۶۷۱۵۷۱
۳ نظر
۵۰۱۳
۳ نظر
۵۰۱۳
پ

در جامعه ایرانی چه چیزی تغییر کرده است؟

ثمينا رستگاري در روزنامه اعتماد نوشت: روز چهارشنبه در آخرين دقايق كار روزنامه، خبري از سخنان وزير كشور منتشر شد كه شايد بتوان آن را دقيق‌ترين تحليل حوادث اخير در كشور دانست. به گفته رحماني‌فضلي سبك زندگي مردم تغيير كرده و دولتمردان با نسلي طرفند كه «سلايق، باورها، موضوعات اجتماعي و حتي موضوعات انتخاباتي را متفاوت از سلايق ما مي‌بيند.» و در چنين جامعه‌اي «برخي نمي‌فهمند سلايق و باورهاي آنها پاسخگوي مطالبات جوانان نيست».

ثمينا رستگاري در روزنامه اعتماد نوشت: روز چهارشنبه در آخرين دقايق كار روزنامه، خبري از سخنان وزير كشور منتشر شد كه شايد بتوان آن را دقيق‌ترين تحليل حوادث اخير در كشور دانست. به گفته رحماني‌فضلي سبك زندگي مردم تغيير كرده و دولتمردان با نسلي طرفند كه «سلايق، باورها، موضوعات اجتماعي و حتي موضوعات انتخاباتي را متفاوت از سلايق ما مي‌بيند.» و در چنين جامعه‌اي «برخي نمي‌فهمند سلايق و باورهاي آنها پاسخگوي مطالبات جوانان نيست».

