گفتگو با خانواده یکی از قربانیان حادثه اتوبان قم
تا چشم کار می‌کرد جنازه سیاه خشکیده بود
می‌گفتند از قد ۱۸۰سانتی‌متری‌اش، یک پاره استخوان سیاه زیگزاگی مانده که به سختی توی کاور جا می‌شد. محمدامین، تا صبح دانشجوی ترم سوم مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان بود و آخر شب، جسد سوخته‌ای که جز کمربند و کیف پول چیز دیگری برای شناسایی نداشت.
مجله مهر: تا چشم کار می‌کرد جنازه‌های سیاه خشکیده بود که کنار هم ردیف شده بودند. بوی سوختگی از لای ملحفه و پتو و کاور بیرون می‌زد. محمدامین شده بود یکی از همین جنازه‌ها که تنش در لحظه‌ای که داشت با آرنج به شیشه اتوبوس می‌کوبید خشک شده بود.
می‌گفتند از قد ۱۸۰سانتی‌متری‌اش، یک پاره استخوان سیاه زیگزاگی مانده که به سختی توی کاور جا می‌شد. محمدامین، تا صبح دانشجوی ترم سوم مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان بود و آخر شب، جسد سوخته‌ای که جز کمربند و کیف پول چیز دیگری برای شناسایی نداشت.
اتاق محمدامین از ۵روز قبل دست‌نخورده مانده است. شلوار خانگی‌اش از آخرین باری که آن را پوشیده بود روی تخت مانده، کاغذ دستنویسی که حدیثی از امیرالمومنین(ع) را روی آن یادداشت کرده گوشه میز تحریرش چسبیده و کوله‌پشتی ورزشی‌اش پایین تخت افتاده.
«شهرزاد رامتین» گوشه تخت می‌نشیند و قصه هزار و یک شبش را از مرگ پسر ۱۹ساله‌اش شروع میکند: «صبح برای ثبت‌نام دانشگاه به اصفهان رفته بود و قرار بود شب برگردد. طبق برنامه اتوبوس باید ساعت ۱۲ شب به تهران می‌رسید اما تا صبح خبری از محمدامین نشد. ۶صبح بود که در تماس با پلیس راه متوجه تصادف شدیم. خودمان را به قم رساندیم و بعد از چند ساعت پرس و جو، جسدش را در بهشت معصومه قم پیدا کردیم.»
از اینجا به بعد قصه را شهرزاد به یاد نمی‌آورد. به جای او محمدرضا میانجی، پدر محمدامین روایت میکند: «گفتند هیچ‌جور نمی‌شود جنازه‌ها را شناسایی کرد. مگر از روی ظاهر دندان‌ها یا تست دی‌ان‌ای. جنازه‌ها را نشانم دادند و من کیف و کمربند دومین جنازه را شناختم. تنها وسایل محمدامین که چون چرم بودند در آتش نسوخته بودند. عکس من و مادربزرگ و مادرش هنوز توی کیف سالم مانده بود. مدارک را تحویل دادم و با واسطه‌گری یکی از آشنایان جسد سوخته پسرم را تحویل گرفتم.»
همه فرزندان من
حالا کارنامه‌ها و لوح‌های تقدیر محمدامین تنها یادگارهایی هستند که از او به جا مانده‌اند. کارنامه‌های دبیرستان نیکان، فرم ثبت‌نام خوابگاه، کارت عضویت بسیج مسجد و چند قطعه عکس از دوران کودکی و نوجوانی‌اش. مادرش میگوید: «قرار بود مهرماه امسال با چند نفر از دوستانش داوطلبانه به مدارس منطقه بروند و باورهای دینی را بین بچه‌ها ترویج کنند. سال قبل هم با دوستانش به روستاهای اطراف طبس رفته بودند و با هزینه شخصی یک مدرسه و یک مسجد را پایه‌گذاری کرده بودند. حالا همه برنامه‌هایش نیمه‌کاره مانده.»
شهرزاد رامتین از محمدامین‌اش که حرف می‌زند قیافه همه مادران داغداری را دارد که فرزندی را از دست داده‌اند.
با این حال لابه‌لای جمله‌هایش مرتب تکرار میکند که حرفش فقط محمدامین نیست. همه بچه‌ها فرزند او هستند. میگوید: «فقط آرزو دارم آخرین مادری باشم که داغ اولاد می‌بیند. خانمی را دیدم که می‌گفت سال گذشته در سانحه جاده‌ای پدر و مادرش را از دست داده و در این حادثه هم خواهرش را. دیگر به جز خودش عضوی از خانواده‌اش نمانده بود. کسی دیگر را دیدم که سه نفر از خانواده‌اش در این اتوبوس سوخته بودند و از بین رفته بودند. اما یکی دو هفته دیگر هیچ‌کس یاد این رفته‌ها و مانده‌ها را نمی‌کند. ماجرا فراموش میشود تا دوباره یک حادثه مشابه اتفاق بیفتد و دهها نفر بمیرند.»
مغزهای سوخته
محمدامین میانجی یکی از ۴۴مسافری بود که ۵روز قبل در تصادف دو اتوبوس اسکانیا در اتوبان تهران قم در گذشت. یکی از ۴۴ مسافری که همراه با محمدکاظم مرادی و عرفان امین‌الرعایا، دو نفر دیگر از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان زنده زنده در آتش سوختند تا دولت دستور پیگیری ویژه این سانحه را صادر کند و پلیس و قوه قضائیه جداگانه در پی پیدا کردن مقصر باشند.
پدر محمدامین میگوید: «کشورهای دیگر تمام تلاششان را می‌کنند تا نخبه‌ها و مغزهای جهان‌سوم را به سمت خود بکشانند. اما در ایران ارزش جان انسان آن‌قدر پایین است که به راحتی نخبه‌های خود را در اوج جوانی و علم و سواد و معرفت از دست می‌دهیم و جلوی تکرار آن را نمی‌گیریم تا حوادث مشابه بارها و بارها اتفاق بیفتند و دهها دانش‌آموز و دانشجو جانشان را از دست بدهند.»
او میگوید که هیچکدام از خانواده‌های قربانیان هنوز اطلاع درستی از دلیل این حادثه ندارند، کسی از مسئولان برای تسلیت‌گویی با خانواده‌های داغدار تماس نگرفته و هیچکدام نمی‌دانند تحقیق و بررسی‌هایی که پلیس و وزارت کشور و قوه قضائیه برای این سانحه در دستور کار قرار داده‌اند به کجا رسیده است: «شنیده‌ایم که تقصیرها را به گردن راننده و لاستیک‌های کهنه اتوبوسش انداخته‌اند. یعنی آخرین جزء از یک حلقه مدیریتی آن هم درباره سانحه‌ای که هر سال مشابهش در کشور تکرار میشود.
اما یک راننده اتوبوس باید چند مسافر با کرایه‌های ۱۵، ۲۰ هزار تومانی سوار کند تا بتواند ۴میلیون تومان هزینه لاستیک اتوبوسش را بدهد؟ وقتی هزینه خرید یک اتوبوس برای راننده بیشتر از ۵۰۰ میلیون تومان تمام میشود، چند مسیر باید تردد کند تا بتواند هزینه ماشینش را تامین کند؟ نتیجه این میشود که در رفت و آمدهای زیاد ضریب خطای راننده به خاطر خستگی بالا می‌رود و با وجود استهلاک خودرو، تعمیر آن برای راننده هزینه‌بردار است.»
مادر محمدامین دنبال حرف‌های همسرش را می‌گیرد و میگوید: «ما هیچ شکایتی از راننده نداریم. شکایت ما از شرکت همسفر است که این اتوبوس را قبل از بررسی فنی راهی جاده کرده و حالا هم به هیچ عنوان پاسخگو نیست. شکایت ما از پلیس راه است که با وجود تکرار پی‌در‌پی این حوادث، آنها را ناشی از اشتباه‌های فردی می‌داند اما حاضر نیست استعفا بدهد. نوک پیکان را به سمت شرکت سوئدی تولید کننده اتوبوس گرفته‌اند اما کافیست متوسط عمر را در ایران و سوئد مقایسه کنید. سوالم از رییس پلیس راه و ریس شرکت همسفر این است که چرا اتوبوسی که لاستیک‌های فرسوده و غیر ایمن داشته است اجازه ورود به جاده را پیدا کرده؟ میخواهم بدانم آنها الان می‌توانند سر آسوده بر بالین بگذارند؟»
شهرزاد رامتین میگوید که در پرس و جوهایشان متوجه شده‌اند اتوبوسهای اسکانیا وقتی از کارخانه بیرون می‌آیند مجهز به کپسول‌های اطفای حریق و چکش اضطراری در کنار هر صندلی هستند. درهای اتوبوس با دکمه‌ای که روی بدنه بیرونی تعبیه شده باز میشوند اما در ایران این تجهیزات ایمنی برداشته میشود تا هزینه‌ها پایین‌تر بیاید. حتی اگر به قیمت جان مسافرها تمام شود. میگوید: «کاش خانواده‌های قربانیان این حادثه نهادی مردمی برای پیگیری حادثه و پیشگیری از وقوع موارد این‌چنینی تشکیل بدهند تا دیگر هیچ خانواده‌ای در غم از دست دادن عزیزش داغدار نشود. هر مسافری که در آن اتوبوس از دنیا رفته یا عزیز کسی بوده یا نان‌آور خانواده‌ای. ما بدون آنکه بخواهیم کسی را متهم کنیم یا قضاوتی داشته باشیم فقط می‌خواهیم راهی پیدا کنیم که چنین حوادثی دیگر تکرار نشوند.»
اتوبوس‌هایی که دوشنبه پیش در آتش سوختند، اولین اسکانیاهای آتش گرفته جاده‌ها نبودند. پیش از آن، در روز ۱۲ اردیبهشت امسال یک اتوبوس اسکانیای دیگر در محور اهواز- هفتکل با کامیونی تصادف کرد و آتش گرفت که باعث مرگ ۱۴ نفر از مسافران شد. به جز این، در ۲۸ مهرماه سال ۹۱ هم اتوبوس اسکانیایی که دانش‌آموزان را به اردوی راهیان نور می‌برد در محورایذه-بروجن با کوه برخورد کرد و به دلیل آنچه که ضعف ایمنی اتاق اتوبوس عنوان شده بود، ۲۶ دانش آموز قربانی شدند. در حادثه‌ای دیگر، برخورد این اتوبوس با یک اسب در جاده‌های گیلان منجر به واژگونی و له‌شدگی ستون و سقف اتوبوس و مرگ ۷نفر از مسافران شده بود.
سردار اسکندر مومنی، رییس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا اگرچه شرکت تولید کننده اتوبوس اسکانیا را ۵۰ درصد مقصر می‌داند و نقص سیستم برق‌رسانی آن را عامل اشتعال عنوان میکند اما مدیرعامل شرکت عقاب‌افشان، سازنده اسکانیا در ایران خواب‌آلودگی راننده را علت سانحه عنوان کرده و میگوید از قبل به راننده هشدار داده بودند که لاستیک‌های فرسوده این اتوبوس مناسب تردد در جاده نیست!
او با این فرضیه‌ها پای وزارت صنعت، معدن و تجارت را در رابطه با کیفیت لاستیک‌های وارداتی و وزارت بهداشت را با بررسی سلامت رانندگان به ماجرا باز کرده و از تعهدات شرکت در این‌باره شانه خالی کرده است. آخوندی، وزیر راه و شهرسازی هم خبر داده که نماینده شرکت سوئدی اسکانیا قرار است در ایران حاضر شود و گزارشی را به مقامات دولت ارایه کند. پیگیری‌هایی که معاون وزیر راه وعده داده تا ۸روز دیگر نتیجه میدهد و مقصر اصلی مشخص و با او برخورد خواهد شد.
می‌گفتند از قد ۱۸۰سانتی‌متری‌اش، یک پاره استخوان سیاه زیگزاگی مانده که به سختی توی کاور جا می‌شد. محمدامین، تا صبح دانشجوی ترم سوم مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان بود و آخر شب، جسد سوخته‌ای که جز کمربند و کیف پول چیز دیگری برای شناسایی نداشت.
اتاق محمدامین از ۵روز قبل دست‌نخورده مانده است. شلوار خانگی‌اش از آخرین باری که آن را پوشیده بود روی تخت مانده، کاغذ دستنویسی که حدیثی از امیرالمومنین(ع) را روی آن یادداشت کرده گوشه میز تحریرش چسبیده و کوله‌پشتی ورزشی‌اش پایین تخت افتاده.
«شهرزاد رامتین» گوشه تخت می‌نشیند و قصه هزار و یک شبش را از مرگ پسر ۱۹ساله‌اش شروع میکند: «صبح برای ثبت‌نام دانشگاه به اصفهان رفته بود و قرار بود شب برگردد. طبق برنامه اتوبوس باید ساعت ۱۲ شب به تهران می‌رسید اما تا صبح خبری از محمدامین نشد. ۶صبح بود که در تماس با پلیس راه متوجه تصادف شدیم. خودمان را به قم رساندیم و بعد از چند ساعت پرس و جو، جسدش را در بهشت معصومه قم پیدا کردیم.»
از اینجا به بعد قصه را شهرزاد به یاد نمی‌آورد. به جای او محمدرضا میانجی، پدر محمدامین روایت میکند: «گفتند هیچ‌جور نمی‌شود جنازه‌ها را شناسایی کرد. مگر از روی ظاهر دندان‌ها یا تست دی‌ان‌ای. جنازه‌ها را نشانم دادند و من کیف و کمربند دومین جنازه را شناختم. تنها وسایل محمدامین که چون چرم بودند در آتش نسوخته بودند. عکس من و مادربزرگ و مادرش هنوز توی کیف سالم مانده بود. مدارک را تحویل دادم و با واسطه‌گری یکی از آشنایان جسد سوخته پسرم را تحویل گرفتم.»
خانواده میانجی میگویند آرزو دارند آخرین خانواده‌ای باشند که عزیزشان را در چنین سانحه تلخی از دست می‌دهند
همه فرزندان من
حالا کارنامه‌ها و لوح‌های تقدیر محمدامین تنها یادگارهایی هستند که از او به جا مانده‌اند. کارنامه‌های دبیرستان نیکان، فرم ثبت‌نام خوابگاه، کارت عضویت بسیج مسجد و چند قطعه عکس از دوران کودکی و نوجوانی‌اش. مادرش میگوید: «قرار بود مهرماه امسال با چند نفر از دوستانش داوطلبانه به مدارس منطقه بروند و باورهای دینی را بین بچه‌ها ترویج کنند. سال قبل هم با دوستانش به روستاهای اطراف طبس رفته بودند و با هزینه شخصی یک مدرسه و یک مسجد را پایه‌گذاری کرده بودند. حالا همه برنامه‌هایش نیمه‌کاره مانده.»
شهرزاد رامتین از محمدامین‌اش که حرف می‌زند قیافه همه مادران داغداری را دارد که فرزندی را از دست داده‌اند.
با این حال لابه‌لای جمله‌هایش مرتب تکرار میکند که حرفش فقط محمدامین نیست. همه بچه‌ها فرزند او هستند. میگوید: «فقط آرزو دارم آخرین مادری باشم که داغ اولاد می‌بیند. خانمی را دیدم که می‌گفت سال گذشته در سانحه جاده‌ای پدر و مادرش را از دست داده و در این حادثه هم خواهرش را. دیگر به جز خودش عضوی از خانواده‌اش نمانده بود. کسی دیگر را دیدم که سه نفر از خانواده‌اش در این اتوبوس سوخته بودند و از بین رفته بودند. اما یکی دو هفته دیگر هیچ‌کس یاد این رفته‌ها و مانده‌ها را نمی‌کند. ماجرا فراموش میشود تا دوباره یک حادثه مشابه اتفاق بیفتد و دهها نفر بمیرند.»
محمدامین مثل 43 قربانی دیگر این سانحه دلبستگی‌هایش را روی دیوار اتاقش جا گذاشت و رفت
مغزهای سوخته
محمدامین میانجی یکی از ۴۴مسافری بود که ۵روز قبل در تصادف دو اتوبوس اسکانیا در اتوبان تهران قم در گذشت. یکی از ۴۴ مسافری که همراه با محمدکاظم مرادی و عرفان امین‌الرعایا، دو نفر دیگر از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان زنده زنده در آتش سوختند تا دولت دستور پیگیری ویژه این سانحه را صادر کند و پلیس و قوه قضائیه جداگانه در پی پیدا کردن مقصر باشند.
پدر محمدامین میگوید: «کشورهای دیگر تمام تلاششان را می‌کنند تا نخبه‌ها و مغزهای جهان‌سوم را به سمت خود بکشانند. اما در ایران ارزش جان انسان آن‌قدر پایین است که به راحتی نخبه‌های خود را در اوج جوانی و علم و سواد و معرفت از دست می‌دهیم و جلوی تکرار آن را نمی‌گیریم تا حوادث مشابه بارها و بارها اتفاق بیفتند و دهها دانش‌آموز و دانشجو جانشان را از دست بدهند.»
او میگوید که هیچکدام از خانواده‌های قربانیان هنوز اطلاع درستی از دلیل این حادثه ندارند، کسی از مسئولان برای تسلیت‌گویی با خانواده‌های داغدار تماس نگرفته و هیچکدام نمی‌دانند تحقیق و بررسی‌هایی که پلیس و وزارت کشور و قوه قضائیه برای این سانحه در دستور کار قرار داده‌اند به کجا رسیده است: «شنیده‌ایم که تقصیرها را به گردن راننده و لاستیک‌های کهنه اتوبوسش انداخته‌اند. یعنی آخرین جزء از یک حلقه مدیریتی آن هم درباره سانحه‌ای که هر سال مشابهش در کشور تکرار میشود.
اما یک راننده اتوبوس باید چند مسافر با کرایه‌های ۱۵، ۲۰ هزار تومانی سوار کند تا بتواند ۴میلیون تومان هزینه لاستیک اتوبوسش را بدهد؟ وقتی هزینه خرید یک اتوبوس برای راننده بیشتر از ۵۰۰ میلیون تومان تمام میشود، چند مسیر باید تردد کند تا بتواند هزینه ماشینش را تامین کند؟ نتیجه این میشود که در رفت و آمدهای زیاد ضریب خطای راننده به خاطر خستگی بالا می‌رود و با وجود استهلاک خودرو، تعمیر آن برای راننده هزینه‌بردار است.»
شهرزاد رامتین میگوید که در پرس و جوهایشان متوجه شده‌اند اتوبوسهای اسکانیا وقتی از کارخانه بیرون می‌آیند مجهز به کپسول‌های اطفای حریق و چکش اضطراری در کنار هر صندلی هستند. درهای اتوبوس با دکمه‌ای که روی بدنه بیرونی تعبیه شده باز میشوند اما در ایران این تجهیزات ایمنی برداشته میشود تا هزینه‌ها پایین‌تر بیاید. حتی اگر به قیمت جان مسافرها تمام شود. میگوید: «کاش خانواده‌های قربانیان این حادثه نهادی مردمی برای پیگیری حادثه و پیشگیری از وقوع موارد این‌چنینی تشکیل بدهند تا دیگر هیچ خانواده‌ای در غم از دست دادن عزیزش داغدار نشود. هر مسافری که در آن اتوبوس از دنیا رفته یا عزیز کسی بوده یا نان‌آور خانواده‌ای. ما بدون آنکه بخواهیم کسی را متهم کنیم یا قضاوتی داشته باشیم فقط می‌خواهیم راهی پیدا کنیم که چنین حوادثی دیگر تکرار نشوند.»
کیف پول محمد امین تنها نشانه او بود که از آتش در امان ماند
وقتی هیچ‌کس مقصر نیست!اتوبوس‌هایی که دوشنبه پیش در آتش سوختند، اولین اسکانیاهای آتش گرفته جاده‌ها نبودند. پیش از آن، در روز ۱۲ اردیبهشت امسال یک اتوبوس اسکانیای دیگر در محور اهواز- هفتکل با کامیونی تصادف کرد و آتش گرفت که باعث مرگ ۱۴ نفر از مسافران شد. به جز این، در ۲۸ مهرماه سال ۹۱ هم اتوبوس اسکانیایی که دانش‌آموزان را به اردوی راهیان نور می‌برد در محورایذه-بروجن با کوه برخورد کرد و به دلیل آنچه که ضعف ایمنی اتاق اتوبوس عنوان شده بود، ۲۶ دانش آموز قربانی شدند. در حادثه‌ای دیگر، برخورد این اتوبوس با یک اسب در جاده‌های گیلان منجر به واژگونی و له‌شدگی ستون و سقف اتوبوس و مرگ ۷نفر از مسافران شده بود.
سردار اسکندر مومنی، رییس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا اگرچه شرکت تولید کننده اتوبوس اسکانیا را ۵۰ درصد مقصر می‌داند و نقص سیستم برق‌رسانی آن را عامل اشتعال عنوان میکند اما مدیرعامل شرکت عقاب‌افشان، سازنده اسکانیا در ایران خواب‌آلودگی راننده را علت سانحه عنوان کرده و میگوید از قبل به راننده هشدار داده بودند که لاستیک‌های فرسوده این اتوبوس مناسب تردد در جاده نیست!
او با این فرضیه‌ها پای وزارت صنعت، معدن و تجارت را در رابطه با کیفیت لاستیک‌های وارداتی و وزارت بهداشت را با بررسی سلامت رانندگان به ماجرا باز کرده و از تعهدات شرکت در این‌باره شانه خالی کرده است. آخوندی، وزیر راه و شهرسازی هم خبر داده که نماینده شرکت سوئدی اسکانیا قرار است در ایران حاضر شود و گزارشی را به مقامات دولت ارایه کند. پیگیری‌هایی که معاون وزیر راه وعده داده تا ۸روز دیگر نتیجه میدهد و مقصر اصلی مشخص و با او برخورد خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خدا تمام رفتگان را بیامرزد واقعا دردناک است که بدانی فرزندت در اثر سهل انگاری عده ای که خود را مسئول ادارات و ارگانها می نامند و هیچ وقت کاری نمی کنند به هیچ از دست برود و نتوانی به هیچ جایی شکایت یا اعتراضی کنی خداوند به خانواده های انان صبر عنایت کند .تا زمانی که جان انسان در ایران من ارزش خود را پیدا نکند این حادثه ها اتفاق خواهد افتاد ............
پاسخ ها
شادی روح رفتگان و صبر خانواده بازماندگان:
اللهم صل علی محمد و آل محمد(ص)
واقعا متاثر شدم،خدابیامرزدشون، ولی خوبه یکی پیدا شد و یه حرف حساب زد.یه عمره که هرچی تصادف تو جاده ها میشه میندازن گردن راننده های بنده خدا،من خودم تو این راهها و با این اتوبوس های بی استاندارد زیاد رفت و آمد کردم واقعا مظلوم ترین قشری که دیدم راننده های بنده خدا بودن که ظاهرا مسئولین دیواری کوتاه تر از دیوار اونا پیدا نمیکنن و همه تقصیرا رو گردن اونا میندازن درحالیکه نمیگن راننده های بیچاره تو اکثر این حوادث اولین کسایی هستن که جونشون رو ازدست میدن و اون بیچاره ها هم آدمن و هیچوقت نمیخان که بمیرن یا بقیه رو به کشتن بدن....کاش اونایی که مسئولن یه لحظه فکرمیکردن که اگه یکی از عزیزان خودشون تو یکی از این حوادث بود و جونشو به این سختی از دست میداد بازم همینجوری بودن؟ اون موقع چکار میکردن؟!
خدا واقعا بهشون صبر بده بد ترین حادثه بود
خداوند واقعا بهتون صبر بده.
خیلی دوست دارم بدونم ملت ما چه زمانی برای مسعولین. ملت شریف هستن؟چرا یه حادثه باید چند بار تکرار بشه .از 14 نفر برسه به 80 نفر تا حادثه رسانه ای شه؟چرا باید مسعولین چند شغله باشن ونتونن کارشونو درست انجام بدن؟وخیلی چرا های دیگه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ ها
اینجا به نوعی جهان سوم است و این قبیل سهل انگاریها متدوال.ثروت و مقام با این وضع اقتصادی هنوز هم برای خیلی از کسانی که طعم آنرا نچشیده اند خوشایند و دلچسب است.هنوز خیلیا برای بدست آوردن ثروت و مقام تو صف ایستادن ولی برای انسانیت و از خودگذشتگی و رحم انصاف هیچ...
نمیدونم با چه واژه ای غم و اندوهم رو بگم تسلیت همه ی هموطن هاتون رو بپذیرید .
خداوند به بازماندگان این عزیزان صبر عنایت فرماید.
الهی بمیرم نمی تونم جلوی گریه م رو بگیرم. هرکدوم از اینها برای یه خانواده، یه فامیل عزیز بودند.
خدا از باعث و بانیش نگذره.
خدابهشون صبر ایوب بده داغ فرزند خیلی سخته خدا نصیب هیچ بنی آدمی نکنه.و از آنطرف هم خدا از سر تقصیرات مسببین چنین حوادثی نگذره.آقا اصلاً ناوگان حمل و نقل زمینی و هوائی ایران داغونه.همین 10 روز قبل از دبی بر می گشتم با هواپیمائی ماهان.چشمتون روز بد نبینه همین که رسیدیم نزدیکیهای فرودگاه امام چنان بلائی سرمون اومد که نگو و نپرس چند نفر بیهوش شدن صدای داد و فریاد مسافرین چنان بلند شده بود که آدم از ترس زهره ترک می شد.خلاصه تا رسیدیم پائین هزار تا کفن پاره کردیم.لپ کلام اینکه تنها چیزی که در این مملکت بی ارزشه جون انسانهاست!
سوالم از رییس پلیس راه و ریس شرکت همسفر این است که ...
چرا؟!!
واي خيلي دلم سوخت . خدا از باعث و بانيش نگذرد
اول هر جاده همه اتومبيل ها از لحاظ فني بايد چك شوند .ديگر چه برسد به اتوبوس ها . بايد در ترمينال ها از طرف ناجا نيروهايي مستقر شوند و اتوبوس ها را به لحاظ فني قبل از حركت و مسافر سواركردن به طور كامل چك كنند و در صورت وجود مشكل از حركت آن خودداري كنند.
انرژى هسته اى حق مسلم ما است.
ميشود تحريم و بعد گرانى جنس ودر انتها اجناس چينى.
جان إنسان در ايران ارزشى ندارد.
پاسخ ها
+++++++++++
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
بینهایت مثبت
متاسفانه بیشتر از یکی نمیشد بدم
حرفت کاملا درست و بجا بود دوست عزیز
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
قابل توجه مسئولین.
یاشاسین. حرف حق جواب نداره!
خدا به همه ما و مسئولان ما عقل و شعور كافي و وافي عنايت فرمايدكه با اينهمه منابع و امكانات بزرگترين هديه اش ( زندگي )را به سادگي از دست ندهيم.
انا لله و انا الیه راجعون
تسلیت صمیمانه از طرف تمتمی جوانان، دانشجویان،فرزندان،پدران،مادران،دوستان،خواهران ،برادران،اساتید و... ایران زمین نثار دل غم دیده هم وطنان عزیز از دست داده در این حادثه و حوادث مشابه. البته نمی توان صرفا اینرا حادثه نامید چرا که حوادث، پیشامدهای منحصر به فرد و غیر قابل تکراری هستند که نهایتا در چندین سال یکبار اتفاق میافتند ولی امثال این (که واقعا نمی دانم آنرا چه بنامم) با وجود تمام آگاهی و اطلاعی که مسئولین بی مسئولیت ما دارند که هر از چند گاهی باعث از دست دادن انسانهایی میشوند که ما فقط حسرت از دست دادن آنها را میخوریم ولی دریغ از هر گونه وظیفه شناسی. آقای رئیس پلیس راه کشور، آقای فرمانده ناجا، آقایان مسئولین ناظر بر کیفیت و استاندارد که خودتان استاندارد لازم را ندارید، تا کی شعار وقتی دم از بی کیفیت بودن چنین خودروهایی میزنید وقتی تهدید به عدم شماره گذاری آنها میکنید چطور مدتی بعد سیل خودروهای شماره شده بی کیفیت روانه جاده ها میشوف چرا فرافکنی میکنید و تقصیرها را گردن دیگران میاندازید آیا با این کارها صورت مسئله پاک میشود، تا کی باید چوب ندانم کاریهای امثال شما را این ملت پاک و نجیب که از اول انقلاب پای این انقلاب و امام و رهبرشان بوده و هستند بخورند. میلونها تومان حقوق و پاداش به خاطر کشتن عزیزان این ملت میگیرید چقدر بعد از اینگونه حوادثها کمیته تشکیل دادید چقدر مجلس و وزارت دادگستری و دولت و ... دستور ویژه پیگیری صادر کردند. به کجا رسید آیا دیگر شاهد اینگونه اتفاقات نیستیم.بدتر از آنها را هم داریم با چشمان اشکبار نظاره میکنیم. هر ساب جمعیتی به تعداد جمعیت یک شهر واقعا جای تامل و تاسف است. اف بر شمایی که با پول این ملت جان این ملت را میگیرین با فعالیت شعار گونه خود. به خانواده و زن و بچه های مسئولین آسیبی نرسد جان این ملت کیلویی چند. شعار شعار شعار شعار شعار شعار شعار شعار هر چقدر بگویم کم گفته ام.
پاسخ ها
+++++++...∞
naaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
من هم به نوبه خودم تسلیت می گم انشااله هیج مادری داغ فرزند نبینه خدا لعنت کنه مسولینی که که با سهل انگاری جان عزیزان مردم را می گیرند
اینکه اتوبان بودو صافو پهن ببین چه بلایی سره مردم آورد!!! خدا بداده جاده های چالوسو هرازو غیراتوبانی برسه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مطمئن باشید هر زمان که مقصر سقوط دهها هواپیمای زپرتی روسی و کشته شده هموطنانمون پیداشد مسئول این سانحه هم به اشتباه خودش اعتراف خواهد کرد.
خدا رحمتشان کند واقعا دردناک است خدا بهشان صبر بدهد
رضیتُ بالله(راضیم به رضای خدا)
خدا اونهایی که رفتن رو قرین رحمت و به بازماندگان صبر این دوری رو عطا کنه .آمین
دوستان قرار بود در همان محل وقوع حادثه يعني شهر ري مركزي با حدود 1000 هكتار زمين احداث بشه به نام مركز ملي آزمون جاده اي خودرو كه كليه خودرو هاي توليد داخل و وارداتي و همچنين لاستيك خودرو چه داخلي و چه وارداتي تست جاده اي بشن و استاندارد كيفيت بگيرن همون كاري كه شركت كيا . هوندا و همه برندهاي معروف انجام ميدن اين مركز متاسفانه بدليل عدم دلسوزي آقاي باقر نژاد فرماندار محترم شهر ري عيلرغم انجام مراحل اوليه اين طرح از راه اندازي طرح فوق جلوگيري كرده و متاسفانه گناه كشته شدن هموطنامونو تو جاده هاي كشور رو به جان خريده كه اميد وارم به احترام حضرت شاه عبدالعظيم دست از اين كار برداره به اميد سر بلندي ايران عزيز و مردم سرافرازش . انشالله
حرف احمقانه رئیس همسفر از همه بدتره. خوب یعنی چی ما قبلاً بهش اخطار کرده بودیم؟ شما نباید بذارید این اتوبوس از ترمینال راه بیفته. این که خودش نمیره تو ترمینال مسافر سوار کنه و بره...
پاسخ ها
من با شرکت همسفر از اسفهان به تهران اومدم. اوج سرمای زمستون بهمن ماه پنجره ی سقفی اتوبوس خراب بود و بسته نمیشد.همه از سرما ذات الزیه گرفتیم. چند نفر مسن و بچه بودند که حاشون وخیم شد. به راننده گفتیم پلیس راه وایسا ما هم میخوایم پیاده شیم و هم از شرکت همسفر شکایت کنیم. بگذریم که فحش ناموسی نثارمون کرد تا تهران هم توقف نکرد و گفت برین شکایت کنین ببینین اصلا کسی تحویلتون میگیره؟وقت خودتونو تلف میکنین! وقتی شنیدم شرکت همسفر بوده کاملا درک میکنم که اتوبوسهای این شرکت چه وضعیتی دارن و تقصیر فقط گردن شرکته. اتوبوس مال شرکته و از نظر قانونی فقط شرکت مسئول حفظ ایمنیه نه راننده و شرکت سازنده و دیگران.
درود بر پدر دانا و عاقل این آقا پسر (خداوند بیامرزدشون و به بازماندگانشون صبر بده) حرفای بسیار عالی زدند... ما دانشجویان حاضر هستیم در تمام مراحل پیگیری با شما باشیم.
کاش قبل از اینکه به کسی پستی برسه خدا به طرف عرضه ی اون کارو عطا کنه.
آمین
اللهم صل علی محمد و آل محمد(ص)
خدا بیامرزه.
خدايا صبربه خانواده بازماندگان بده ومسئولان كشورمان وتمامي كساني كه دربرابر اين اتفاقات مسئول هستند بيداروآگاه كن تا ديگر شاهدچنين حوادث غمناكي نباشيم خداي من تاكي ميخواهند دم از گراني بزنند واز هرچيز وهرجايي گوشه گرفته شود وحرفشان اين باشد بخاطر گراني نميتوانيم هزينه كنيم وجان مردم كه عزيزتر است را به پاي اين حرفها وحديثها بگذارند خدايا چرابايد وقتي خودمان اين جوانان بااستعداد راداريم كه بهترين آينده رابراي كشورمان ميتوانند رقم بزننداينگونه ازدست دهيم چرا اينقدرجان انسانها بي ارزش شده وتابامسئولي صحبت مي شود به راحتي بالبخند يك جواب كوتاه مي دهد وبه قول خودشان مقصر راپيداكرده اند وهمه چيز فراموش ميشود پس خانواده هاي بازماندگانمان چه،تاكي ميخواهيم خودمان راگول بزنيم كمي به اطرافيان و هموطنانمان نگاه كنيم كه در اوج اين فشار روحي ورواني چه از لحاظ گراني وچه امنيت جاني در عذاب هستند خداي من همه ما راهوشيار به اين مسئله كن هر كدام از مابه غير از جان خودمان مسئول جان ديگران هم هستيم به همين راحتي از سرمشكلاتمان نگذريم ما مسلمان خوانده مي شويم پس مسلماني وغيرت شيعه بودنمان را براي تمام بيگانگان نشان دهيم تا خوشحال به خاطر اين حوادث نباشندبه چه علت جوانان وكودكانمان رابايد اينگونه ازدست بدهيم خدايا فرج آقامون امام زمان رانزديك كن(آمين)
ضمن عرض تسليت به خانواده قربانيان اين حادثه و ارزوي مفغرت الهي براي درگذشتگان . پيشنهاي براي مسافرين عزيز اين گونه اتوبوس ها دارم خواهشمنداست جور شركت هاي سازنده خودرو را كشيده و قبل از حركت خود را به چكش ايمني و كپسول اتفاء حريق مجهز نمايند.
حتما باید یه اتفاقی بیافته تا مسولین یه تکونی به خودشون بدن خدا میدونه اتفاق بعدی کی و کجاست
خدایا صبربده.
خدا بیامرزشون ، امیدوارم این اتفاق واسه مسعولان مقصر بیفته که با سهل انگاریشون جون مردمو بخطر میندازن،
این گلیم تیره بختی هاست ...
حیف جوان های این چنینی وطن هست که این جوری از دست برن
نمیدونم باید چی گفت فقط از صمیم قلب میخوام خدا بهتون صبر بده
روحشان شاد
دلم آتش گرفت خدا به داد مادر و پدرش برسه لعنت بر مسووليني كه از مسووليت فقط فيگور و حقوقش رو دارند چند روز پيش يكي از همكار هايم به مدرسه اومد با مستاجر ش مشكل پيدا كرده بود البته دو سالي بود كه حكم تخليه رو گرفته بود ولي هيچ ماموري براي تخليه خانه نمي آمد تا اينكه به يك مامور دو ميليون داد تا اورا از خانه بيرون بيندازد من ف رو گفتم شما تا فرحزاد رو ميتو نيد حدس بزنيد
از ماست که بر ماست
جهان سوم جایی است که اگر بخواهید خانه خود را بسازید بایستی مملکت را خراب کنید و اگر بخواهید مملکت خود را بسازید ...خودتان می دانید دیگر
باید از راهنمایی و رانندگی پرسید که چرا ماشین های چینی را پلاک میکند و بدون هیچ استانداردی به آنها اجازه تردد در جاده ها میدهد؟!!!
به همين راحتي...
خدابيامرزتش...چه راحت.....
ما خيلي راحت ميگيم خدارحمت كند...ساده
ساده
داغ جوان برا خانواده واز جمله مادرش تااخر عمرهست باهاشون...
ما رادرغم خود شريك كنيد...
حيف سنگ بره زير خاك
اميدوارم اخرين غروب غم هاتون باشه....
حسين از سبزوار
ایوب را به زمین بیاورید میخواهم از صبر برایش بگویم اشک در چشمانم حلقه بسته برای جوانان وطنم که به هر طریقی دارن ناکام میشن از زندگی،چقدر خودمان را با جمله"" خدا بهشان صبر بده "" فریب میدیم چقدر حوادث را با جمله ی""قسمت چنین بود که بمیرد""" ماست مالی میکنیم ما 33 سال است که داریم دور خودمان میچرخیم و خودمان رو فریب میدیم که بلکه فریادرسی بیاید و عده ای میگویند درست میشود ولی انچه در واقعیت میبینیم چیز دیگری است،شمارو به خدا واقع بین باشید از این همه نکبتی که سرزمینمون رو گرفته و داره جوانانمون رو به هر طریقی به کام مرگ میبره.
خدا لعنت کنه هرچی مسئول بی غیرت وبی مسئولیت به وطن ومردمش که اصلا جان مردم برایشان اصلا ارزشی ندارد ازجمله قوه قضائیه که درتمام این موارد بسیار ضعیف وبی مسئولانه عمل میکند وگرنه باید عوامل اینگون حوادث را به اشد مجازات تنبیه کرد که این عوامل شخص راننده نیست از رئیس جمهور گرفته تا مسئولینی که بطور مستقیم با این حوادث در ارتباطند چون مهم مردم عزیز وطنمان هستند همین.که احتمال داره فردا برای هرکدام از ماهم پیش بیاید.
سلام خدمت این خانواده داغدیده وتمام خانواده هایی که در چنین حوادثی تاکنون داغ دیده اند...
صبری بالاتر از صبر جزیل از خدای بزرگ برایتان خواستارم.
سلام خدمت این خانواده داغدیده وتمام خانواده هایی که در چنین حوادثی تاکنون داغ دیده اند...
صبری بالاتر از صبر جزیل از خدای بزرگ برایتان خواستارم.
خدا میدونه وقتی عکس آقا محمد امینو دیدم گریم گرفت خدا لعنت کنه باعث بانیشو که جوونای مثل دسته گلمون پرپر میشنو صداشم در نمیارن آخه انصافه همش 19 سالش بوود اولش جوونییییییییی واییییییییییییی فقط میتونم بگم متاسفممممممممممممممممم برا مسئولای ایرانییییییییییی
خدارحمتشون کنه تاکی شاهد این ماجراها باشیم .دوروزقبل ازحادثه دراثرتصادف پسرودختریه خانواده فوت کردند وچند نفرازاقوام اونها ازتهران راهی اردکان شدند که سه نفر از اونها هم دراین اتوبوس سوختند.واقعا تاسف باره
با سلام
نمی دونم چی بگم فقط تمام دردتون را با تمام وجودم احساس می کنم چون منم داغ دار برادر جوانم هستم که در تصادف کشته شد و واقعا قلبا برای این عزیز و همه عزیزان اشک ریختم چه زجری کشیدن خدا به همه ما رحم کنه روحشان شاد و برایتان با دلشکسته ام از خداوند بزرگ صبر می خواهم
این دنیا ارزش نداره
واقعا متاسف هستم برای این اتفاق های که میشه پیش نیاید فقط با کمی دلسوزی
خدا صبر بده به خانوده ی داغدار ولعنت خدا بر بانیان اصلی و فرعی این حادث وباید پی گیری شود ومجازات شوند اگر عدل ودادهست