنشون ها خیللللللللیی بی انصاف هستید. از خدا بترسید
افغانها فقط ادم ربادی نکرده بودن که این کارروهم انجام دادن کلکسیون خلافکاریشان تکمیل شد بیان تومملکت خودت بدزدنت ببرن ترکیه برای دراوردن اعضای بدنت ترا خدا فکری بحال اینها بکنید شبها تا صبح خواب افغانی میبینم
افغانها فقط ادم ربادی نکرده بودن که این کارروهم انجام دادن کلکسیون خلافکاریشان تکمیل شد بیان تومملکت خودت بدزدنت ببرن ترکیه برای دراوردن اعضای بدنت ترا خدا فکری بحال اینها بکنید شبها تا صبح خواب افغانی میبینم