بياييد درباره جملات داخل گيومه كه عين حرف‌هاي وزير كشور است كمي تامل كنيم و سريع سراغ خبر بعدي نرويم.
در جامعه ما چه چيزي تغيير كرده است؟
در چند دهه گذشته بازيگران عرصه سياست تقريبا ثابت مانده‌اند؛ روزنامه‌هاي ٣٠-٢٠ سال پيش را كه ورق بزنيد تصوير همين سياستمداران امروز را مي‌بينيد با موه‌هاي سياه‌تر و ريش‌هاي بلندتر. سياستمداراني كه به فراخور فرازوفرودهاي سياست يك روز در ميانه ميدان بوده‌اند و روزي ديگر به كناري رانده‌ شده‌اند. در ايام عزلت‌نشيني براي دوباره حاكم شدن حرف‌هاي جديدي ياد گرفته‌اند و باز به درون صحنه آمده‌اند. اين جملات خلاصه‌شده ٤ دهه تاريخ چپ و راست در ايران است.
اما مردم چطور؟ آيا آنها هم در طول اين سال‌ها فقط گرد پيري بر سرشان نشسته دنياي‌شان تغيير نكرده است؟ نظام ارزشي‌شان يكسان مانده؟ بچه‌هايي كه ٤ دهه در نظام آموزشي دست‌نخورده‌اي پرورش ‌يافته‌اند شباهتي به هم دارند؟ الان نسل چهارمي‌ها، همان‌ها كه نه جنگ‌ديده‌اند نه اصلاحات نه انقلاب چقدر با مايي كه اينها را تجربه كرده‌ايم حرف و دنياي مشترك دارند؟ اين جوان‌هايي كه هرروز از كنار ما مي‌گذرند، در تاكسي‌ها با هدفوني در گوش كنار ما مي‌نشينند و در فضاي مجازي زمين و زمان را دست مي‌اندازند چه نسبتي با سياستمداران ما دارند؟
مراجع فكري اين نسل چه كساني هستند آيا براي آنها شريعتي و سروش و اصلاحات جدال سنت و مدرنيه معنايي دارد؟
واقعيت اين است كه آنها شكل ديگري هستند. بيشتر از اينكه در دنياي ذهنيات سير كنند به عينيات توجه مي‌كنند. بيش از همه جوان‌هاي دنيا به تن خويش مشغولند. مقام اول آمار جراحي‌هاي زيبايي و استفاده از لوازم‌ آرايش را همين‌ها براي ايران كسب كرده‌اند. اينكه ما چقدر مسخره‌شان كنيم هيچ اهميتي براي‌شان ندارد.
اخيرا نويسنده‌اي نوشته بود براي رديابي ناآرامي‌هاي ايران بايد برگرديم به تشييع‌ جنازه پاشايي. اشاره‌اش هوشمندانه بود. آن تشييع‌جنازه‌اي كه جامعه‌شناسان را مبهوت و متحير كرده بود اعلام وجود كساني بود كه كسي آنها را به ‌جا نمي‌آورد. نسلي كه قهرمان‌هاي خودش را دارد. بي‌هيچ تشكيلاتي همديگر را پيدا مي‌كنند جشن آب‌بازي مي‌گيرند و مجتمع كوروش را تعطيل مي‌كنند و البته نهايتا با سختگيرترين چهره سيستم مواجه مي‌شوند. خواسته‌هاي آنها عرف‌هايي است كه غيرقانوني است.
شايد زمان انتخابات با آنها بحث كرده باشيد. هيچ‌كدام از نام‌هايي كه براي ما در سياست مهم‌اند حسي را در وجود آنها برنمي‌انگيزد. ازنظر آنها ما آدم‌هاي ناراحتي هستيم كه اصلا از زندگي هيچ‌چيز نمي‌فهميم و با هزار عقده جواني‌مان را سپري كرده‌ايم و حالا مي‌خواهيم حق جواني كردن را هم از آنها بگيريم.
آنها براي ارتباط با دنياي خارج فقط يك گوشي تلفن نياز دارند و ديگر هيچ. نه اجازه مي‌خواهند نه قانون و نه تبصره، نه مبارزه براي گرفتن حقي. آنها هر چه بخواهند را به دست مي‌آورند. وقتي خودشان را به شكل هر هنرپيشه‌اي كه بخواهند درمي‌آورند براي تغيير اطراف‌شان چه نيازي دارند به كسب اجازه.
ما در مقابل تشر پدران‌مان شايد مي‌ترسيديم اينها اما خنده‌شان مي‌گيرد. اعتراض ما اگر در خيابان و دانشگاه بود اينها در فضاي مجازي با دابسمش و ادا و اطوار هر اقتداري را به سخره مي‌گيرند.
سياستمداران هنوز اما درگير باز كردن گره‌هايي قديمي‌اند؛ گره‌هايي كه الان ديگر اصلا موضوعيتي ندارد كه باز شدن‌شان مهم باشد. آن موانع خيلي پيش از آنكه در دستور كار سياستمداران قرار بگيرد درون جامعه برداشته‌شده است.
و حالا همان‌طور كه وزير كشور مي‌گويد تغيير سبك زندگي يكي از سه عامل التهاب درون جامعه است.

حالا دولتمردان ناگزيرند تغييرات جامعه را به رسميت بشناسند و متناسب با نيازهاي جامعه سياستگذاري كنند. البته كه كار دشواري است اما از آن گريزي نيست. مي‌توان مانند حجره‌داري پير به چرتكه روي ميز عشق ورزيد و برايش ارزش قايل شد يا اينكه مقتضيات دنياي نو را فهميد. مي‌شود موجوديت حجره را به بود و نبود چرتكه پيوند داد و در مقابل تغيير سماجت كرد و اصرار ورزيد. اين كار غيرممكن نيست اما ماشين حساب خريدن هزينه كمتري دارد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    نسل تازه مدیر تازه مدبر تازه میخواهد لعنت بر سازمان مدیربتی واستخدامی کشور که هرچی شر وبدبختییه زیر سر اون گور به گور شده است

  • بدون نام

    مثل چین اصلاحات انجام نشود همه با هم غرق میشویم . دیگر تفکرات دهه شصتی جواب نمی دهد

  • بدون نام

    لعنت بر مدیر بی خاصیت وبیخود از کوچک تا بزرگ

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج