۶۷۱۵۸۲
۴ نظر
۵۰۰۸
۴ نظر
۵۰۰۸
پ

بلای جان نظام اقتصادی - سیاسی کشور

علي ديني تركماني در روزنامه اعتماد نوشت: نهادهاي تصميم‌گيري ناكارا، فسادهاي سازمان يافته در سيستم اقتصادي سياسي كشور، افزايش نابرابري، فقر و... واقعا مشكل كار كجاست؟ چه تصميمات غلطي ما را به وضع موجود رسانده است. كشور دچار نوعي بحران فراگير توسعه‌اي شده است؛ بحراني كه روزبه‌روز علايم خود را به خوبي نشان مي‌دهد.

علي ديني تركماني در روزنامه اعتماد نوشت: نهادهاي تصميم‌گيري ناكارا، فسادهاي سازمان يافته در سيستم اقتصادي سياسي كشور، افزايش نابرابري، فقر و... واقعا مشكل كار كجاست؟ چه تصميمات غلطي ما را به وضع موجود رسانده است. كشور دچار نوعي بحران فراگير توسعه‌اي شده است؛ بحراني كه روزبه‌روز علايم خود را به خوبي نشان مي‌دهد.
بحراني كه تمام شاخص‌هاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي به خوبي وجود آن را به ما گوشزد مي‌كنند. به طور مثال از منظر شاخص‌هاي اقتصادي مي‌توان به نرخ بالاي بيكاري موجود در اقتصاد ايران اشاره كرد كه طبق آخرين گزارشات تقريبا برابر با ١٢ درصد است. البته بهتر است كه بيكاري را برمبناي تفكيك شغل سرپرست خانوار در نظر گرفت كه در اين صورت طبق اعلام مركز آمار تقريبا ٢٥ درصد از سرپرست‌هاي خانوار بيكار هستند و احتمالا اگر شغلي هم هست به صورت شغل‌هاي بي‌كيفيت خود را نشان مي‌دهد كه قابل اتكا نيست و حاشيه امنيت مطلوب در نظرگرفته نمي‌شود و حال اگر فرض را براين بگيريم كه از بين ٢١ ميليون نفري كه در جامعه كارگري داريم و تقريبا بالغ بر ده تا يازده ميليون نفر آنها داراي حداقل دستمزد و معيشت بوده و از شرايط مطلوبي برخوردار نيستند، تقريبا مي‌توان گفت نيمي از جامعه از نظر اقتصادي در وضعيت بسيار وخيمي قرار دارد. فساد و بي‌اعتمادي شديدي بين آحاد اقتصادي و مردم وجود دارد كه مي‌توان انصراف از يارانه را مثال بارز آن ديد كه مردم ترجيح ندادند در سال ٩٣ كه از يارانه انصراف دهند و لذا تمايلي به همكاري با دولت نداشته و اين شكاف بسيار جدي است كه رو به افزايش نيز هست.
مساله نابرابري اجتماعي موضوع ديگري است كه شاخص آن را مي‌توان در افزايش شاخص ضريب جيني ديد كه در آخرين آمار به ٣٩ صدم درصد رسيده كه با اندازه‌گيري دقيق‌تر اين درصد بيشتر خواهد بود. در كنار بحث نابرابري موضوعي كه بسيار مهم‌تر است، رشد وتوسعه نامتوازن منطقه‌اي مناطق محروم و مرزي با مناطق مركزي مانند تهران، اصفهان و... است. در واقع مناطق محروم دسترسي بسيار پاييني به حداقل امكانات لازم دارند و از طرفي اتفاقا ناآرامي‌هاي اخير نيز در همين مناطق بيشتر خود را جلوه داد. حال مي‌توان اين بحران فراگير توسعه را كه البته مي‌توان ديگر مولفه‌ها مانند بحران نظام بانكي، صندوق‌هاي بازنشستگي و... را بدان اضافه كرد، تعريف و بيان كرد، آن هم با زبان توماس مارشال در بحث حقوق شهروندي كه آن را مي‌توان در قالب سه بخش حقوق سياسي، مدني وحقوق اجتماعي در نظر گرفت. در هر سه بعد حقوق، كشور ما دچار بحران است. حقوق مدني دربردارنده برابري همه در برابر قانون و همان‌طور ناظر بر آزادي بيان است در بحث آزادي‌هاي اجتماعي نيز مي‌توان سه مولفه را در نظر گرفت: نان، كار و مسكن.
آزادي‌هاي مدني و سياسي مرتب با اعتراضات مربوط به ٨٨ بود اما آزادي اجتماعي مربوط به خواسته‌هاي مناطق محروم بود كه خود را نشان داد. به طوري كه اگر سيستم توانسته بود اين حقوق را تامين كند، اكنون شاهد اين نوع اعتراضات نبوديم. زماني كه چيزي براي از دست دادن وجود نداشته باشد افراد براي‌شان مهم نيست و به خيابان‌ها مي‌آيند. در واقع ما با شكست نظام‌مند مواجه هستيم و لذا بازسازي آن نيازمند تغييرات اساسي است كه بايد به صورت تخصصي با آن برخورد كرد. اما علت و علل اساسي اين بحران چيست؟
علت و علل اساسي تودرتويي نهادي است. مراكز تصميم‌گيري و قدرت در اقتصاد سياسي در ايران بيش از اندازه است. در واقع همانند همه جاي دنيا صرف‌نظر از درجه آزادي مدني و سياسي سه نهاد قدرت وجود خواهد داشت: قوه مجريه، مقننه و قوه قضاييه ولي در كشور ما قوه‌هاي فراواني وجود دارد. كه اين خود تداخل ايجاد مي‌كند. موازي‌كاري و اتلاف منابع، فساد نظامند، انحلالات و تفكيك‌هاي سازماني و در نتيجه شكست در هماهنگ‌سازي سياسي را به بار خواهد آورد و از طرفي به علت عدم ناهماهنگي، منازعات شديدي به وجود ميآيد كه خود وضعيتي متناقض به وجود مي‌آورد به‌طوري كه دولت از نظر فراهم آوردن هزينه‌هاي رفاهي بسيار كوچك و از طرفي ديگر سيستم و دستگاه دولتي بسيار بزرگ است كه اين بزرگي خود زمينه فساد را بيشتر فراهم كرده است.
مثلا مي‌توان به هزينه‌هاي جاري دولت اشاره كرد كه آنقدر بزرگ است كه هزينه‌هاي سهم بودجه‌هاي عمراني بودجه در كنار آن به چشم نمي‌آيد. در واقع بيش از ٨٠ درصد هزينه به صورت جاري است. از نظر ساختار اقتصاد سياسي اين وضعيت ما است كه در آن مي‌توان به مساله جنگ و انفجار جمعيت اشاره كرد كه اين موارد نيز خود بر دامنه مشكلات افزوده است. در كل مي‌توان گفت كه نتوانسته‌ايم مشكلات را با راه‌حل مناسب برطرف كنيم كه همين در طول زمان انباشتي از مشكلات را به دنبال داشته كه نتيجه آن مطالبه‌خواهي روزافزون آحاد اقتصادي است. اگر اين روند ادامه پيدا كند مسلما چشم‌انداز روشني پيش روي نخواهيم داشت.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    ربای بانکی ارز دونرخی واردات سرسام اور اتومبیل یارانه قیمت سوخت فجایع عظیم هستند که اصلا کلا بی تفاوت برای افراد حاکم است فقط نهایت دلیل وصحبت که میکنند میگویند هنوز شرایط مهیا نیست خوب این شرایط هیچ وقت دیگر هم مهیا نخواهد شد جزاینکه بااین وضع روز بروز بدتر هم بشدت خواهد شد مشکل ناتوانی و بی حالی وبیانگیزگی افراد حاکم برای حل مسایل ذکرشده است که بارفع اینها که یکماه بیشتر زمان نمیخواهد کشور راه میافتد همیشگی ولی میل ! واراده برای این ابر موضوع ها اصلا نیست وشده حکومت سرمایه داران نوکیسه وحکومت بانکها بر دولت چیزی که مملکت اکنون لازم دارد قاطعیت است البته نه شعار قاطعیت برای شعار سال بلکه خود قاطعیت رالازم دارد که درطیف موجود جزبی حالی موجود نیست

  • هالو

    دو موش سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند و نزد گربه ای رفتند تا با استفاده از ترازویی که داشت، پنیر را به طور مساوی بین آنها تقسیم کند. گربه پنیر را به نحوی تقسیم کرد که یک تکه سنگین تر از تکه بعدی شد. پس از تکه سنگین مقداری جدا کرد و خورد. این بار تکه بعدی سنگین گردید. گربه دوباره از آن مقداری جدا کرد و خورد باز هم یکی از دو تکه پنیر از دیگری سنگین ترشد. گربه آنقدر این عمل را تکرار کرد تا تنها تکه ای کوچکی باقی ماند. پس گربه آخرین تکه را به موشها نشان داد و گفت : این هم مزد کارم است و آن را بر دهان گذاشت و خورد و دو موش با شکم گرسنه بازگشتند!
    این حکایت، حکایت یارانه ماست. اول گفتند یارانه عادلانه نیست و برخی افراد ثروتمند چندین اتومبیل دارند و از بنزین یارانه ای استفاده می کنند و برخی افراد فقیر اصلا ماشینی ندارند که از یارانه استفاده کنند پس باید یارانه را هدفمند کنند. پس به آن بهانه برق ،گاز، آب، بنزین و نان و ... را گران کردند. بعد یارانه را نصف کردند و نصف آن را خوردند و نصف دیگر را هر ماهه به مردم دادند. بعد گفتند یارانه به برخی افراد تعلق نمی گیرد و بدین سان نصف نصف را باز خوردند و به مابقی افراد یارانه را از اول ماه به آخر ماه کشاندند (بگذریم که در تمام این سالها مبلغ یارانه همان 45 تومان ماند و قبض ها هر سال افزایش یافتند)!
    و حالا جناب آقای نوبخت اعلان کردند که پرداخت یارانه به شکل نقدی برای دولت میسر نیست و این پول باید صرف اشتغال شود...
    و این همان آخرین تکه ی پنیر است

    پاسخ ها

    • بدون نام

      جالب بود

  • بدون نام

    سازمان مدیریتی استخدامی وخدماتی کشور منبع فساد در جامعه است اگر آن سازمان اصلاح گردد مشکلات ایران وایرانی از بین میرود

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج